علم و دانش امام رضا(ع)
شیخ طبرسی روایت کرده است از ابوالصّلت هروی، که گفت: ندیدم عالمتری از علی بن موسی الرّضا(ع) مأمون در مجلسهای متعددی جماعتی از علمای ادیان را جمع کرد. فقها و متکلمین تا با آن حضرت مناظره کنند. آن حضرت برهمهی آنها غلبه کرد و همه بر فضیلت او اقرار کردند. هروی میگوید از آن حضرت شنیدم که میفرماید: «من در روضهی منوّره مینشستم و علمت در مدینه بودند. هرگاه از مسألهیی عاجز میشدند، جمیعاً به من رجوع میدادند و مسائل مشکل خود را برای من میفرستادند من نیز جواب میدادم.
ابوالصلت گفت: محمد بن اسحاق بن موسی بن جعفر(ع) از پدرش بیان میکند، که میگفت: پدرم موسی بن جعفر(ع) به پسران خود میفرمود: ای اولاد من! برادر شما علی بن موسی(ع) عالِم آل محمد است. از او معالم دین خود را سؤال کنید و فرمایشات او را حفظ کنید. همانا من شنیدم از پدرم جعفر بن محمد(ع) که مکرر به من میگفت: عالِم آل محمد(ع) در صلب توست ای کاش من او را درک میکردم. همانا او هم نام امیرالمؤمنین علی(ع) است. [1]
باید دانست که علم امام را با دانش دیگران نمیتوان مقایسه کرد و اگر کسی در مقام مقایسه برآید چنین قیاسی صحیح نبوده و باصطلاح اهل منطق قیاس معالخارق خواهد بود؛ زیرا علم امام موهبتی و الهامی است و از جانب خداوند افاضه شده است در حالیکه علم دیگران ولو در اثر نبوع ذاتی هم باشد کسبی و تحصیلی است و ائمه اطهار علیهمالسلام هم در علم و سایر فضائل نفسانی نسبت به هم فرقی ندارد و با توجّه به شرایط زمان و آماده بودن اوضاع و احوال، علم خود را ظاهر و بیان فرمودهاند. در زمان حضرت رضا(ع) نیز مناظراتی بین آن حضرت و رؤسای ادیان و فرق صورت گرفت که تفوّق علمی او را بر همگان آشکار نمود. [2]
ادامه دارد….
برای مشاهده ادامه مطالب در قسمت موضوعات امام رضا (ع) را انتخاب نمائید.
[1] شیخ عباس قمی، تلخیص از منتهی الآمال، تهران، انتشارات فراوری، فصل دوم، ص998
[2] فضل الله کمپانی، برداشت از حضرت رضا، تهران، انتشارات مفید، ص26
مکارم اخلاقی امام رضا(ع)
حضرت علی بن موسی الرضا(ع) مانند سایر ائمه دارای گوهر پاک و اصیل و به زیور فشائل نفسای و اوصاف حمیده آراسته و از هرگونه زشتی و پلیدی و رذائل اخلاقی منزه بود؛ زیرا خداوند تعالی ساحت پاک پیغمبر اکرم(ص) و خاندان او را به مدلول آیه تطهیر از هر عیب و نقصی دور داشته است.
زهد و عبادت
امام هشتم در زهد و عبادت و پارسائی مانند اجداد طاهرینش بود، از محمد بن عباد روایت شده است که حضرت رضا(ع) در تابستان بر روی حصیر مینشست و در زمستان بر روی پلاس، آرام مییافت و لباسهای او از جامعههای زبر و درشت بود و چون از منزل خود پیش مردم میآمد برای خود مزیّن میساخت.
حضرت رضا(ع) هر سه روز یک ختم قرآن انجام میداد و میفرمود: اگر بخواهد در کمتر از سه روز هم میتوانم یک قرآن ختم کنم ولیکن هنگامی که به آیات توجّه میکنم تفکّر و تدبّر میکنم که این آیه در چه موضوعی فرود آمده و در چه وقتی نازل شده است و لذا قرآن را در هر سه روز یک دور قرائت میکنم.
