سامانه وبلاگ مدارس
به مدرسه علمیه الزهراء(س) گلدشت خوش آمدید.
« بازدید حجه الاسلام و المسلمین آقای احمدی نماینده ولایت فقیه در سپاه ناحیه نجف آباد از پایگاه بسیج طلاب و روحانیون ام ابیها حوزه علمیه الزهرا (س) گلدشت .سخنان و حکايت هاي کوتاه »

چکونه ايمان خود را تقويت کنيم؟

چکونه ايمان خود را تقويت کنيم؟

  سه شنبه 18 مهر 1391 11:43, توسط حوزه علمیه الزهرا(س) گلدشت   , 936 کلمات  
موضوعات: خواندنی ها

ميدانيم که سعادت جاودان بر پايه ايمان و عمل صالح استوار است و از اين رو، ايمان اصل و عمل صالح (تقوا) فرع به شمار مي رود و حتي مي توان يکي را (ايمان) علت ديگري (عمل صالح) دانست.
ايمان چونان چشمه اي است که از دل مي جوشد و در جوارح جاري مي گردد و به شکل اعمال نيک ظاهر مي شود. از اين رو مي توان گفت ميوه تقوا را بايد از شاخه ايمان بر گرفت.
ايمان که يک عمل اختياري قلب است ، مراتبي دارد و شدت و ضعف مي پذيرد. از اين رو ، بايد عوامل پيدايش ، تضعيف و تقويت آن را بشناسيم تا ايمان را در خود پديد آوريم و از آفات آن بپرهيزيم و در تقويت آن بکوشيم.

