صفحات: << 1 ... 105 106 107 ...108 ...109 110 111 ...112 ...113 114 115 ... 195 >>
وعمرشیشه عطر است ،پس نمی ماند
پرنده تابه ابد در قفس نمی ماند
مگو که خاطرات از حرف من مکدر شد
که روی آیینه جای نفس نمی ماند
وعمرشیشه عطر است ،پس نمی ماند
پرنده تابه ابد در قفس نمی ماند
مگو که خاطرات از حرف من مکدر شد
که روی آیینه جای نفس نمی ماند
الف-حجاب مصونیت است.
ب-محدودیت است.
گفتم: حجاب
گفت : پادزهر نگاههای هوس آلود
گفتم : بد حجاب
گفت : چراگاه چشمهای گرسنه
شیخ سلیمان ندوی، از روحانیون نامدار پاکستان، نقل شده است که گفت: روزی به دیدار اقبال لاهوری رفتم و به او گفتم: بسیار شگفتآور است که من و امثال من، که عمری را در تحصیل علوم مذهبی صرف کردهایم و متخصّص شدهایم
حرف از پزشک زدیم ویاد اون لباس سفید افتادیم . یاد پشت در ماندن وبه امید تصور کردن چهره پزشکی که تو عالم خودمون داربم تصورش میکنیم.
اگر به انسان وساختار وجودی او، چه ازلحاظ جسمی و چه از نگاه روحی، بنگریم و از این رهگذر، نظری به انگیزه های نهفته و امیال گوناگون خفته در سرشت و خمیرمایه وجودی او كه «فطرت» نامیده می شود ، بیندازیم به راحتی درمی یابیم كه ازجمله نیرومندترین، بزرگترین و برترین نیروهای موجود در او ، حس و غریزه «جنسی» است.
ما به همان اندازه که از عقل برخورداريم، از شيريني اطاعت هم لذّت مي بريم. اطاعت پروردگار، نام و ياد پروردگار، براي يک عدّه شيرين است. در ماه مبارک رمضان از خدا مي خواهيم که شيريني نام و ياد خود را به ذائقه ما بچشاند و مي گوييم: «و أذقني فيه حلاوة ذکرک.»
ای کاش می فهمیدیم که چاره ی کار ما در یک چیز منحصر است، و آن این است که تکلیف الهی را تشخیص بدهیم و بدانیم که چه کار را باید بکنیم و چه کار را نباید بکنیم.
صمعی (وزیر هارون) می گوید: در بیابانی خیمه ای دیدم، با خود گفتم به آن جا بروم، رفتم و دیدم زن جوان و با جمالی در خیمه است، تا چشم آن زن به من افتاد، گفت: بفرمایید.
<< 1 ... 105 106 107 ...108 ...109 110 111 ...112 ...113 114 115 ... 195 >>