سامانه وبلاگ مدارس
به مدرسه علمیه الزهراء(س) گلدشت خوش آمدید.

صفحات: 1 ... 17 18 19 ...20 ... 22 ...24 ...25 26 27 ... 195

  یکشنبه 28 خرداد 1396 10:48, توسط حوزه علمیه الزهرا(س) گلدشت   , 596 کلمات  
موضوعات: امام رضا(ع)

مکارم اخلاقی امام رضا(ع)
حضرت علی بن موسی الرضا(ع) مانند سایر ائمه دارای گوهر پاک و اصیل و به زیور فشائل نفسای و اوصاف حمیده آراسته و از هرگونه زشتی و پلیدی و رذائل اخلاقی منزه بود؛ زیرا خداوند تعالی ساحت پاک پیغمبر اکرم(ص) و خاندان او را به مدلول آیه تطهیر از هر عیب و نقصی دور داشته است.

زهد و عبادت
امام هشتم در زهد و عبادت و پارسائی مانند اجداد طاهرینش بود، از محمد بن عباد روایت شده است که حضرت رضا(ع) در تابستان بر روی حصیر می‌نشست و در زمستان بر روی پلاس، آرام می‌یافت و لباسهای او از جامعه‌های زبر و درشت بود و چون از منزل خود پیش مردم می‌آمد برای خود مزیّن می‌ساخت.

حضرت رضا(ع) هر سه روز یک ختم قرآن انجام می‌داد و می‌فرمود: اگر بخواهد در کمتر از سه روز هم می‌توانم یک قرآن ختم کنم ولیکن هنگامی که به آیات توجّه می‌کنم تفکّر و تدبّر می‌کنم که این آیه در چه موضوعی فرود آمده و در چه وقتی نازل شده است و لذا قرآن را در هر سه روز یک دور قرائت می‌کنم.

شیخ صدوق از رجاء ابن ابی ضحّاک که از طرف مأمون برای بردن امام رضا(ع) از مدینه به مرو مأموریت داشت روایت کرده است که گفت من از مدینه تا مرو همراه امام بودم به خدا سوگند کسی را در پرهیزکاری و کثرت ذکر خدا و شدّت خوف از تعالی مانند او ندیدم و جریان عبادت آن جناب در شبانه‌روز چنان بود که چون صبح می‌شد نماز صبح را اداء می‌کرد و بعد از سلام نماز در مُصلّای خود می‌نشست تسبیح و تحمید و تکبیر و تهلیل می‌گفت و صلوات بر حضرت رسول و اولاد او می‌فرستاد تا آفتاب طلوع می‌کرد، پس از آن به سجده می‌رفت و سجده را چندان طول می‌داد تا روز بلند می‌شد سپس سر از سجده بر می‌داشت و با مردم حدیث می‌کرد و تا نزدیک زوال آفتاب آنان را موعظه می‌کرد.

امام رضا(ع) هرگاه به آیه‌ای که در آن ذکر بهشت یا دوزخ بود می‌رسید گریه می‌کرد و از خدا درخواست بهشت می‌کرد و از آتش جهنم به او پناه می‌جست. [1]

رجاء بن ابی ضحاک (مأمور مأمون) می‌گوید: امام(ع) شب‌ها در بستر خود فراوان قرآن می‌خواند و بسم‌الله الرحمن الرحیم را در تمام نمازها بلند می‌خواند و چون سوره‌ی مبارکه‌ی (قل هو الله احد) را شروع می‌کرد، آهسته می‌فرمود: (الله احد) و چون فارغ می‌شد سه مرتبه می‌فرمود (کذلک الله ربّنا) و چون سوره‌ی بحد، یعنی (قل یا ایها الکافرون) را می‌خواند آهسته می‌گفت: (یا ایها الکافرون) و چون فارغ می‌شد سه مرتبه می‌فرمود: (ربّی الله و دینی الاسلام) و چون از خداوند سوره‌ی (والتین و الزّیتون) فارغ شد می‌گفت: (بلی واناعلی ذلک من الشاهدین)، رجاء می‌گوید: شاید آنچه را آن حضرت اضافه می‌خواند توضیح و تفسیر آیه‌ بوده است.

