« خردمند به خون خفته | داستان كور و دروغ » |
کتابخوانى را بايد جزو عادات خودمان قرار دهيم. به فرزندانمان هم از کودکى عادت بدهيم کتاب بخوانند؛ مثلاً وقتى مىخواهند بخوابند، کتاب بخوانند. يا وقتى ايام فراغتى هست ، روز جمعهاى هست که تفريح مىکنند ،
در منزل خود من ، همهى افراد ، بدون استثنا ، هرشب در حال مطالعه خوابشان مىبرد . خود من هم همينطورم . نه اينکه وسط مطالعه خوابم ببرد . مطالعه مىکنم تا خوابم مىآيد ، کتاب را مىگذارم و مىخوابم . من مىخواهم خواهشى از مردم بکنم و آن اين است : کسانى که وقتهاى ضايع شوندهاى دارند؛ مثلاً به اتوبوس يا تاکسى سوار مىشوند ، يا سوار وسيلهى نقليهى خودشان هستند و ديگرى ماشين را مىراند ، يا در جاهايى مثل مطب پزشک در حال انتظار به سر مىبرند و به هرحال اوقاتى را در حال انتظار به بىکارى مىگذرانند ، در تمام اين ساعات ، کتاب بخوانند . کتاب در کيف يا جيب خود داشته باشند و در اتوبوس که نشستند ، کتاب را باز کنند و بخوانند . وقتى هم به مقصد رسيدند ، نشانى لاى کتاب بگذارند و باز در فرصت يا فرصتهاى بعدى آن را باز کنند و از همانجا بخوانند . گاهى مىبينيد يک نفر پاى تلويزيون نشسته و منتظر يک فيلم است. تلويزيون آگهى تبليغاتى پخش مىکند و گاهى پخش تبليغات بيست دقيقه طول مىکشد. يکوقت است کسى به آن تبليغات احتياج دارد؛ اما کسى که احتياج ندارد آگهيهاى تبليغاتى را ببيند، اين بيست دقيقه را چرا بىکار بنشيند!؟ يک کتاب دمِ دستش باشد ؛ بردارد و بيست دقيقه مطالعه کند . اگر مردم ما عادت کنند که از اين وقتهاى ضايعشونده براى مطالعهى کتاب استفاده کنند ، جامعه خيلى پيش خواهد رفت و فرهنگ کشور، خيلى ترقى خواهد کرد .
بیانات مقام معظم رهبری
فرم در حال بارگذاری ...