« تولید کتاب | انتظاریعنی.... » |
به زن و مردی می اندیشم که پانزده سال است ازدواج کرده اند.آنها درباره میهمانی شب قبل حرف می زنند، درباره بچه هایشان حرف می زنند، درباره سیاست واخبار تلویزیون حرف می زنند و قرار می گذارند که یک روز صبح دو نفری به پارک برو ند، کمی بدوند و با هم حرف بزنند..
و آن وقت، حرفی برای گفتن ندارند.
منبع: روزنامه اصفهان زیبا، شماره1537
فرم در حال بارگذاری ...