« قدرعفت | کیفیت توسل به امام زمان(علیه السلام) » |
گاهي وقت ها دلمان مي خواهد برخي از كلمه ها را كه پيش از اين مي گفتند و مي گفتيم، نگوييم. مثلادلمان مي خواهد بگوييم آقاي فروشنده. آقاي سوپرماركتي. آقاي لباس فروش. آقاي قصاب. آقاي سبزي فروش.آقاي مهندس. آقاي دكتر. خانم آرايشگر. خانم فروشنده.
پيش از اينها اما مي گفتيم كاسب. مي گفتيم حبيب خدا. مي گفتيم كاسب حبيب خداست. حالاخيلي وقت ها دلمان نمي خواهد آن واژه هاي محترم را زياد به زبانمان بياوريم. انگار كه كاسب حرمتي ديگر داشت. حالادلمان نمي خواهد به آقاي فروشنده بگوييم كاسب. ته دلمان براي كاسب هاي شريفمان كه حبيب خدا بودند تنگ شده است. كاسب هايي كه حرفشان حرف بود. كاسب هايي كه مردم دار بودند. كاسب هايي كه جنسشان جنس بود و هر ريالي كه مي گرفتند مي گفتند: خدا بده بركت. كاسب هايي كه نسيه مي دادند حتي به ما. كاسب هايي كه توقف آدم ها را بيجا و مانع كسب نمي دانستند. كاسب هايي كه با قيمت دلار جهاني و بنزين و يورو قيمت نخود و لوبياي وطني خود را بالانمي بردند. كاسب هايي كه مثل آقاي فروشنده لباسي نبودند و نيستند كه يادشان برود برچسب قيمت را از روي لباس جدا كنند تا وقتي لباس بچه 10ساله از آنها مي خري و به شما مي گويند قيمتش 70 هزار تومان است، اما خريدار برچسب قبلي قيمت را كه 50 هزار تومان است روي لباس ببيند. كاسب هايي كه وقتي به آنها اعتراض مي كني كه: آقاي محترم اينجا نوشته50 هزار تومان شما چرا ميگي 70هزار تومان، دست و پايشان را گم نكنند از اين كه دستشان رو مي شود و البته به هزار بهانه و دليل كارشان را توجيه نكنند.
اين يادداشت نه براي آنهايي است كه در بازار كلان اقتصادي اختلاس مي كنند و كلاهبردارند و نه براي آنهايي است كه وقتي قيمت سكه بالاو پايين مي رود واسطه آشفتگي اين بازار با پول هاي ميلياردي خود مي شوند. اين يادداشت براي كاسب هاي حبيب خداست. براي كاسب هاي همين محله هاي خودمان. براي كاسب هاي شريف كه هنوز هستند و تا آنجا كه به خودشان مربوط است بازار داد و ستد و كاسبي را آشفته نمي كنند. كاسب هاي شريفي كه هنوز حبيب خدايند و خودشان مي دانند كه جنس ناجور به دست مشتري نمي دهند و در كار و كسبشان تقلب نيست. آقاي فروشنده. آقاي سوپرماركتي. آقاي لباس فروش. آقاي قصاب. آقاي سبزي فروش… اين نوشته كوتاه براي شماست كه هنوز دلمان مي خواهد به شما بگوييم كاسب.
كاسب هايي كه حبيبان خدايند و لباس بچه 10 ساله با قيمت 50 هزار تومان را 70 هزار تومان به مشتري نمي فروشند، در حالي كه هنوز برچسب 50 هزار توماني قيمت روي لباس هست.. بعضي ها هم با نداشتن پول و حسرت به دل ماندن براي خريد ـ آنچنان كه مي خواهند ـ داغ مي شوند.
در اين ميان و در اين روزها و شب هاي خريدن و نخريدن است كه تفاوت ميان كاسب هاي حبيب خدا و با مرام كاسبي از فروشنده هاي… مشخص مي شود. دلمان براي كاسب هايي تنگ است كه با لبخند و مهر و مردانگي شاد كردن دل كودكان و مردمان ندار را جزئي از كاسبي خود مي دانند.
منبع : نشريه سلام بر حبيب خدا.
فرم در حال بارگذاری ...