رجاء می‌گوید: چون من او را نزد مأمون بردم مأمون از من درباره‌ی احوال او در سفر پرسید؟ من آنچه را مشاهده کرده بودم از شبانه‌روز او و سفر اقامه او بیان کردم و مأمون به من گفت: ای پسر ابی ضغای این مرد بهترین انسان روی زمین است و از همه‌ی مردم داناتر و عابدترین آنان می‌باشد. سپس گفت: آنچه را از او دیده‌ای به کسی خبر نده تا فضل او جز از زبان من ظاهر نشود. سپس گفت: از خداوند کمک می‌خواهم که بتوانم او را پایین بیاورم و در بین مردم بی‌ارزش کنم.[2]

 

ادامه دارد….

برای مشاهده ادامه مطالب در قسمت موضوعات امام رضا (ع) را انتخاب نمائید.

 

[1] فضل الله کمپانی، برداشت از حضرت رضاu، تهران، انتشاارت مفید، ص19-18

 [2] سید محمدحسین بهارانچی، برداشت از شهید خرسان و پناه شیعیان، ویراستار فریبرز راهدان مفرد، انتشارات مؤلف، ص218-216

  یکشنبه 28 خرداد 1396 10:38, توسط حوزه علمیه الزهرا(س) گلدشت   , 344 کلمات  
موضوعات: امام رضا(ع)

احوال مادر امام رضا (ع)
مرحوم صدوق در کتاب عیون، از محمد بن یحیی صولی نقل نموده که: گویند، مادر امام علی بن موسی الرضا کنیز و (امّ ولد) بود و از زمانی که موسی بن جعفر(ع) او را خریدار کرد (تکتم) نامیده شد در همان کتاب از عون بن محمّد کندی نقل شده که گوید: از پدرم علیّ بن میثم که از همه‌ی مردم به امور ائمه علیهم‌السلام و اخبار و اطلاعات و وصلت‌های آنان اعرف و داناتر بود شنیدم که گفت:

مادر امام موسی بن جعفر(ع) (حمیدة المصفاه) که از اشراف علم بود کنیزی را به نام (تکتم) خریداری کرد که از همه‌ی زن‌ها از جهت عقل و دیانت و احترام به مولای خود (حمیده المصفاه) با فضیلت‌تر و شایسته‌تر بود تا جایی که هرگز مقابل مولای خود (حمیده المصفاه) نمی‌نشست و به او احترام می‌گذاشت. روزی (حمیده المصفاه) مادر امام موسی بن جعفر، به فرزند خود گفت: فرزند عزیزم! (تکتم) کنیزی است که من تاکنون بهتر از او کنیزی نیافته‌ام و شکی ندارم که خداوند نسل او را ظاهر خواهد نمود. و من او را به تو بخشیدم، از او نگهداری کن. و چون حضرت رضا(ع) از او متولد شد امام موسی بن جعفر(ع) او را طاهره نامید.[1]

 

عون بن محمّد سپس می‌گوید: چون حضرت رضا(ع) از (تکتم) متولّد گردید (تام الخلقه) بود و شیر فروان می‌خورد. سپس تکتم مادر او گفت: مرا کمک کنید و یک دایه‌ای به کمک من بفرستید. به او گفتند: آیا شیر تو کم شده است؟ او گفت: به خدا سوگند، من دروغ نمی‌گویم، شیر من کم نشده لکن مرا عادت به دعا و نماز و تسبیح است و چون فرزند آورم از آنها بازمانده‌ام. [2]


[1] یسد محمد حسینی بهارانچی، برداشت از شهید خراسان و پناه شیعیان، ویراستار، فریبرز راهدان مفرد، انتشارات مؤلف، ص21-19؛ برداشت از عیون الاخبار الرضا، ج1، باب 19، ص238 و طبرسی، إعلام الورنی باعلام الهدی، ط3، تهران دار الکتب الاسلامیه، ص313.

[2] حاج شیخ عباس قمی، تلخیص از منتهی الآمال، باب دهم فصل اول، ویرایش کاظم عابدینی مطلق، تهران، انتشارات فراوری، 1381

 

ادامه دارد….

برای مشاهده ادامه مطالب در قسمت موضوعات امام رضا (ع) را انتخاب نمائید.

