« تیم ملی تولید کننده ایرانی در جام جهانی | غرور باعث گناه می شود » |
فرازی از دعای ابوحمزه:
فَوَ عِزَّتِكَ يا سَيدي لَوْ نَهَرْتَني ما بَرِحْتُ مِنْ بابِكَ وَلا كَفَفْتُ عَنْ تَمَلُّقِكَ لِمَا انْتَهي اِلَي مِنَالْمَعْرِفَةِ بِجوُدِكَ وَكَرَمِكَ ….
به عزتت قسم که هر چند مرا از درگاهت برانی، سوی دیگر نخواهم رفت و از تملّق و درخواستهای عاجزانه ام از تو دست بردار نیستم بخاطر شناختی که از بخشش و بزرگواریت بمن رسید.
اولش صبر و اصرار بنده به درگاه خدا بنظرم رسید ولی بعدش که کمی تامل کردم دیدم
که اگر خدا بر بنده اش قهر می کند از روی مهر است و غضب خدا از روی رحمت است
غضب، نه اینکه مخالفت بنده ضرری به خداوند زده بلکه از روی مهر و محبت لطف است مثل پدری که فرزندش کاری ناپسند انجام می دهد با اینکه به او لطف و محبت دارد بازهم بخاطر این کارش او را تنبیه می کند.
و این فقط رحمت خداوند است که بی نهایت است.
سلام
خدا قوت
ممنون به وبلاک http://maedeh.kowsarblog.ir تشریف آوردید .از نظرتون هم ممنونم .
نروم از سر کویت چه برانی چه بخوانی
به خداییت قسم برتر از آنی که برانی
به تو مأنوسم و یکدم زتو مأیوس نگردم
چه به عرشم بکشانی چه به خاکم بنشانی
بنوازی بگدازی تو حکیمی تو بصیری
بکشی زنده کنی مصلحت از توست تو دانی
من بیچاره به غفلت ز تو هر سو بگریزم
تو کرامت کنی و باز به سویت بکشانی
که مرا می دهد از لطف پناهی؟ تو پناهی
که تواند گره از من بگشاید؟ تو توانی
چه عذابم کنی از خشم و چه از مهر ببخشی
این محال است که از مملکت خود تو برانی
هرچه خواهی به سرم آر ولی روی مگردان
هرچه دادی بستان لیک خودت را نستانی
وای از سختی جان کندن و از لحظة مرگم
تو مگر پیشتر از مرگ، علی را برسانی
“میثم” از کوی تو جایی نرود گفتم و گویم
نروم از سر کویت چه برانی چه بخوانی
با سلام
بسیار زیباست.
تعبیر زیبایی است.
سلام احسنت
فرم در حال بارگذاری ...