« شاید برای ما هم اتفاق بیفتد! | جهان در تپش آمدنت به لرزه در آمده » |
دخترک همانطور که چشمهایش را میمالید وارد اتاق شد. سلام کرد و کنار مادر نشست. با اخم به مادرش گفت: چرا برای نماز بیدارم نکردی؟ مادر گفت: آخر خواب خوشی بودی؛ دلم نیامد. دختر گفت: من که به شما گفته بودم! مادر که از جواب دادن به او درمانده بود، گفت: حالا برو صبحانهات را بخور. دختر بچه که از اتاق بیرون رفت، بحث خانوادگی شروع شد. میزگردی با حضور تمام اعضای خانواده در مورد بیدار کردن یا نکردن بچه برای نماز صبح! پدربزرگ گفت: حق با دخترم است. چون گفته که بیدارش کنی باید صدایش میزدی.
اگر نگفته بود، اشکال نداشت. حضرت امام (ره) هم همین کار را میکرد. اگر بچهها خواب بودند، صدایشان نمیکرد. اما اگر بیدار بودند مرتب از آنها میپرسید: نماز خواندید یا نه؟ بیشتر فقها هم همین نظر را دارند که اگر فرد خودش اجازه بیدار کردن را بدهد، میشود بیدارش کرد. مادر مخالف بود. میگفت: بچهام هنوز به تکلیف نرسیده و هنوز زودش است. از خواب بیدارش کنم، گناه دارد! تازه بدخواب که میشود به درسهایش هم لطمه میخورد! مادربزرگ عینکش را جابهجا کرد و گفت: واه! مگر میشود؟ بچه باید نماز بخواند. به زور هم که شده باید بیدارش کرد. همین خود شماها! صبحها به چه زحمتی بیدارتان میکردم. مگر میشود نماز نخواند؟! مادر لبخندی زد و گفت: حق با شماست. آن روزها که ما را به زور بیدار میکردی، نماز برایمان زهر میشد! اما جرأت نمیکردیم حرفی بزنیم … پدربزرگ ادامه داد: اینکه چطوری بیدارش کنی، خیلی مهم است. اگر به زور باشد، بچه از نماز زده میشود اما اگر با مهربانی و آرامی باشد، خوب است. نگران این هم نباش که بدخواب شود. اگر ضرری برای انسان داشت خداوند نماز صبح را واجب نمیکرد. پس نه تنها ضرر ندارد بلکه فایده هم دارد. در ضمن باید توجه داشته باشی که اگر بیدارش نکنی، شاید تبعات بدی داشته باشد. مثلاً موجب بیاعتنایی بچه به نماز شود. این خوب نیست. پدر که تا حالا ساکت بود و به بحثها گوش میکرد، گفت: حق با پدربزرگ است. نماز را نمیشود سبک شمرد. از طرفی کودک را هم نباید دلزده کرد. بلکه باید زمینهها را فراهم کرد. وقتی بچه خودش میگوید: صبح بیدارم کن، این دیگر تحمیل نیست، بلکه خواسته است. این نشان میدهد که بچه دلش میخواهد بیدار شود و این خوب است. باید به خواسته بچه احترام گذاشت. بعد از مدتی هم عادت میکند و خودش بیدار میشود.پدربزرگ در تأیید حرفها ادامه داد: اگر شب بچه را زودتر بخوابانید، صبح بدخواب هم نمیشود. مادربزرگ که بر موضع خودش پافشاری میکرد، گفت: حالا دختر شما خودش میخواهد بیدار شود، اما بچههایی که نمیخواهند چی؟ آنها را که دیگر باید به زور بیدار کرد؟! بیچاره پدر و مادرهایشان! چه بدبختیای میکشند! پدر که سعی میکرد جلوی خندهاش را بگیرد، به آرامی گفت: نه مادر جان! به زور درست نیست. بلکه راههای دیگری هم هست.این والدین باید این کارها را انجام بدهند:
1. سطح آگاهی و شناخت بچههایشان را بالا ببرند تا بچه بداند نماز چه فایدهای برایش دارد.
2. برای نماز آنها امکاناتش را فراهم کنند. مثلاً محل نماز را زیبا کنند. سجاده و عطر برایش بخرند، جایزه به او بدهند و … .
3. با هم نماز بخوانند. وقتی بچه ببیند پدر و مادرش با هم نماز میخوانند او هم میخواهد تقلید کند و دوست دارد با آنها نماز بخواند.
4. بچهها را همراه خود به مسجد ببرند. بچهها نماز جماعت را دوست دارند. چون احساس میکنند آنها هم بزرگ شدهاند. نماز جماعت مشوق خوبی برای نماز خواندن است.
شماره 16 ماهنامه نسیم وحی
فرم در حال بارگذاری ...