شیخ صدوق از رجاء ابن ابی ضحّاک که از طرف مأمون برای بردن امام رضا(ع) از مدینه به مرو مأموریت داشت روایت کرده است که گفت من از مدینه تا مرو همراه امام بودم به خدا سوگند کسی را در پرهیزکاری و کثرت ذکر خدا و شدّت خوف از تعالی مانند او ندیدم و جریان عبادت آن جناب در شبانهروز چنان بود که چون صبح میشد نماز صبح را اداء میکرد و بعد از سلام نماز در مُصلّای خود مینشست تسبیح و تحمید و تکبیر و تهلیل میگفت و صلوات بر حضرت رسول و اولاد او میفرستاد تا آفتاب طلوع میکرد، پس از آن به سجده میرفت و سجده را چندان طول میداد تا روز بلند میشد سپس سر از سجده بر میداشت و با مردم حدیث میکرد و تا نزدیک زوال آفتاب آنان را موعظه میکرد.
امام رضا(ع) هرگاه به آیهای که در آن ذکر بهشت یا دوزخ بود میرسید گریه میکرد و از خدا درخواست بهشت میکرد و از آتش جهنم به او پناه میجست. [1]
رجاء بن ابی ضحاک (مأمور مأمون) میگوید: امام(ع) شبها در بستر خود فراوان قرآن میخواند و بسمالله الرحمن الرحیم را در تمام نمازها بلند میخواند و چون سورهی مبارکهی (قل هو الله احد) را شروع میکرد، آهسته میفرمود: (الله احد) و چون فارغ میشد سه مرتبه میفرمود (کذلک الله ربّنا) و چون سورهی بحد، یعنی (قل یا ایها الکافرون) را میخواند آهسته میگفت: (یا ایها الکافرون) و چون فارغ میشد سه مرتبه میفرمود: (ربّی الله و دینی الاسلام) و چون از خداوند سورهی (والتین و الزّیتون) فارغ شد میگفت: (بلی واناعلی ذلک من الشاهدین)، رجاء میگوید: شاید آنچه را آن حضرت اضافه میخواند توضیح و تفسیر آیه بوده است.
رجاء میگوید: چون من او را نزد مأمون بردم مأمون از من دربارهی احوال او در سفر پرسید؟ من آنچه را مشاهده کرده بودم از شبانهروز او و سفر اقامه او بیان کردم و مأمون به من گفت: ای پسر ابی ضغای این مرد بهترین انسان روی زمین است و از همهی مردم داناتر و عابدترین آنان میباشد. سپس گفت: آنچه را از او دیدهای به کسی خبر نده تا فضل او جز از زبان من ظاهر نشود. سپس گفت: از خداوند کمک میخواهم که بتوانم او را پایین بیاورم و در بین مردم بیارزش کنم.[2]
ادامه دارد….
برای مشاهده ادامه مطالب در قسمت موضوعات امام رضا (ع) را انتخاب نمائید.