? گام نخست ، غفلت زدايي
نخستين آفت ايمان، غفلت است ؛ زيرا ايمان يک فعل اختياري است و آدمي در فعل اختياري بايد دست به انتخاب زند و از ميان اطراف گوناگون يکي را برگزيند و اين مشروط به توجه به همه اطراف موضوع است. غفلت همين جا سر بر مي آورد و آدمي را از توجه به اطراف باز مي دارد و راه انتخاب صحيح را بر وي مي بندد. غرايز بر بسياري انسان ها حاکم مطلق است و توجه آنان را به راه ها و اهداف متعالي گنگ مي کند از اين رو قرآن کريم با لحن بسيار تندي از غافلان ياد کرده است :
«بسياري از افراد جن و انس ، دل هايي دارند که با آن حقايق را نمي فهمند ، چشم هايي دارند که با آن ها نمي بينند و گوش هايي دارند که با آن ها نمي شنوند. اين افراد مانند چهارپايان و بلکه از ايشان پايين تر و پست ترند و اينان همان غفلت زدگانند.» (?)
آري غفلت راه هاي شناخت و فهم حقايق را بر انسان مي بندد و استعدادهاي او را از کار مي اندازد و به همين خاطر انسان غافل از حيوان پست تر مي شود زيرا اگر حيوان بر درک و فهم قادر نيست ، معذور است. اما انسان با داشتن ابزار هاي معرفتي ، عذري براي توجيه غفلت خود ندارد.
ايمان دل دادن و دل سپردن است و اين زماني ميسور است که تمام توجه دل به چيزي ديگر معطوف نباشد که در اين صورت دلي براي آدمي باقي نمانده که به حقيقت بسپارد. به همين دليل است که تذکر ، يادآوري و پندپذيري از حوادث درس آموز نيز ويژه کساني است که دلي داشته باشند.
براي فراهم ساختن ايمان ، نخست بايد غفلت زدايي کرد ؛ يعني توجه کنيم که غير از ارضاي غرايز مادي و کسب لذت هاي ناپايدار ، حقايق ديگري نيز هست يا مي تواند باشد. پيامبران الهي با يادآور شدن پاره اي حقايق روشن که مورد غفلت قرار گرفته اند ، سعي در بيدار ساختن آدميان داشتند و از اين رو قرآن کريم کار آنان را ذکر و خود ايشان را مذکر مي خواند. (?)
البته غفلت مراتب دارد و برخي مراتب آن با برخي مراتب ايمان ـ که آن هم امري داراي مراتب است ـ جمع مي شود.
? گام دوم، علم آموزي
پس از زدودن غفلت و حصول توجه ، اين شک براي آدمي رخ مي نمايد که آيا آنچه پيامبران مي گويند حقيقت دارد. چاره اين ترديد در تحصيل علم است اما بسياري در اين مرحله ، به ظن و گمان بسنده مي کنند «حال آن که گمان ذره اي از حق بي نياز نمي سازد.» (?)
آري ، بسيارند کساني که «جز گمان را دنبال نمي کنند و جز تخمين نمي زنند.» (?)
قرآن کريم ، تأکيد دارد که پس از حصول شک ، آدمي جز علم را دنبال نکند و از آنچه بدان يقين ندارد پيروي ننمايد. (?)
پس انسان سعادت جو بايد در باب امور مهمي چون توحيد ، نبوت و معاد ، دامان دليل و برهان را گيرد تا به علم و يقين دست يابد.
علم زمينه ساز ايمان و شرط لازم براي آن است ؛ از همين رو است که «از ميان بندگان خدا ، تنها عالمانند که خشيت خدا دارند. » (?)
و مي دانيم که خشيت از آثار ايمان است. علم با همه اهميتي که در گسترش ايمان دارد ، علت تامه آن نيست ، زيرا هميشه علم به ايمان نمي انجامد ، بلکه پس از علم يافتن به وجود خدا ، معاد و حقانيت پيامبر ،انسان مختار است که ايمان بياورد يا نياورد. چنين نيست که پس از علم ، حصول ايمان به قهر و جبر ، حتمي باشد ، اگر ايمان را پذيرش و التزام عملي به يک حقيقت بدانيم ، از مقوله فهميدن و دانستن نيست هر چند فهم و دانش ، زمينه گستر ايمان است.
پس از زدودن غفلت و حصول توجه ، اين شک براي آدمي رخ مي نمايد که آيا آنچه پيامبران مي گويند حقيقت دارد. چاره اين ترديد در تحصيل علم است اما بسياري در اين مرحله ، به ظن و گمان بسنده مي کنند،حال آن که گمان ذره اي از حق بي نياز نمي سازد
? گام سوم، تعلق ستيزي
دل سپردن به غير ، مانع تأثير علم است. علت اين که گاهي آدمي به چيزي علم دارد ، اما بدان ايمان نمي آورد آن است که پيش از آن ، دل در گرو چيز ديگري نهاده است. علم به ذهن مربوط است و ايمان کار دل است.
ايمان دل دادن و دل سپردن است و اين زماني ميسور است که تمام توجه دل به چيزي ديگر معطوف نباشد که در اين صورت دلي براي آدمي باقي نمانده که به حقيقت بسپارد. به همين دليل است که تذکر ، يادآوري و پندپذيري از حوادث درس آموز نيز ويژه کساني است که دلي داشته باشند. (?)
نيز از همين رو است که فرعونيان وقتي با آيات روشن الهي رو به رو شدند «آن ها را انکار کردند ، در حالي که به آن يقين داشتند.» (?)
بنابراين ، ايمان و تحصيل آن، فرآورده ضرورت هاي زير است :
ـ زدودن غفلت
ـ به دست آوردن شناخت و معرفت درباره مبدأ و معاد
ـ فراهم ساختن شرايط رواني براي پذيرش حق، و به ديگر سخن، انگيزش ميل فطري خويش به ايمان. (?)
 
منبع: تبيان

نظر از: مرکز تخصصی فقه و اصول النفیسه [عضو] 

قال رسول الله (ص):صلاة الرَّجلِ فی الجماعةٍ خیرٌ من صلاتِهِ فی بیتِهِ اربعینَ سَنَه
قیل یا رسول الله !صلاةَ یومٍ؟
فقال (ص)؛صلاةَ واحِدَه .
پیامبر اکرم (ص) فرمودند:یک نماز با جماعت بهتر از چهل سال نماز فرادا در خانه است .
شخصی سئوال کرد :نماز یک روز؟
پیامبر(ص) در جواب فرمودند:یک نماز.

1391/07/19 @ 14:52


فرم در حال بارگذاری ...

محتواها

کاربران آنلاین

پخش زنده اماکن متبرکه

پخش زنده حرم

آمار

  • امروز: 182
  • دیروز:
  • 7 روز قبل: 10452
  • 1 ماه قبل: 49214
  • کل بازدیدها: 1080421
Online User