« چهل حدیث از امام هادی | صید و صیاد » |
قريب به هزار و صد سال است که انتظار در زندگي ما ريشة فرهنگي خود را گسترده است؛ زيرا غيبت صغري در سال 329 هـ. به پايان رسيد و از آن تاريخ تقريباً هزار و صد سال گذشته است.
در طول اين مدّت، مسألهي انتظار به گونهي مؤثّري در ساختار انديشهي سياسي و انقلابي ما دخالت داشته است. اگر بدون عامل انتظار به تاريخ سياسي و انقلابي خود بنگريم، اين تاريخ بلند، جايگاه ديگري خواهد داشت.
اگر کسي در «دعاي ندبه» تأمّل کند- دعايي که مؤمنان پيوسته در روزهاي جمعه قرائت ميکنند- به عمق مسألهاي انتظار و به ميزان نفوذ آن در روح مؤمنان و انديشه و روش فکري و انقلابي آنان پي خواهد برد.
بر مبناي تعريفي که از فرهنگ ارائه كرديم، ميتوان چنين عنوان داشت که فرهنگ مهدوي مدّ نظر ما در اين پژوهش، «مجموعه باورها، ارزش ها، هنجارها و نمادهايي است که در ارتباط با ظهور منجي موعودي از نسل پيامبر ?و يازدهمين فرزند امير المومنين عليه السلام شکل گرفته، و ريشههاي اعتقادي آن، از آيات قرآن و روايات معصومان عليه السلام استخراج ميشود.» و بنابراين، فرهنگ مهدوي را ميتوان در قالب دو برداشت اصلي بررسي كرد:
نوع اوّل فرهنگ مهدوي، فرهنگ آرماني است که در عصر ظهور، توسط امام عجل الله تعالي فرجه الشريف بر مبناي باورها و ارزشهاي حقيقي اسلام،در جامعه جهاني تحقق خواهد يافت؛ بنابراين يک فرهنگ ديني جهان شمول و آرماني را شکل ميدهد. اما نوع دوم آن، ذيل عنوان «فرهنگ انتظار» قابل ترسيم است. فرهنگ انتظار، فرهنگي است که در عصر غيبت امام عجل الله تعالي فرجه الشريف شکل ميگيرد. چنين فرهنگي بر محور همان باورهاي زير بنايي و با الگوگيري از چشم انداز آرماني «فرهنگ مهدوي» تحقّق مييابد. با اين وصف، منظور ما در اين سطور، نوع دوم بوده که در راستاي رسيدن به فرهنگ آرماني و کمال مطلوب، ترسيم شده است.
اکنون ميتوان دريافت که جامعة منتظر بايد چه ويژگيهايي را در خود پديد آورد و در چه حالتي بايد به سر برد، تا بتواند با انقلاب جديد و تحوّلات آن سازگار باشد و آن ضوابط را بپذيرد و بدان شکلها درآيد و طبق قوانين و آيين جديد رفتار کند و عضوي شايسته براي جامعة جديد باشد. و اگر در حقيقت ما منتظر انساني هستيم که اصول تحريف شدة زندگي و تمامي اساسهاي موجود را دگرگون خواهد ساخت و انديشههاي شيطاني را باطل خواهد کرد و انديشهها و طرحهاي نو، براي ساختن زندگي نوين خواهد آورد و اصول و اساس زندگي را برپايهاي غير از آن که ما ديدهايم بنا خواهد ساخت و انقلابي اصولي و در همة بخشهاي اجتماعي پديد خواهد آورد؛ پس بايد براي آن دوران و آن روشها و اصول آماده باشيم و آن گونه گرايشها و گزينشها را در خود پديد آوريم.
اگر اين آمادگي را در خود و جامعه ايجاد نکنيم، وقتي به آن روزگار رسيديم، هيچ گونه سازگاري و پذيرش و هماهنگي با آن دوران و چگونگيهاي آن نخواهيم داشت. پس در اين صورت، هم خود دچار سختي و رنج خواهيم شد و هم رهروان راستين آن حرکت و قيام بزرگ الاهي و انساني را دچار سختي و مشکل خواهيم کرد. و از آن دسته خواهيم بود که به معيارهاي جديد و انقلابي تن نخواهند داد و نظام جديد را نخواهند پذيرفت و رهبري آن را رنج خواهند داد و آزاد خواهند رسانيد و اين جاست که مضمون روايت امام صادق ? به وقوع ميپيوندد:
آزاري را که قائم به هنگام رستاخيز خويش از جاهلان آخرالزمان ميبيند، بسي سختتر است از آن همه آزار که پيامبر از مردم جاهليت ديد.
زيرا مردمان جاهل دوران جاهليت، سنگها و چوبها و … را ميپرستيدند و کوتاه فکر و کج انديش بودند و هيچ دليل و منطقي براي مخالفت خود نداشتند، امّا در دوران امام مهدي (عج) براي مخالفتهاي خود در برابر قرآن ناطق، او که برپاکنندة واقعي احکام قرآن است به قرآن استدلال ميکنند و براي آن مفسّر به حقِ قرآن، قرآن را به اشتباه تفسير خواهد کرد و او را به سکوت و صبر دعوت ميکنند و از اقدام و حرکت و قيام باز ميدارند. آنان دين را امري اخروي ميدانند و اين چنين تفسير ميکنند و امام، دين را در عين حال که براي کمالات جاوداني است، امري دنيوي نيز ميداند و ميکوشد تا آن را در عينيّت جامعه نيز عملي سازد و براي به اجرا درآوردن آن شمشير ميکشد و فرياد برميآورد، و افکار و انديشههاي نادرست و غير اسلامي را کنار ميزند.
منبع:اسماعیل شفیعی سروستانی ،برداشت از استراتژیانتظار ، ج2ص40
خوش آن دمی كه بهاران قرارمان باشد
ظهور مهدی (ع) زهرا (س) بهارمان باشد
التماس دعا
مدرسه علميه ی حضرت فاطمه الزهراء سلام الله عليها.آمل
فرم در حال بارگذاری ...