زَكا، زَكاءً و زُكُوّاً، يعنى رشد كرد. الزَكِىّ زَكيّة: هرچه پاكيزه و در حال رشد باشد. زكى الزرع: نما، يقال: «أرض زكية»، يعنى زمينى پاك و ثمردهنده. زكية: ما كان نامياً طيب، زكية: ما كان صالحاً: الزائد الخير والفضل، الطاهر من الذنب. زكيه در لغت پاكيزه… بیشتر »
فاطمه در فرهنگ لغت معين و صبا از دکتر بهشتی آمده: زني که فرزند خود را از شير گرفته باشد و نام دختر حضرت رسول. در رابطه با معناي فاطمه در فرهنگ معاصر عربي فارسي عبدالنبی قیّم اينچنين آمده: فاطمه: مونث فاطم، 1- اسم فاعل فطم 2- [شتري] که بچهاش را از شير… بیشتر »