  پنجشنبه 25 خرداد 1396 17:28, توسط حوزه علمیه الزهرا(س) گلدشت   , 116 کلمات  
موضوعات: مقام معظم رهبری

هر چیز را از خدا بخواهید؛ حتّی بند کفش را، حتّی قوت روزانه خود را

رهبرانقلاب: یکی از عللِ این‌که گفته‌اند حاجات کوچک را هم از خدا بخواهید، این است که به حقارت و تهیدستی خودمان توجّه پیدا کنیم.
اگر خدای متعال کمک نكند، همان بندِ کفش هم به دست ما نخواهد رسید. شاید در راه جیبتان را زدند یا پولتان گم شد و یا مغازه بسته بود و یا حادثه‌ای پیش آمد.
بنابراین، هر چیز را از خدا بخواهید؛ حتّی بند کفش را، حتّی کوچکترین اشیا را و حتّی قوت روزانه خود را.
بگذارید این منِ دروغینِ عظمت یافته در سینه ما - که میگوییم «من» و خیال میکنیم مجمع نیروها ما هستیم - بشکند.
این «من» انسانها را بیچاره میکند. ٧٣/١١/٢٨

  چهارشنبه 24 خرداد 1396 12:07, توسط حوزه علمیه الزهرا(س) گلدشت   , 332 کلمات  
موضوعات: امام رضا(ع)

تاریخ ولادت
در روز یازدهم ذیقعهده‌ی سال 148 هجری در شهر مدینه ستاره‌ی فروزانی در آسمان خاندان ولایت طالع و امام هشتم شیعیان حضرت علی بن موسی الرضا(ع) که بزرگترین اولاد پدرش بود پا به عرصه‌ی وجود گذاشت.

تاریخ روز و سال ولایت آن جناب را به اختلاف روایت کرده‌اند بعضی‌ها منجمله شیخ صدوق روز ولادت او را یازدهم ربیع‌الاول سال 153 نوشته است.

و برخی هم روز یازدهم ذی‌حجه سال 153 ذکر کرده‌اند، کلینی و شیخ مفید ولایت آن حضرت را در سال 148 قید کرده‌اند و آنچه مشهور است همان روز یازدهم ذیقعهده سال 148 هجری می‌باشد.

صورتش گندمگون و جذّاب و به جدّش رسول خدا(ص) شباهت داشته است، کنیه‌اش ابوالحسن و مشهورترین لقب وی رضا و القاب و عناوین دیگری مانند صابر و فاضل و وفی ور ضی بدان حضرت گفته‌اند و علت اینکه او را رضا نامیده‌اند این است که آن جناب مورد پسند خدا و رسول و ائمه‌ی اطهار(ع) بوده است چنانکه مرحوم مجلسی در کتاب جلاء‌العیون از ابن بابویه به سند حسن از بزنطی نقل کرده است که به خدمت حضرت امام

محمدتقی(ع) عرض کردم که گروهی از مخالفین شما گمان می‌کنند که والد بزرگوار شما را موقعی که مأمون به ولیعهدی برگزید، ملقب به رضا کرده است.

حضرت فرمود به خدا سوگند که دروغ می‌گویند بلکه حق تعالی او را به رضا مُسمّی گردانید برای اینکه پسندیده‌ی خدا بود در آسمان و پسندیده‌ی رسول خدا و ائمه‌ی هدی بود در زمین و همه از او خشنود بودند و او را برای امامت پسندیدند.

گفتم: مگر همه‌ی پران شما پسندیده‌ی خدا و رسول و ائمهu نبودند. فرمود: بلی.

گفتم: پس به چه سبب فقط او را در میان آنها بدین لقب مخصوص گردانیدند؟

فرمود: برای اینکه از او دوست و دشمن هر دو راضی بودند و اتفّاق دوست و دشمن بر خشنودی از او مخصوص آن حضرت بود، بدین جهت او را بدین اسم مخصوص گردانیدند.[1]

 

ادامه دارد….

برای مشاهده ادامه مطالب در قسمت موضوعات امام رضا (ع) را انتخاب نمائید.


