« علم و دانش امام رضا(ع) | احوال مادر امام رضا (ع) » |
مکارم اخلاقی امام رضا(ع)
حضرت علی بن موسی الرضا(ع) مانند سایر ائمه دارای گوهر پاک و اصیل و به زیور فشائل نفسای و اوصاف حمیده آراسته و از هرگونه زشتی و پلیدی و رذائل اخلاقی منزه بود؛ زیرا خداوند تعالی ساحت پاک پیغمبر اکرم(ص) و خاندان او را به مدلول آیه تطهیر از هر عیب و نقصی دور داشته است.
زهد و عبادت
امام هشتم در زهد و عبادت و پارسائی مانند اجداد طاهرینش بود، از محمد بن عباد روایت شده است که حضرت رضا(ع) در تابستان بر روی حصیر مینشست و در زمستان بر روی پلاس، آرام مییافت و لباسهای او از جامعههای زبر و درشت بود و چون از منزل خود پیش مردم میآمد برای خود مزیّن میساخت.
حضرت رضا(ع) هر سه روز یک ختم قرآن انجام میداد و میفرمود: اگر بخواهد در کمتر از سه روز هم میتوانم یک قرآن ختم کنم ولیکن هنگامی که به آیات توجّه میکنم تفکّر و تدبّر میکنم که این آیه در چه موضوعی فرود آمده و در چه وقتی نازل شده است و لذا قرآن را در هر سه روز یک دور قرائت میکنم.
شیخ صدوق از رجاء ابن ابی ضحّاک که از طرف مأمون برای بردن امام رضا(ع) از مدینه به مرو مأموریت داشت روایت کرده است که گفت من از مدینه تا مرو همراه امام بودم به خدا سوگند کسی را در پرهیزکاری و کثرت ذکر خدا و شدّت خوف از تعالی مانند او ندیدم و جریان عبادت آن جناب در شبانهروز چنان بود که چون صبح میشد نماز صبح را اداء میکرد و بعد از سلام نماز در مُصلّای خود مینشست تسبیح و تحمید و تکبیر و تهلیل میگفت و صلوات بر حضرت رسول و اولاد او میفرستاد تا آفتاب طلوع میکرد، پس از آن به سجده میرفت و سجده را چندان طول میداد تا روز بلند میشد سپس سر از سجده بر میداشت و با مردم حدیث میکرد و تا نزدیک زوال آفتاب آنان را موعظه میکرد.
امام رضا(ع) هرگاه به آیهای که در آن ذکر بهشت یا دوزخ بود میرسید گریه میکرد و از خدا درخواست بهشت میکرد و از آتش جهنم به او پناه میجست. [1]
رجاء بن ابی ضحاک (مأمور مأمون) میگوید: امام(ع) شبها در بستر خود فراوان قرآن میخواند و بسمالله الرحمن الرحیم را در تمام نمازها بلند میخواند و چون سورهی مبارکهی (قل هو الله احد) را شروع میکرد، آهسته میفرمود: (الله احد) و چون فارغ میشد سه مرتبه میفرمود (کذلک الله ربّنا) و چون سورهی بحد، یعنی (قل یا ایها الکافرون) را میخواند آهسته میگفت: (یا ایها الکافرون) و چون فارغ میشد سه مرتبه میفرمود: (ربّی الله و دینی الاسلام) و چون از خداوند سورهی (والتین و الزّیتون) فارغ شد میگفت: (بلی واناعلی ذلک من الشاهدین)، رجاء میگوید: شاید آنچه را آن حضرت اضافه میخواند توضیح و تفسیر آیه بوده است.
رجاء میگوید: چون من او را نزد مأمون بردم مأمون از من دربارهی احوال او در سفر پرسید؟ من آنچه را مشاهده کرده بودم از شبانهروز او و سفر اقامه او بیان کردم و مأمون به من گفت: ای پسر ابی ضغای این مرد بهترین انسان روی زمین است و از همهی مردم داناتر و عابدترین آنان میباشد. سپس گفت: آنچه را از او دیدهای به کسی خبر نده تا فضل او جز از زبان من ظاهر نشود. سپس گفت: از خداوند کمک میخواهم که بتوانم او را پایین بیاورم و در بین مردم بیارزش کنم.[2]
ادامه دارد….
برای مشاهده ادامه مطالب در قسمت موضوعات امام رضا (ع) را انتخاب نمائید.
[1] فضل الله کمپانی، برداشت از حضرت رضاu، تهران، انتشاارت مفید، ص19-18
[2] سید محمدحسین بهارانچی، برداشت از شهید خرسان و پناه شیعیان، ویراستار فریبرز راهدان مفرد، انتشارات مؤلف، ص218-216
فرم در حال بارگذاری ...