« پیامکهای شب قدر | دزد دین » |
هر کدام از اعمال حج اسراری دارند از جمله آن ها طواف است. چرا به دور کعبه می چرخیم ؟
چرا 7 بار می چرخیم؟ چرا 7بار واجب شده است؟ رمز این عدد چیست؟
در زیر به اسراری در این باره می پردازیم:
1 . تشبّه به فرشتگان
فرشتگان الهی در اطراف كعبه آسمانی می گردند ، لذا انسان باید خود را همگون با فرشتگان كند .
« در آن روز فرشتگان را مشاهده می كنی كه گرداگرد عرش الهی درآمده اند . »(1)
كعبه نمادی از خدا در عالم ملك و شهادت است . انسان به هنگام طواف باید متذكر بیت معمور در آسمان ها باشد . طواف انسان به دور كعبه ملكی ، همان طواف ملائكه به دور عرش الهی است و انسان باید به هنگام طواف تا آسمان ها و فرشتگان بالا رود . امام صادق ( علیه السلام ) در حدیث مصباح الشریعه به این نكته بلند عرفانی اشاره فرمود :
« همانگونه كه با بدنت همراه مسلمانان بر گِرد كعبه طواف می كنی ، با قلبت همراه فرشتگان بر گِرد عرش طواف كن . »(2)
بنابراین سرّ طواف تشبّه به فرشتگان و همانندی با توبه ملائكه است ، دریافت رحمت و مغفرت الهی است ، تولدی دوباره است و آنگاه كه انسان از گناه پاك شود ، خداوند به انسان های پاك مباهات می كند .
طواف ، برگرد كعبه چرخیدن است ، و به دیدار معشوق شتافتن ! طواف ، چرخش عاشق گرداگرد معشوق است تا خود را با آتش عشق او بسوزاند . طواف آن است كه عارف پروانه وار بر گرد شمع بچرخد تا عاقبت با بال و پری سوخته خویش را به پای شمع افكند . زائر آتش عشقی در ضمیر خود دارد و بار سفر را بسته است . از خانه ، كاشانه ، زن ، فرزند و وطن بریده و لبیك گویان خود را تا پای خانه دوست رسانده است
رسول خدا ( صلّی الله علیه و آله و سلَّم ) فرمود :
« إِنَّ اللَّهَ یُبَاهِی بِالطَّائِفِینَ » ؛ (3 )
« خداوند به طواف كنندگان مباهات می كند . »
2 . طواف قلب
زائر باید با قلب خویش طواف خانه خدا كند . طواف شریف ، طواف قلب در محضر ربوبیت است . آدمی با چشم سر ، كعبه زمینی را می بیند و با چشم دل بیتی در عالم ملكوت . تن با آب و گل خانه خدا رو به روست و دل ، با خدا . چشم سر ، عالَم شهادت می بیند و چشم دل عالَم غیب ؛ از اینجاست كه خداوند بیت معمور را در آسمان ها محاذی و مقابل كعبه در زمین آفرید تا كسی كه به زیارت كعبه نایل آید ، با دل و جان خود زائر خانه خدا و خدا در آسمان حقیقت باشد .
طواف قلب بُعد دیگری هم دارد . طواف ، گردیدن دور قلب انسان كامل است . ( 4 ) خداوند قلب ولیّ خویش را بیت كریم و حرم عظیم خویش قرار داد ؛ زیرا قلب اوست كه توانست بار امانت كشد ؛ امانتی كه زمین و آسمان از حمل آن سرباز زدند . در طواف باید به گِرد ولیّ خدا گشت . با او بیعت كرد و با آنچه لایق و در خور اوست ، او را ستود . بلندی بیت به اندازه بلندی قلب انسان كامل است ؛ یعنی تا خدا ادامه دارد ، منازل بیت با منزلگاه های قلب ولیّ خدا هماهنگ است ، گنجی كه خدا در خانه خویش گذاشته ، با گنج او در ضمیر ولی اش یكی است . زائر با طواف خویش گنج های این گنجینه را مشاهده می كند و مدارج باطنی را تا نیل به مقام سرّ انسان كامل طی می كند . بنابراین طواف قلب دو سویه است ؛ از یك سو طواف كعبه با قلب است و از سوی دیگر طواف قلب ولیّ خداست .
3 . حدیث شمع و پروانه
طواف ، برگرد كعبه چرخیدن است ، و به دیدار معشوق شتافتن ! طواف ، چرخش عاشق گرداگرد معشوق است تا خود را با آتش عشق او بسوزاند . طواف آن است كه عارف پروانه وار بر گرد شمع بچرخد تا عاقبت با بال و پری سوخته خویش را به پای شمع افكند . زائر آتش عشقی در ضمیر خود دارد و بار سفر را بسته است . از خانه ، كاشانه ، زن ، فرزند و وطن بریده و لبیك گویان خود را تا پای خانه دوست رسانده است . او آماده چرخیدن است تا پروانه وار گرد شمع فروزان خانه عشق و بیت محبوب بچرخد .