[1] فضل الله کمپانی، برداشت از حضرت رضاu، تهران، انتشاارت مفید، ص19-18
[2] سید محمدحسین بهارانچی، برداشت از شهید خرسان و پناه شیعیان، ویراستار فریبرز راهدان مفرد، انتشارات مؤلف، ص218-216
احوال مادر امام رضا (ع)
مرحوم صدوق در کتاب عیون، از محمد بن یحیی صولی نقل نموده که: گویند، مادر امام علی بن موسی الرضا کنیز و (امّ ولد) بود و از زمانی که موسی بن جعفر(ع) او را خریدار کرد (تکتم) نامیده شد در همان کتاب از عون بن محمّد کندی نقل شده که گوید: از پدرم علیّ بن میثم که از همهی مردم به امور ائمه علیهمالسلام و اخبار و اطلاعات و وصلتهای آنان اعرف و داناتر بود شنیدم که گفت:
مادر امام موسی بن جعفر(ع) (حمیدة المصفاه) که از اشراف علم بود کنیزی را به نام (تکتم) خریداری کرد که از همهی زنها از جهت عقل و دیانت و احترام به مولای خود (حمیده المصفاه) با فضیلتتر و شایستهتر بود تا جایی که هرگز مقابل مولای خود (حمیده المصفاه) نمینشست و به او احترام میگذاشت. روزی (حمیده المصفاه) مادر امام موسی بن جعفر، به فرزند خود گفت: فرزند عزیزم! (تکتم) کنیزی است که من تاکنون بهتر از او کنیزی نیافتهام و شکی ندارم که خداوند نسل او را ظاهر خواهد نمود. و من او را به تو بخشیدم، از او نگهداری کن. و چون حضرت رضا(ع) از او متولد شد امام موسی بن جعفر(ع) او را طاهره نامید.[1]
عون بن محمّد سپس میگوید: چون حضرت رضا(ع) از (تکتم) متولّد گردید (تام الخلقه) بود و شیر فروان میخورد. سپس تکتم مادر او گفت: مرا کمک کنید و یک دایهای به کمک من بفرستید. به او گفتند: آیا شیر تو کم شده است؟ او گفت: به خدا سوگند، من دروغ نمیگویم، شیر من کم نشده لکن مرا عادت به دعا و نماز و تسبیح است و چون فرزند آورم از آنها بازماندهام. [2]
[1] یسد محمد حسینی بهارانچی، برداشت از شهید خراسان و پناه شیعیان، ویراستار، فریبرز راهدان مفرد، انتشارات مؤلف، ص21-19؛ برداشت از عیون الاخبار الرضا، ج1، باب 19، ص238 و طبرسی، إعلام الورنی باعلام الهدی، ط3، تهران دار الکتب الاسلامیه، ص313.
[2] حاج شیخ عباس قمی، تلخیص از منتهی الآمال، باب دهم فصل اول، ویرایش کاظم عابدینی مطلق، تهران، انتشارات فراوری، 1381
ادامه دارد….
برای مشاهده ادامه مطالب در قسمت موضوعات امام رضا (ع) را انتخاب نمائید.
تاریخ ولادت
در روز یازدهم ذیقعهدهی سال 148 هجری در شهر مدینه ستارهی فروزانی در آسمان خاندان ولایت طالع و امام هشتم شیعیان حضرت علی بن موسی الرضا(ع) که بزرگترین اولاد پدرش بود پا به عرصهی وجود گذاشت.
تاریخ روز و سال ولایت آن جناب را به اختلاف روایت کردهاند بعضیها منجمله شیخ صدوق روز ولادت او را یازدهم ربیعالاول سال 153 نوشته است.
و برخی هم روز یازدهم ذیحجه سال 153 ذکر کردهاند، کلینی و شیخ مفید ولایت آن حضرت را در سال 148 قید کردهاند و آنچه مشهور است همان روز یازدهم ذیقعهده سال 148 هجری میباشد.
صورتش گندمگون و جذّاب و به جدّش رسول خدا(ص) شباهت داشته است، کنیهاش ابوالحسن و مشهورترین لقب وی رضا و القاب و عناوین دیگری مانند صابر و فاضل و وفی ور ضی بدان حضرت گفتهاند و علت اینکه او را رضا نامیدهاند این است که آن جناب مورد پسند خدا و رسول و ائمهی اطهار(ع) بوده است چنانکه مرحوم مجلسی در کتاب جلاءالعیون از ابن بابویه به سند حسن از بزنطی نقل کرده است که به خدمت حضرت امام
محمدتقی(ع) عرض کردم که گروهی از مخالفین شما گمان میکنند که والد بزرگوار شما را موقعی که مأمون به ولیعهدی برگزید، ملقب به رضا کرده است.
حضرت فرمود به خدا سوگند که دروغ میگویند بلکه حق تعالی او را به رضا مُسمّی گردانید برای اینکه پسندیدهی خدا بود در آسمان و پسندیدهی رسول خدا و ائمهی هدی بود در زمین و همه از او خشنود بودند و او را برای امامت پسندیدند.
گفتم: مگر همهی پران شما پسندیدهی خدا و رسول و ائمهu نبودند. فرمود: بلی.