[1] فضل الله کمپانی، برداشت از حضرت رضا، تهران انتشارات مفید، 1386، صص10-7

  چهارشنبه 24 خرداد 1396 11:27, توسط حوزه علمیه الزهرا(س) گلدشت   , 338 کلمات  
موضوعات: امام رضا(ع)

در روز یازدهم ذیقعده‌ی سال 148 هجری در شهر مدینه ستاره‌ی فروزانی در آسمان خاندان ولایت طالع و امام هشتم شیعیان حضرت علی بن موسی الرضا(ع) که بزرگترین اولاد پدرش بود پا به عرصه‌ی وجود گذاشت. امام رضا(ع) کسی بود که ریاست و رهبری جامعه اسلامی را از جهت مختلف برعهده گرفته بود و چنین کسی باید از طرف خدا تعیین و به مردم ابلاغ می‌شد. امام او نظر علم و تقوی و شباخت و زهد و سایر ملکات نفسانی بر مردم زمانش برتری داشت و همین برتری او دلیلی بر امامت او شد.

ایشان حلال خدا را حلال و حرامش را حرام می‌دانست در اجرای حدود الهی قیام می‌کرد و از حزیم دین دفاع می‌نمود و مردم را با حکمت و پند و موعظه نیکو و برهان قاطع به راه پروردگار دعوت می‌کرد. او مانند خورشید طالع و درخشانی بود که نورش گیتی را فرا گرفت و همچون ستاره‌ی هدایتی در تاریکیها موجب راهنمایی مردم می‌شد خلافت آن بزرگوار معاصر با خلافت هارون‌الرشید و محمدامین و عبدالله مأمون همراه بود که با استقرار مأمون برسریر خلافت صفحه‌ی دیگری از تاریخ امامت شیعه در زمان حضرت رضا(ع) ورق خورد. صفحه‌ای که به ظاهر به سود امامت ورق می‌خورد ولی در واقع روزگاری بسیار تلخ و پر از اندوه را برای امام هشتم شیعیان ورق می‌زند. مأمون کسی بود که علناً به مکتب تشیع اظهار علاقه می‌کرد و امیرمؤمنان علی(ع) را برترین مردمان می‌شمرد و گردانندگان دستگاه او غالباً ایرانیان بودند که نسبت به آل علی(ع) علاقه و محبتی خاص داشتند. او با شعار (الرِّضا مِن آلِ مُحَمّد) پایه خلافت خویش را استحکام بخشید و از این رو دستگاه خلافت او بسیار خوش‌نما و ظاهر فریب بود. و همین کار باعث شد که هم فکر کنند مأمون دوستار آل علی(ع) است ولی مأمون با فریب‌کاری خود امام را از مدینه به خراسان آورد تا او را تحت کنترل داشته باشد ولی او در آخر صفر سال 253 هجری قمری به سم ایشان را به شهادت رساندند.

 

ادامه دارد….

برای مشاهده ادامه مطالب در قسمت موضوعات امام رضا (ع) را انتخاب نمائید.

 

 

  سه شنبه 23 خرداد 1396 13:28, توسط حوزه علمیه الزهرا(س) گلدشت   , 418 کلمات  
موضوعات: مذهبی

?  امام صادق (علیه السلام) فرمودند: ?

☘  شب قدر، اول سال است. در آن شب ، آنچه از اين سال تا سال آينده خواهد شد ، نوشته مى شود.

? وسائل الشیعه، ج 7 ص 258 ح 8

**************************

سلام ای شب ستــاره بــاران اجابت!

با چشمی گریان و دلی دردمند به تو پناه آوردیـم و در ناتمامْ روزهای غبار گرفته از اندوه و گناه به تو چشم دوخته ایم. این دل زنگار گرفته را به ضریح مبارک نام تو گره زده ایم و سر بر آستان مقدّس لحظات نورانی تو فرود آورده ایم.

به تو پناه آورده ایم چون کویری گداخته به امیـد باران، چون دلی مجروح به امیـد التیام و چون شبی فرو مرده به امید آفتاب.

ای که در آمدنت آرامشی همیشگی نهفته است و در آیه آیه قیام تو، قیامتی برپاست. نامت، آستانه اشراق است و بیکرانگی انتظار.

ای شب باران های یکپارچه رحمت!

