« بازی همیشگی | وقایع ورویدادهای روز21تیرماه » |
گناه سرشانه هایم را قلقلک میدهد ومن به دنبال خنده های بی امانی که هیچ لذتی برایم به همراه ندارد.سوز عشقت در سر دارم ولی جامه گناه از سوی دشمنان قسم خورده ات را برتن کردم وآن هنگام که صدای این بقیه الله از گوشه وکنار جهان شنیده می شود
، به جای گوش سپردن به آوای دل انگیزت ، خواب غفلتم سنگین است.پس از بیداری دوباره دلم نشا نی تورا می گیرد اما چه زود دوباره با توغریب می شود وحافظه زود هنگامش متحیر نگاه مست دنیا واعجوبه هایی می شود که به هرنحوی نیششان را به سویش دراز کردند تا بازخمی تازه روح پرادعایی که ذکر شب و روزش( بیا ای گل نرگس) هست را مجرو ح سازند. نمیدانم شاید هاله و حجابهای ظلمانی قلبم دیگر مجال عشق ورزی با مولایش را ازدست داده.آقاجان میدانی به هنگام وصالت همه پیشانی بند منتظر حقیقی رابر پیشانی اشان می بندند.پیشانی که هرشب سجده گاه نمازشان را اللهم عجل لولیک الفرج با قطرات اشک توام ساخته.دلنوشته زهرا گورویی، مدرسه علمیه الزهرا گلدشت
خیلی خوب است که خواهران طلبه ما چنین روح بلند و طبع لطیفی دارند.
زندگی را از طبیعت بیاموزیم،چون بید متواضع،چون سرو راست قامت،چون صنوبر صبور،چون بلوط مقاوم،چون رود روان،
چون خورشید با سخاوت و چون ابر با کرامت باشیم.
فرم در حال بارگذاری ...