« علت ریزگردها از نظر رهبری | الگوپذیری از شخصیت حضرت زهرا سلاماللهعلیها » |
فاطمه
در فرهنگ لغت معين و صبا از دکتر بهشتی آمده: زني که فرزند خود را از شير گرفته باشد و نام دختر حضرت رسول.
در رابطه با معناي فاطمه در فرهنگ معاصر عربي فارسي عبدالنبی قیّم اينچنين آمده: فاطمه: مونث فاطم، 1- اسم فاعل فطم 2- [شتري] که بچهاش را از شير گرفته باشند.
صديقه
در فرهنگ لغت معين و صبای دکتر بهشتی آمده: زن بسيار راستگو و لقب حضرت فاطمه سلامالله عليها.
عبدالنبي قيم در فرهنگ معاصر عربي فارسي در رابطه با معناي صديقه آورده: مونث صدّيق: کسي که گفتار خود را با عمل خود تصديق يا اثبات ميکند.
مبارکه
در فرهنگ لغت معين و صبا مبارکه به معناي مونث مبارک: با برکت، خجسته، فرخنده، برکتداده آورده است.
محدّثه
در فرهنگ لغت معين اينگونه بيان شده است: محدّثه: مونث محدّث؛ کسي که حديث نقل کند.
در فرهنگ لغت دکتر بهشتی اينچنين آمده: 1- داننده و روايتکننده اخبار و احاديث 2- سخن گوينده.
زکيه
در فرهنگ لغت معين و صبای دکتر بهشتی آمده: زکيه: مونث زکّي؛ پاک و پاکيزه، نيکوکار، پارسا.
محمد بندرريگي در المعجم الوسيط آورده: زکيه: مونث زکي؛ رشد و نمو کرد، افزون شد.
طاهره
در فرهنگ لغت معين و صبای دکتر بهشتی در رابطه با واژه طاهره چنين آمده است: طاهره: مونث طاهر؛ زن پاک از نجاست و عيوب.
در فرهنگ معاصر عربي فارسي از عبدالنبی قیّم اينچنين آمده: 1-پاک و پاکيزه 2- پاکدامن و عفيف.
انوري در فرهنگ بزرگ سخن طاهره را به معناي 1- پاک و پاکيزه، 2- بيگناه و معصوم 3-بيآلايش آورده است.
راضيه
در فرهنگ لغت معين و صبا راضيه به معناي مونث راضي؛ خشنود، خرسند آمده است.
در فرهنگ المعجم الوسيط اينچنين آمده: خشنود، اکتفاکننده.
در رابطه با معناي راضيه در فرهنگ بزرگ سخن آورده شده: 1- ويژگي آنکه جريان امور يا رفتار و کردار کسي مطابق ميل و خواستهي اوست. 2- قانع 3- ويژگي سالکي که به مقام رضا رسيده است.
عبدالنبي قيم در فرهنگ معاصر عربي فارسي در رابطه با معناي صديقه آورده: مونث صدّيق: کسي که گفتار خود را با عمل خود تصديق يا اثبات ميکند.
مبارکه
در فرهنگ لغت معين و صبا مبارکه به معناي مونث مبارک: با برکت، خجسته، فرخنده، برکتداده آورده است.
محدّثه
در فرهنگ لغت معين اينگونه بيان شده است: محدّثه: مونث محدّث؛ کسي که حديث نقل کند.
در فرهنگ لغت دکتر بهشتی اينچنين آمده: 1- داننده و روايتکننده اخبار و احاديث 2- سخن گوينده.
زکيه
در فرهنگ لغت معين و صبای دکتر بهشتی آمده: زکيه: مونث زکّي؛ پاک و پاکيزه، نيکوکار، پارسا.
محمد بندرريگي در المعجم الوسيط آورده: زکيه: مونث زکي؛ رشد و نمو کرد، افزون شد.
طاهره
در فرهنگ لغت معين و صبای دکتر بهشتی در رابطه با واژه طاهره چنين آمده است: طاهره: مونث طاهر؛ زن پاک از نجاست و عيوب.
در فرهنگ معاصر عربي فارسي از عبدالنبی قیّم اينچنين آمده: 1-پاک و پاکيزه 2- پاکدامن و عفيف.
انوري در فرهنگ بزرگ سخن طاهره را به معناي 1- پاک و پاکيزه، 2- بيگناه و معصوم 3-بيآلايش آورده است.
راضيه
در فرهنگ لغت معين و صبا راضيه به معناي مونث راضي؛ خشنود، خرسند آمده است.
در فرهنگ المعجم الوسيط اينچنين آمده: خشنود، اکتفاکننده.
در رابطه با معناي راضيه در فرهنگ بزرگ سخن آورده شده: 1- ويژگي آنکه جريان امور يا رفتار و کردار کسي مطابق ميل و خواستهي اوست. 2- قانع 3- ويژگي سالکي که به مقام رضا رسيده است.
مرضيه
مرضيه در فرهنگ لغت معين و صبا به اين معنا آمده است: مرضيه: مونث مرضي؛ 1-خشنود 2- از نامهاي زنان 3- مورد پسند واقع شده.
در فرهنگ المعجم الوسيط بندرريگي اينچنين آمده: موردپسند، شايسته و سزاوار.
منبع: پایانامه خانم اکرم حسینی فارغ التحصیل حوزه علمیه الزهرا(س) گلدشت برتر جشنواره علامه حلی 1393
فرم در حال بارگذاری ...