تو را زمزمه می کنیم در روشنی کلام وحی،

تو را زمزمه می کنیم در طلوع سوره قدر، با شعله شعله دامان سوزِ چشمان شب زندارمان.

تو را فریاد می زنیم در آن دقایق شورانگیزی که فریادهامان را با اشک گره می زند و اشک هامان را جاری می سازد.

به فریادمان برس در این گرفتگی و دلتنگی و در این سرشاری اندوه!

به فریادمان برس به حرمت لحظه های روشنی که رو به چشم انداز رحمت و بخشایش گشوده اند.

به فریادمان برس به حرمت نام های اعظم، به شکوه بهارآور مناجات های دلنشین، به کرامت اشک و صداقت وحی، بـه تلاوت آیـه های ملکوتی سحـرگاهِ مبارک رستگاری در محـرابِ سپیــده دمِ کــوفــه!

به فریادمان برس و به تبسّمی از جنس آمرزش، چشم ما را منور ساز؛ ای ترانـــه وحی، ای حقیقت آیات معطّر قـــدر!

یا غیاث المستغیثین!

تار و پودمان را به هم بریز و دیگرمان کن، آنچنان که بندگی تو را زیبنده است.

و اینــک… این ما و ســــوز و اشــــک،

و این تـــو و گشـــودگی؛

باغی از روشنـــا به رویمـــان بگشـــا! «بِک یا اللّه».

 ********************************************************************************************

 

 

همان گونه که شب قدر، نامعلوم است، حقیقت آن نیز نامعلوم است.
پنج تن، حقیقت لیلة القدرند.
آنچه در شب قدر، مهم است، کیفیــت گرایی است، مثل اندیشــه نمودن و عبــادت همراه با حضور قلب و اندیشه، نه کمیت گرایی، مثل فراوان خواندن نافله و ذکر و قرائت قرآن.
از آداب مهم شب قدر، بیدار بودن تا سحر و پرداختن به عبادت است.
نماز و عبادت در شب قدر، در رقم خوردن سرنوشت دلخواه، اثرگذار است.
در دعای قرآن به سر، به قرآن توجه ویژه ای شده، و از آن به عنوان نقشی محوری، یاد شده است.
 

?اللهم عجل لولیک الفرج?

 مدیریت حوزه علمیه خواهران استان اصفهان

کلیدواژه ها: شب قدر
  سه شنبه 23 خرداد 1396 11:27, توسط حوزه علمیه الزهرا(س) گلدشت   , 123 کلمات  
موضوعات: امام رضا(ع)

اهل بیت(ع) گنجوران دانش‌اند. رودها و جویبارهای دانش که مزرعه‌ی جان انسان را در چهارده قرن اخیر سیراب و شاداب ساخته‌اند.

از جمله امام رضا(ع) که دانش ایشان از جنس دریافتنی است نه آموختنی، علم ایشان حضوری است نه حصولی و این از آن جهت است که ایشان حقیقت علم را با جان آسمانی خویش دریافته‌اند. امام رضا(ع) با امامت خویش جانهای مرده را از مرداب روزمرگی و ضلالت‌ها به باغشان بهشتی حیات و زندگی روانه ساخته است.

در این ادامه سعی شده است علاوه بر بررسی زندگی امام رضا(ع) از ولادت تا شهادت احوال مادر و اولاد و اصحاب ایشان نیز مورد توجه و بررسی قرار گیرد.

 

ادامه دارد….

برای مشاهده ادامه مطالب در قسمت موضوعات امام رضا (ع) را انتخاب نمائید.

 

 

  سه شنبه 23 خرداد 1396 10:08, توسط حوزه علمیه الزهرا(س) گلدشت   , 37 کلمات  
موضوعات: خواندنی ها

سخن ها دارد اين نقش نگين خاتم رهبر

كه ما با زينبيم از ما حمايت مى كند زينب

دفاع از مرقد زينب به دوش اهل ايران است

از اين كشور هم ای مردم حفاظت می كند زينب

  سه شنبه 23 خرداد 1396 03:36, توسط حوزه علمیه الزهرا(س) گلدشت   , 788 کلمات  
موضوعات: روز شمار تاریخ

مَنْ تَعَلَّمَ العِلْمَ وَعَمِلَ بِهِ وَعَلَّمَ للهِ دُعِیَ فِی مَلَکُوتِ السَّمَواتِ عَظِیماً؛ هر کس علم را بیاموزد و به آن عمل نماید وبرای خدا به دیگران یاد دهد، در ملکوت آسمان­ها بزرگ خوانده می­شود(1).

