« روش برخورد با دنیا | کربلا ؛ امید پس فردای تاریخ » |
خدا می خواست تا تقدیر عالم چنین باشد
کسی که صاحب عرش است ؛، مهمان زمین باشد
خدا در ساق عرش خویش جایی را برایش ساخت
که حتی ماورای دیده روح الامین باشد
علی را قبل از آدم آفرید و در شب معراج
به پیغمبر نشانش داد تا حق الیقین باشد
خدا می خواست از رخساره ی خود پرده بردارد
خدا می خواست تادست خودش در آستین باشد
علی حبه جنه، قسیم النار والجنه
خدا می خو.است آن باشد ؛ خدا می خواست این باشد
به جزنام علی در پهنه ی تاریخ نامی نیست
که برانگشت پیغمبران نقش نگین باشد
مرا تا خطه های بی الف راهی کن و بگذار
که بعد از خطبه ی بی نقطه ی تو نقطه چین باشد
مرادربیت ، بیت شعری هایم دستگیری کن
غزلهای تو بی اندازه باید دلنشین باشد
غزل لطف خداوند است شاعرها خبردارند
غزل خوب است در وصف امیرالمومنین باشد
منبع : اصفهان زیبا ، شماره1629
اي پسر فاطمه، نور هدي
سبزترين باغ بهار خدا
با تو دل از غصه رها مي شود
پاکتر از آينه ها مي شود
اي گل گلزار خدا، يا رضا
آينه ي قبله نما يا رضا
ميلاد عالم آل محمد، هشتمين حجت سرمد،نگين درخشان وطن، السلطان ابا الحسن، حضرت رضا(ع)مبارک باد.
فرم در حال بارگذاری ...