چند روزی است که دوباره همه ما انسانها متولد شدیم، همه انتظارشو میکشیدندتا یه بار دیگه پاک باند وکمال رو تجربه کنند اما نگاهشون از روزمین به آسمون بی کران توست که چطور دستشونو میگیری.
میخوان رسم عاشقی رو یادشون بدی تا عشق ورزی با تورا لحظه ای به غفلت نسپارند.
اما ای داد برما که از همون اول ماه به این با بر کتی ، آخ وناله هامون شروع شده ودرد شب وروزمون شده تو جمع میهمونیها مون که چطور 30 روز روزه بگیریم ، زود پیمان وعشق به تو رو فرا موش می کنیم ، فقط یک کلمه بلدیم بگیم قربون خدا بریم اما با یه همین روزه ای که می گیریم کلی منت میذاریم، حالا کاشکی یه ذره به ضرر خودمون بود ، اصلا فکرنکردیم که همش آخر دست خودمونو میگیره. بابا تا کی .یازده ماه فرصت گناه وهرکاری داشتیم ، خدا یه ماه داره کارگردانی میکنه تا بهترین نقشو بازی کنیم واجرای بهترین بندگیو داشته باشیم.
متن ادبی : صدیقه امینی