صفحات: << 1 ... 46 47 48 ...49 ...50 51 52 ...53 ...54 55 56 ... 61 >>
یک پیرمرد مسلمان همراه با نوه کوچکش در یک مزرعه زندگی می کرد. هرروز صبح پدربزرگ پشت میز آشپزخانه می نشست و قرآن می خواند.
روزى حبیب عجمى ، پوستین خود را در بیرون خانه در آورد و كنارى گذاشت و داخل خانه شد تا وضویى بسازد .
خداوند به حضرت موسی خطاب فرمود : من سه كارنسبت به تو می كنم تونیزدرمقابل سه عمل انجام ده .
خدا منتظرته! صداش کن
گاهی خدا آنقدر صدات رو دوست داره ؛
که سکوت میکند تا تو بارها بگویی :خدای من
منبع:سایت اینترنتی
مشکلات و سـختی ها مانند جاده های مسـدود نیسـتند، بلکه بیشتر به راه هـای پرپیچ می مانند. مطمئناً مشـکل مانع در راه نیسـت،
! تمام این خرابی ها از جمله وسواس و عدم طمأنینه، از غفلت است؛ و غفلت کمتر مرتبه اش، غفلت از اوامر الهیه است و مراتب دیگر دارد که به آنها إن شاء الله نمی رسید و سبب تمام غفلات، غفلت از مرگ است و تخیل ماندن در دنیا؛
وقتی فکر می کنی برداشته ها ونداشته هایت ، برای کدامیک بیشتر حسرت می خوری؟ برای انکه (وآنچه) داشته ای واز دستش داده ای یا برای آنکه (وآنچه) نداشته ای وفقط وصفش را شنیده ای ؟
سید مرتضى در وصیت خود چنین آورده است : «تمام نمازهاى واجب مرا که در طول عمرم خوانده ام به نیابت از من دوباره بخوانید.»
وقتى این سخنان از ایشان نقل شد نزدیکان و اطرافیان شگفت زده شدند و پرسیدند چرا؟! شما که فردى وارسته بودید و اهمیت فوق العاده اى به نماز مى دادید، علاقه مند و عاشق نماز بودید و همیشه قبل از فرارسیدن وقت نماز وضو گرفته، آماده مى شدید تا وقت نماز فرا رسد، حال چه شد که این گونه وصیت مى کنید؟!
انسان وقتی غذا می خورد بخشی تبدیل به خون می شود و به مغز می رسد، در نتیجه اگر غذا طیب و طاهر نباشد بر افکار انسان ها اثر می گذارد و این فکرهای شیطانی ناشی از تأثیر آن ناپاک است .
پروانه تقلا می کرد. پروانه نه، پیله، می خواست تا پروانه بشود. و از آن دوردست ها می آمد پسری. پسرک رسید.
پیله تکانی خورد، پسرک کنار پیله نشست. پیله تقلا می کرد. پسرک دلش سوخت؛ ساعت ها گذشت.
<< 1 ... 46 47 48 ...49 ...50 51 52 ...53 ...54 55 56 ... 61 >>