« تایید استطاعت جسمی 68 هزار زائر ایرانی برای تشرف به تمتع امسال | آداب تبلیغ از منظر آیت الله مشکینى » |
یکی از ابعادی که بعضی از نویسندگان غربزده در تاریخ پیرامون سیره حضرت آیتالله حاج ملاعلی کنی (ره) به عنوان ابهام و تردید و اتهام مطرح کرده اند فعالیتهای اقتصادی حاج ملاعلی کنی و ثروت شایان آن مرحوم است.
حضرت آیتالله حاج ملاعلی کنی از علمایی بود که به اعتراف بسیاری از مورّخان تاریخ معاصر ایران، ناصر الدین شاه قاجار از عظمت و نفوذ او فوق العاده بیم داشت و این امر حاکی از قدرت معنوی، نفوذ کلام، پیوند با مردم و شجاعت آن مرجع دینی است.
عالمی که با تحقیر و شکستن قدرت پوشالی کارگزاران ظالم، سایه حمایت خویش را بر مردم ضعیف گسترده بود.
مخالفت این مجتهد بزرگ با قرارداد رویتر و مبارزه با فراماسونری در ایران عصر قاجاری از مهمترین عواملی بودند که باعث شد بعضی از نویسندگان غربزده و روشنفکران وابسته، از حاج ملاعلی کینه به دل گرفتند و تلاش کردند تا در تدوین و تحلیل حوادث تاریخی و نگارش آثار مکتوب چهره آیتالله کنی را مخدوش کنند.
یکی از ابعادی که بعضی از نویسندگان غربزده در تاریخ پیرامون سیره حضرت آیتالله حاج ملاعلی کنی (ره) به عنوان ابهام و تردید و اتهام مطرح کرده اند فعالیتهای اقتصادی حاج ملاعلی کنی و ثروت شایان آن مرحوم است.
به همین منظور در ادامه سعی می کنیم با نقل بعضی حکایات و سخن بزرگان سیره اقتصادی این عالم بزرگ را بررسی کنیم:
سود با برکت کتاب و زمین
آیتالله کنی پس از سالها تحصیل و تهذیب در حوزه مقدس نجف اشرف و در محضر بزرگانی چون استاد شیخ محمدحسن صاحب جواهر به مقام اجتهاد دست یافت و سرانجام راهی وطن شد و در سال 1262 ه. ق وارد ایران و شهر تهران شد.
حاجی در آغاز ورود روزهای سختی را در تهران گذراند و تنگدستی و فقر او را در فشار قرار داده بود با آن وجود انتشار کتابی به قلم خود ذهن او را مشغول ساخته و در پی انجام آن بود. سرانجام با یاری حق و با مشقت فراوان، کتاب را منتشر کرد و سود فراوانی عاید او شد.
پس از آن زمین متروکهای را با قیمت ارزان خریداری و در آن قناتی را احداث کرد و با احیای زمین درآمد سرشار و با برکتی را نصیب خود ساخت.
با بیماران
ملاعلی کنی برای حل مشکلات درمان بیمارانی که بنیه مالی ضعیفی داشتند، مکانهایی را برای پرداخت پول داروها در نظر گرفته بود تا آنان را با دریافت مبلغ آن، به درمان خود اقدام کنند و با بهبود کامل از بیماری رهایی یابند.
این عمل پسندیده از سوی یک پیشوای دینی، سرمشق و الگوی مناسبی برای توانگران و رهبران دینی است، تا با شیوه ای محترمانه و با رعایت آبروی افراد مستمند، نیاز فوری و ضروری آنان را برطرف ساخته، گره از مشکلشان بگشایند.
لذا رفته رفته به حاجی رو آوردند و بدین ترتیب ثروت زیادی در آغاز نصیب او گشت و زندگی او را متحول ساخت.
روشنفکران و علت نادیده گرفتن مبارزات ملاعلی کنی
آیتالله مهدوی کنی درباره مبارزات ملاعلی کنی و علت حمله روشنفکران به این عالم مبارز مینویسد:
نقش ایشان در لغو قرارداد رویتر که تقریباً تمام منابع کشور را در اختیار بیگانگان میگذاشت معروف است و متأسفانه بعضی از روشنفکرانی که با نفوذ روحانیت مخالف بودند تاریخ را تحریف و نقش این عالم بزرگوار را انکار کرده و مسائل را به گونه ای نادرست بازگو کردهاند و چهره حاج ملاعلی کنی را مشوه نمودهاند و مبارزات مرحوم کنی را با صاحبان قدرت نادیده گرفته و این عالم خدوم و بزرگوار را به ثروت اندوزی و مماشات با زراندوزان متهم کردهاند.
حال آنکه مبارزه و درگیری ایشان با مفاسد دربار و درباریان و اقدامات عملی ایشان در جلوگیری از مفاسد و نفوذ فراماسونری در دربار، نمونههایی از این اقدامات است.
الغای قرارداد رویتر از مسئله لغو قرارداد تنباکو دارای اهمیت بیشتری است و تا حاج ملاعلی در قید حیات بود مسئله تنباکو مطرح نشد و تنها پس از وفات ایشان ناصرالدین شاه این قرارداد را بست که با حکم مرحوم حاج میرزا حسن شیرازی لغو گردید.