زائر نقطه پرگار كعبه را كانون عشق قرار می دهد تا چرخشی گرداگرد آن كند و چونان ستاره حول محور وجود حق بچرخد . او با طواف جذب مغناطیس وجود حق می شود و شعاع محبت حق ، او را بر مدار عشق می چرخاند . طواف حركت معنوی است ، طواف ، سفر روحانی است ، زائر در مطاف به جنبش درآمده خود را در دریای عشق الهی غرق می كند ، از خودیت تهی گشته ، رنگ و بوی او می گیرد ، گرد شمع دوست چرخیده ، هستی خویش را به پای او ذوب می كند تا آن كه ذره ای بی مقدار گشته ، چونان مولود كعبه فریاد سر دهد كه :
« هَبْنِی صَبَرْتُ عَلَی عَذَابِكَ فَكَیْفَ أَصْبِرُ عَلَی فِرَاقِك » . ( 5 )
قرآن دارای هفت بطن است .« اِنَّ لِلْقُرآنِ ظَهْرَاً وَبَطْنَاً وَلِبَطْنِهِ بَطْنَاً اِلی سَبْعَةِ أبْطُن » . زائر ، با هر دوری گرد كعبه ، به رمزی از رموز قرآن واقف می شود . انسان حج و عمره گزار با هر شوطی از طواف به بطنی و تأویلی از قرآن كریم نایل می گردد ؛ لذا هفت شوط طواف می تواند اشاره به هفت بطن قرآن باشد
4 . هفت شهر عشق
در طواف باید هفت دور ( شوط ) گرد كعبه چرخید . عدد هفت رمز و رازی دارد ؛ هفت آسمان ، ( 6 ) سبع المثانی قرآن ، (7 ) هفت دریا ، ( 8 ) هفت روز هفته ، هفت بطن قرآن و هفت شوط طواف . برای هفت دور طواف وجوهی از لطایف عرفانی بیان شده است .
وجه اول : سرّ هفت دور طواف این است كه آدمی دارای هفت اخلاق رذیله است كه گاهی از آن تعبیر به « هفت شوط حجاب » می شود . ( 9 ) اخلاق رذیله عبارتند از : عجب ، كبر ، حسد ، حرص ، بخل ، غضب و شهوت . سالك باید این ها را زایل و به جای آن هفت اخلاق حمیده را جایگزین كند كه عبارتند از : علم ، حكمت ، عفت ، شجاعت ، عدالت ، كرم و تواضع .
وجه دوم : خداوند اقلیم های هفت گانه دارد كه گاهی از آن تعبیر به افلاك سبعه می شود . این آیه كه فرمود :( خَلَقَكُمْ أَطْواراً ) ( 10 ) ناظر به طورهای هفت گانه افلاك و اقالیم است . احتمال دارد كه هفت شوط طواف ، اشاره به سیر در اطوار خلقت و افلاك سبعه داشته باشد . ( 11 )
وجه سوم : هفت دور طواف شاید اشاره به هفت مرحله نماز داشته باشد . ( 12 )
وجه چهارم : قرآن دارای هفت بطن است .« اِنَّ لِلْقُرآنِ ظَهْرَاً وَبَطْنَاً وَلِبَطْنِهِ بَطْنَاً اِلی سَبْعَةِ أبْطُن » . زائر ، با هر دوری گرد كعبه ، به رمزی از رموز قرآن واقف می شود . انسان حج و عمره گزار با هر شوطی از طواف به بطنی و تأویلی از قرآن كریم نایل می گردد ؛ لذا هفت شوط طواف می تواند اشاره به هفت بطن قرآن باشد . ( 13 )
علت واجب شدن هفت مرتبه طواف
امام زین العابدین مى فرماید: از پدرم حضرت سیدالشهداء پرسیدم : به چه جهت در طواف هفت مرتبه واجب شده است ؟ پدرم امام حسین علیه السلام فرمود: خداوند وقتى اراده نموده كه انسان را آفریده و جانشین خویش در روى زمین قرار دهد، (14) فرشتگان (به حالت تعجب و اعتراض ) گفتند: آیا مى خواهى انسان را بیافرینى تا خونریزى بپاكند. (15) خداوند در پاسخ فرمود: چیزى را مى دانم كه شما به آن آگاهى ندارید. (16) در این هنگام ، حقتعالى فرشتگان را به مدت هفت هزار سال از شعاع نورانیت خویش محروم نمود و سپس به آنها رحم نموده و توبه ایشان را پذیرفت و به همین جهت در آسمان چهارم خانه اى را بنا نهاده و به محاذات آن ، بیت الله الحرام را با هفت طواف واجب قرار داد و معناى آن ، واجب شدن هر طواف در ازاى یكهزار سال بود و از طواف فرشتگان كه هفت مرتبه در عالم علوى بود هفت مرتبه طواف بر بندگان خدا واجب گردید. (17)
پی نوشت ها:
1 . زمر : 75
2 . مستدرك الوسائل ، ج10 ، ص172
3 . تاریخ بغداد ، ج5 ، ص369 ؛ حلیة الاولیاء ، ج8 ، ص216 ؛ مسند ابی یعلی ، ج4 ، ص330 ، روایت4589 ؛ عوالی اللئالی ، ج1 ، ص96 ، روایت8
4 . ترجمه فتوحات ، باب 70ـ72 ، ص503ـ508
5 . بقره : 29
6 . حجر : 87
8 . لقمان : 27
9 . اسرار الشریعه و اطوار الطریقه و انوار الحقیقه ، ص230
10 . نوح : 14
11 . اسرار الشریعه و اطوار الطریقه و انوار الحقیقه ، ص243
12 . ترجمه فتوحات ، باب 70ـ72 ، ص652
13 . اسرار الشریعه و اطوار الطریقه و انوار الحقیقه ، ص240
14.بقره /30
15.همان مدرك .
16.همان مدرك .
17.بحار 11/110 ح 25، علل الشرایع /406/ ح 1 نقل از موسوعه كلمات الحسین علیه السلام /704.
فرم در حال بارگذاری ...