و تو، نه تنها در زمین و میان زمینیان، که در آسمان­ها نیز بزرگی!

و تو نشان دادی که زن در بزرگ­ترین نبرد انسانی؛ یعنی جدال میان عقل و هوای نفس، می­تواند فاتحانه مدال افتخار کمال عقل را نصیب خود گرداند. و خود با همت و اراده و پشتکار عقال عقل را بر گردن نفس خویش محکم نماید.

و تو نشان دادی که با قوّت عقل معاش، می­توان زندگی سعید داشت و با نیروی عقل معاد، مرگی سعید نیز!

تو یادمان دادی که چگونه می­توان مخازن قلوب را به نور ولایت روشن کرد.

تو یادمان دادی که زن هم می­تواند در پرتو اداره زندگی و خانواده، مسیر حیات­بخش علم و تقوا را از راه آشنایی با قرآن فراگیرد و رهرو راستین حقیقت گردد.

تو یادمان دادی؛ آن­گاه که خداوند خلقت انسان را کامل کرد و فرمود: (… فَتَبارَکَ اللّهُ أحْسَنُ الْخالِقینَ…(([2])؛

انسانی را آفرید که با روح ملکوتی و ابدی برای دنیا آ فریده نشده، بلکه او را آورد تا با روح ملکوتی خود و در  پرتو عمل صالح با جهان ابدی هماهنگ گردد و به لقاء و وصال مهر پروردگار بار یابد و تو خود در زندگی­ات، با روحت، با عملت، با سخنت به ما نشان دادی و چه نیک نشان دادی!…

هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق ثبت است بر جریده عالم دوام ما

از تو آموختیم، که علم بدون تهذیب نفس، حجاب است و دنیا هدف اصلی نیست، بلکه مقدمه­ای برای آخرت  است! و تو چه نیک معلمی بودی در تمام این مراحل…

تو به ما آموختی رمز موفقیت؛ یعنی داشتن قلب سلیم و مگر قلب سلیم همان قلبی نیست که خداوند را ملاقات می­کند؛ در حالی که هیچ کس در قلب او جز خدا نباشد(3). قلبی که نرم است و پر عطوفت، سالم است و پاک و در مقابل حق، انعطاف پذیر… و زندگی سراسر آزمون تو برای آن­ بود تا دریابیم سلامت قلب؛ آن­­گاه تجلی می­یابد که اعمال آدمی صحیح باشد و تو چه خوب از این گذرها سربلند بیرون آمدی!

از تو آموختیم، که امید، عامل حرکت و حیات است و نشانه­ی قلب سلیم.

از تو آموختیم، که استقامت در تحقق آرمان­ها و ارزش­ها؛ یعنی همان قلب سلیم.

از تو آموختیم پاکی از رذایل و محبت دنیا و ترک معصیت و هرآنچه غیر رضای خداست؛ یعنی همان قلب سلیم.

از تو آموختیم تا از هر قدمی، توشه­ای برداریم که در این دنیای فانی پر ازدحام، تنهای تنهاییم و حتی بیگانه از خویش و تنها خدا را داریم و بس.

سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی دل ز تنهایی به جان آمد خدایا همدمی

آدمی در عالم خاکی نمی­آید به دست عالمی دیگر بباید ساخت از نو آدمی

بودنت برکت بود و اینک نیز برکات تو جاری است؛ چرا که دانایی­ات ریشه در خداشناسی­ات داشت و سینه­ات گنجینه­ی علوم بود.