گفتم: پس به چه سبب فقط او را در میان آنها بدین لقب مخصوص گردانیدند؟
فرمود: برای اینکه از او دوست و دشمن هر دو راضی بودند و اتفّاق دوست و دشمن بر خشنودی از او مخصوص آن حضرت بود، بدین جهت او را بدین اسم مخصوص گردانیدند.[1]
ادامه دارد….
برای مشاهده ادامه مطالب در قسمت موضوعات امام رضا (ع) را انتخاب نمائید.
[1] فضل الله کمپانی، برداشت از حضرت رضا، تهران انتشارات مفید، 1386، صص10-7
در روز یازدهم ذیقعدهی سال 148 هجری در شهر مدینه ستارهی فروزانی در آسمان خاندان ولایت طالع و امام هشتم شیعیان حضرت علی بن موسی الرضا(ع) که بزرگترین اولاد پدرش بود پا به عرصهی وجود گذاشت. امام رضا(ع) کسی بود که ریاست و رهبری جامعه اسلامی را از جهت مختلف برعهده گرفته بود و چنین کسی باید از طرف خدا تعیین و به مردم ابلاغ میشد. امام او نظر علم و تقوی و شباخت و زهد و سایر ملکات نفسانی بر مردم زمانش برتری داشت و همین برتری او دلیلی بر امامت او شد.
ایشان حلال خدا را حلال و حرامش را حرام میدانست در اجرای حدود الهی قیام میکرد و از حزیم دین دفاع مینمود و مردم را با حکمت و پند و موعظه نیکو و برهان قاطع به راه پروردگار دعوت میکرد. او مانند خورشید طالع و درخشانی بود که نورش گیتی را فرا گرفت و همچون ستارهی هدایتی در تاریکیها موجب راهنمایی مردم میشد خلافت آن بزرگوار معاصر با خلافت هارونالرشید و محمدامین و عبدالله مأمون همراه بود که با استقرار مأمون برسریر خلافت صفحهی دیگری از تاریخ امامت شیعه در زمان حضرت رضا(ع) ورق خورد. صفحهای که به ظاهر به سود امامت ورق میخورد ولی در واقع روزگاری بسیار تلخ و پر از اندوه را برای امام هشتم شیعیان ورق میزند. مأمون کسی بود که علناً به مکتب تشیع اظهار علاقه میکرد و امیرمؤمنان علی(ع) را برترین مردمان میشمرد و گردانندگان دستگاه او غالباً ایرانیان بودند که نسبت به آل علی(ع) علاقه و محبتی خاص داشتند. او با شعار (الرِّضا مِن آلِ مُحَمّد) پایه خلافت خویش را استحکام بخشید و از این رو دستگاه خلافت او بسیار خوشنما و ظاهر فریب بود. و همین کار باعث شد که هم فکر کنند مأمون دوستار آل علی(ع) است ولی مأمون با فریبکاری خود امام را از مدینه به خراسان آورد تا او را تحت کنترل داشته باشد ولی او در آخر صفر سال 253 هجری قمری به سم ایشان را به شهادت رساندند.
ادامه دارد….
برای مشاهده ادامه مطالب در قسمت موضوعات امام رضا (ع) را انتخاب نمائید.
اهل بیت(ع) گنجوران دانشاند. رودها و جویبارهای دانش که مزرعهی جان انسان را در چهارده قرن اخیر سیراب و شاداب ساختهاند.
از جمله امام رضا(ع) که دانش ایشان از جنس دریافتنی است نه آموختنی، علم ایشان حضوری است نه حصولی و این از آن جهت است که ایشان حقیقت علم را با جان آسمانی خویش دریافتهاند. امام رضا(ع) با امامت خویش جانهای مرده را از مرداب روزمرگی و ضلالتها به باغشان بهشتی حیات و زندگی روانه ساخته است.
در این ادامه سعی شده است علاوه بر بررسی زندگی امام رضا(ع) از ولادت تا شهادت احوال مادر و اولاد و اصحاب ایشان نیز مورد توجه و بررسی قرار گیرد.
ادامه دارد….
برای مشاهده ادامه مطالب در قسمت موضوعات امام رضا (ع) را انتخاب نمائید.