ثروتی که مصرف راه خیر شد
چه بسیارند ثروتمندانی که داراییشان بلای جانشان میشود اما حاج ملاعلی کنی از دارایی و سرمایه ای که دسترنج خودش بود ملجأ ماندگاری ساخت که تا ابد آثار جاریه و حسنات باقیه آن پابرجا خواهد ماند.
آیتالله مهدوی کنی درباره ثروت آن عالم فرزانه مینویسد:
نکته دیگر در مورد مرحوم حاجی، جنبه مالی ایشان است. خیلی ثروتمند بوده و هم اکنون در کن، شهر ری، ورامین، قزوین و تهران موقوفات زیادی از ایشان مانده است که بخشی از آن وقف خاص است که برای ورثه اش وقف کرده و بقیه وقف بر امور عام المنفعه میباشد.
البته بخشی ازاین اموال موروثی بوده است که از ماترک پدرش به ارث مانده است. آقای دکتر علینقی کنی از نوادههای مرحوم حاج ملاعلی میگفت که بخش مهمی از ثروت ایشان از جد اعلای وی که در مازندران ساکن بوده است به ارث رسیده است.
آن بخشهایی که در کن است ظاهراً مال پدرشان بوده است. پدرم نقل میکرد که منشأ پیدایش این ثروت این بوده که ایشان چون کشاورز زاده بود قهراً به کارهای کشاورزی علاقه داشته است. در شهر ری روستایی به نام دولت آباد، وجود دارد که آسیاب و قنات داشت.
زمینهای این روستا غالباً با قنات آبیاری میشد. میگفتند آن قنات به تدریج خشک شد و این ده هم تقریباً از بین رفته بود و آبادی خود را از دست داده بود.
مرحوم حاجی با قیمت مختصری اینجا را میخرد، بعد شروع به لایروبی قنات و آباد کردن آنجا میکند. به زودی آب در قنات به جریان میافتد و آسیاب شروع به کار میکند.
در کودکی میشنیدم که این آسیاب روزی 120 بار گندم را آرد میکند. در اثر همین آب فراوان آن ده آباد میشود و خود این آسیاب در آن منطقه مورد توجه قرار میگیرد.
آنچه پدرم نقل میکردند این بود که این اقدام، سنگ اولیه ثروت ایشان بوده، همین محل بوده که بعد به تدریج توسعه یافت و از این طریق ثروتمند شد. این قصه ای است که ایشان نقل میکرد.
وی در ادامه نوشته است:
در دستنوشته مرحوم حاجی که در مدرسه مروی است دیدم که ایشان نوشتهاند من به واسطه زحماتی که کشیدم اینها را به دست آوردم. و تمام اینها را وقف کردم منهای مقداری از آنکه آن را برای فرزندانم گذاشتم.
ایشان قسمتی را نیز وقف مدرسه مروی کردند. دو تا سه تا آبادی است در ورامین که برای مدرسه مروی وقف کردند و مدرسه مروی را بازسازی کرده و موقوفاتش را اضافه کردند.
همین مسجد مروی که الان هست ـ مسجد کوچکی بوده ـ ایشان میگویند این را من برای فرستادن افراد به عتبات عالیات و برای زیارت امام رضا (علیه السلام) و روضه خوانی و نیز برای سادات نخاوله سهمی در موقوفات خود منظور کردهاند.
شیخ انصاری و ثروت ملاعلی کنی
آیتالله مهدوی کنی درباره نظر آیتالله شیخ انصاری درباره ملاعلی کنی مینویسد:
پدرم از زبان یکی از درباریان قاجار در مورد شخصیت مرحوم کنی نقل کرده است که آن درباری در نجف به دیدن شیخ انصاری ـ که مرجع تقلید شیعیان بوده است ـ شرفیاب و مهمان شیخ میشود، شیخ غذای ساده طلبگی، یعنی آبگوشت بیرمقی با یک نان خشکی برای او میآورد.
او که میخواسته به حاجی طعنه بزند میگوید نمیدانم زندگی شما درست است یا زندگی حاجی با آن خدم و حشم و با آن وضعی که در تهران دارد.
شیخ در جواب میگوید: من باید زندگی ام همین طور باشد و آنچه حاجی در کنار شما انجام میدهد آن هم درست است. او باید آن جور زندگی کند، من هم این جور، این نکته باید برای ما درسی باشد که علما در عین حال که با هم اختلاف سلیقه و اختلاف زندگی داشتند، ولی حریم یكدیگر را حفظ میکردند.
شیخ انصاری کاری نکرد که حرمت شیخ کنی شکسته شود مثلاً سرش را تکان بدهد بگوید بله یا حداقل، سکوت کند. بلکه او از روش حاجی دفاع میکند و بعضی نقل کردهاند که شیخ انصاری آن درباری را با تندی از منزلش بیرون میکند و میگوید من اجازه نمیدهم که شما درحضور من نسبت به مجتهدی توهین کنید.
________________________________________
منبع:
نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه
فرم در حال بارگذاری ...