با اربعین الهاشمیة به ما آموختی که هر عملی که اثر آن برای نزدیکی عبد به سوی پروردگار قوی­تر باشد، نزد خدا (شارع) مهم و با ارزش­تر است(4)

روش خوشبختی­ات یادمان داد، که تعلیم و تعلّم و کسب علوم هیچ منافاتی با حجاب ندارد و حجاب مربوط به رشد عقلی و عملی زن نیست(5)

عشق را ساده سرودی از مخزن اللئالی تا مخزن العرفان، از آستان بی ادعای خاک تا جبروت آبی آسمان…

و سیر و سلوک پل معرفتی بود برای رسیدن به سعادت حقیقی که اولین قدم در جاده­ی تکامل و سعادت و کامیابی، شناختن جسم خاکی و روح افلاکی است(6)

و آخرین سیر بشر ما را از خواب غفلت درآورد که راه سعادت را نمی­شناسیم و در سیاه­چال طبیعت غوطه­وریم.

در اخلاق و راه سعادت به ما آموختی، که حکمت و شجاعت و عفت؛ آن­گاه که به کمال رسند، عدالت را ارمغان می­آورند(7)

و به راستی النفحات الرحمانیة فی الواردات القلبیة پلی است برای پیوند قلب­های مردم با خدا.

برایمان دعا کن بانو…

دعا کن تا در دریای عظمت محبوب غرق شویم و به خود نبالیم؛ آن­گونه که خود غرق شدی… دعا کن محبت و اشتیاق به معشوق از نهان خانه دلمان به برون شعله کشد تا دری غیر بارگاه او نکوبیم و سخنی با غیر او نگوییم؛ آن­گونه که خود با غیر او سخن نگفتی… برایمان دعا کن بانو… دعا کن تا خالص شویم در هر آزمایش  الهی که

……………….. صوفی نشود صافی تا در نکشد جامی

روحت بلند مرتبه باد، که این چنین تقوا را زیبا و پر معنا در زندگی خود تجلی دادی…

*********************************************

سی وچهارمین سالروز ارتحال ملکوتی بانو مجتهده امین(ره)

 

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

 

بادسته گل صلوات هدیه بر روح بلند ایشان،

ملتمس دعای خیر استاد هستیم.

 

پی­نوشت:

[1]. اصول کافی، ج 1، ص 27.

[2]. المؤمنون (23) : 14.

[3]. بحارالأنوار، ج 70 ، ص 54 .

[4]. ترجمه اربعین الهاشمیة، ص 28.

[5]. روش خوشبختی، ص 120.

[6]. سیر و سلوک، ص 6 .

[7]. اخلاق و راه سعادت، ص

 

 روابط عمومی مدیریت حوزه علمیه خواهران استان اصفهان

  دوشنبه 22 خرداد 1396 13:03, توسط حوزه علمیه الزهرا(س) گلدشت   , 135 کلمات  
موضوعات: خواندنی ها

«فرزندم!»
 متن شعر خانم هدیه طباطبایی که در دیدار شب گذشته شاعران با رهبرانقلاب قرائت کردند:

به شب‌هایی که مادرها نمی‌خوابند، فرزندم!
به لالایی، به این دلشوره‌ها سوگند، فرزندم!

من و بابا تو را مثل نفس هر لحظه می‌خواهیم
برای هر دومان شیرین‌تری از قند، فرزندم!

الهی سایه لطفش همیشه بر سرت باشد
خداوندی که بخشیده به ما فرزند، فرزندم!

برایت آرزو دارم که قلب مهربانت را
به عشق آل پیغمبر زنی پیوند، فرزندم!

و بی‌شک می‌رسد یک روز موعودی که در راه است
چنان عیدی که می‌آید پس از اسفند، فرزندم!

مهیّا کن زمین را تا “فرج” نزدیک‌تر باشد
به قدر وسع خود، با “ندبه"ای هرچند، فرزندم!

دعا کن پاره قلبم! دعای تو اثر دارد
دلت پاک است، نور چشم من! دلبند! فرزندم!

بیاید کاش روزی که تمام مردم دنیا
بروید روی لب‌هاشان گل لبخند، فرزندم!

1 ... 17 18 19 ...20 ... 22 ...24 ...25 26 27 ... 195

محتواها

کاربران آنلاین

  • دهقان
  • نویسنده محمدی

پخش زنده اماکن متبرکه

پخش زنده حرم

آمار

  • امروز: 178
  • دیروز: 3508
  • 7 روز قبل: 12672
  • 1 ماه قبل: 57315
  • کل بازدیدها: 1059338
Online User