سامانه وبلاگ مدارس
به مدرسه علمیه الزهراء(س) گلدشت خوش آمدید.
« اخبار مدرسهروز بزرگداشت شیخ مفید »

چهارم محرم

چهارم محرم

  چهارشنبه 9 آذر 1390 10:24, توسط حوزه علمیه الزهرا(س) گلدشت   , 3 کلمات  
موضوعات: روز شمار تاریخ, وقایع محرم

1.فتوای شریح قاضی به قتل امام حسین(ع)

در این روز از سال 61ه ابن زیاد با استناد به فتوایی که از شریح قاضی گرفته بود،در مسجد کوفه خطبه خواند ومردم را به کشتن امام حسین (ع) تحریص کرد.


2.تشویق مردم علیه امام حسین توسط عبدالله ابن زیاد

در روز چهارم محرم، عبيداللّه‏ بن زياد مردم كوفه را در مسجد جمع كرد و سخنراني نمود و ضمن آن مردم را براي شركت در جنگ با امام حسين عليه‏السلام تشويق و ترغيب نمود.
به دنبال آن 13 هزار نفر در قالب 4 گروه كه عبارت بودند از:
1. شمر بن ذي الجوشن با چهار هزار نفر؛
2. يزيد بن ركاب كلبي با دو هزار نفر؛
3. حصين بن نمير با چهار هزار نفر؛
4. مضاير بن رهينه مازني با سه هزار نفر؛
به سپاه عمر بن سعد پيوستند.به هم پيوستن نيروهاي فوق از اين روز تا روز عاشورا بوده است.


3.بي‌نتيجه بودن مذاكره حضرت سيدالشهداء (عليه السلام) با عمر بن سعد

براي وادار كردن لشكر وي به ترك جنگ و دعوت او و لشكرش جهت ملحق شدن به سپاه اسلام.


4.خلافت عثمان . بدانكه گاهى كه عمر بن الخطاب در جناح سفر آخرت بود، امر خلافت را در ميان شش نفر به شورى افكند و مدت آنرا سه روز قرار داد چنانكه روز بيست و ششم ذيحجه معلوم شد. پس از آنكه عمر در سلخ ماه ذى الحجة درگذشت تا سه روز كار خلافت بجهت شورى تأخير افتاد و عاقبت بر عثمان قرار گرفت . پس روز چهارم عثمان لباس خلافت برتن پوشيد و مورخين ثبت كرده اند كه بعد از استقرار امر خلافت بر عثمان بسراى خويش آمد. جماعت بنى اميه ، صغير و كبير به شادمانى گرد او فراهم شدند و در خانه را از بيگانگان مسدود داشتند. در اين وقت ابوسفيان بانگ برداشت كه آيا غير از بنى اميه كس ديگر در اين سراى مى باشد؟ گفتند: نه . گفت : اى جماعت بنى اميه از در نشاط و بازى ، اين منصب خلافت را مانند گوى در ميان خود، دست بدست دهيد. قسم بآنكه ابوسفيان را سوگند بارور است كه نه عذابى است و نه حسابى و نه بهشتى است و نه جهنمى و نه حشرى است و نه قيامتى .
عثمان چون اين كلمات را شنيد، بيمناك شد كه اگر اين كلمات گوشزد مسلمانان شود، فتنه اى بزرگ پديد آيد. فرمان داد تا او را از مجلس بيرون كردند. گويند اول مسامحتى بود از عثمان در اجراى حكم خداوند. چه حكم مرتد قتل است نه اخراج از مجلس .
بالجمله ، پس از آن عبدالرحمن بن عوف بر عثمان وارد شد و عثمان را امر كرد بمسجد رود و بر منبر صعود كند. عثمان بمسجد رفت و بر منبر صعود كرد و خواست تا خطبه اى ايراد كند، راه سخن بر او مسدود شد و نتوانست چيزى بگويد. لاجرم گفت : اى مردم همانا ابوبكر و عمر ساخته اين مقام مى شدند و از آن پيش كه بالاى منبر شوند خطبه اى پرداخته و از بر مى كردند و بر بالاى منبر قرائت مى كردند و من تدارك اين كار نكردم و عاجز ماندم و شما آن را خرده نگيريد چه احتياج شما بامام عادل 51 افزون است از امام خطيب و زود باشد كه خطبه ها برحسب مراد اصغا نمائيد. اين كلمات بگفت و از منبر فرود آمد و بسراى خويش رفت .
در روايت روضه الاحباب است كه عثمان در اول جمعه از خلافت خويش بر منبر رفت . راه سخن بر او بسته شد و نتوانست اداء خطبه كند، لاجرم ترك خطبه كرد و اين كلمات بگفت و از منبر فرود آمد:
بسم الله الرحمن الرحيم ايها الناس سيجعل الله بعد عسر يسرا و بعدعى نطقا و انكم الى امام فعال احوج منكم الى امام قوال اقول قولى و استغفر الله لى ولكم .


منابع :

فيض الاعلام شيخ عباس قمي- بحارالانوار، ج44، ص386- سايت راسخون-تقویم شیعه


فرم در حال بارگذاری ...

محتواها

کاربران آنلاین

  • انانه

پخش زنده اماکن متبرکه

پخش زنده حرم

آمار

  • امروز: 151
  • دیروز:
  • 7 روز قبل: 6278
  • 1 ماه قبل: 56328
  • کل بازدیدها: 1065616
Online User