شب چهارم: حضرت حرّ(ع)
شب چهارم عزاداری محرم اختصاص به یکی از شهیدان سربلند کربلا یعنی حربن یزید ریاحی دارد. البته این شب را به فرزندان حضرت زینب نیز منسوب کرده اند. حر الگوی توبه و حقیقت جویی است. او در آغاز برخورد با امام حسین(ع) چنین جایگاه وارسته ای نداشت و به گفتة خودش مأمور بود و معذور! اما ادب و تواضع حر در مقابل سالار شهیدان، سبب رهایی او شد. حر با ژرف بینی، حق را بر باطل ترجیح داد و پیشانی پشیمانی بر سجده گاه توبه فرود آورد. حر، جذاب ترین الگوی توبه برای خطاکاران است.
شب سوم: حضرت رقیه(س)
رقیه(س) دردانة سه ساله حسین بن علی(ع) است. نام مبارک او در بعضی از کتاب های تاریخی و مقاتل نقل شده است و برخی دیگر مانند ریاض الاحزان از او با نام فاطمه صغری یاد کرده اند. رقیه(س) در روز سوم صفر سال 61ه ق در سفر اهل بیت به شهر شام از دنیا رفته است. شاید نام گذاری روز سوم محرم به نام این بانوی کوچک به این انگیزه بوده که در گرماگرم عزاداری دهه اول، از مظلومیت او یادی شود.
حضرت رقیه الگوی تربیت صحیح است. با تدبر در جملات کوتاهی که او هنگام دیدن سر بریدة پدر به زبان آورده به خوبی می توان دریافت که این کودک از چه معرفت والایی برخوردار بوده است.
1-شهدت امام حسین(ع)
در این روز در سال 61ه که روز شنبه یا جمعه بوده آقا ومولایمان حضرت ابا عبدالله الحسین (ع)در سن 58 سالگی بعداز نماز ظهر، مظلومانه و با حالت تشنگی و گرسنگی در زمین کربلا به شهادت رسیدند. این روز ،روز باریدن خون از آسمان است، و روزی است که شهادت اهل بیت و اصحاب امام حسین(ع)در آن به وقوع پیوسته است.(زاد المعاد:ص306،307)چهار هزار ملک در این روز به زمین کربلا برای نصرت آن حضرت آمدند،و چون اجازه نیافتند تا ظهور حضرت مهدی(ع)گریه کنان نزد قبر آن حضرت ماندگارند.(بحارالانوار:ج45،ص226)در این روز ترک خوردن وآشامیدن به خصوص از غذاهای لذیذ مناسب است.(مسار الشیعه:ص25)
1- سخنان امام (ع)با اهل بیت واصحابش
در این شب امام حسین (ع)اصحاب و اهل بیت خود را جمع نمودند و کلماتی را به آنان فرمودند. خلاصه ی کلمات حضرت این بود که من بیعت خود را از شما برداشتم و شما را به اختیار خود گذاشتم
1-محاصره ی خیمه ها در کربلا
امام صادق(ع) فرمودند:تاسوعا روزی بود که حسین(ع)و اصحابش را در کربلا محصره کردندو سپاه شام بر قتال آن حضرت اجتماع نمودند،و پسر مرجانه و عمر سعد به خاطر کثرت سپاه و لشکری که برای آنها جمع شده بود خوشحال شدند، و آن حضرت و اصحابش را ضعیف شمردند و
1.قحط آب در خیمه های حسینی
امام حسین علیهالسلام و اصحابش از تشنگی سخت آزرده خاطر شده بودند؛ بنابراین امام علیهالسلام كلنگی برداشت و در پشت خیمهها به فاصله نوزده گام به طرف قبله، زمین را كَند، آبی گوارا بیرون آمد و همه نوشیدند و مشكها را پر كردند، سپس آن آب ناپدید شد و دیگر نشانی از آن دیده نشد. هنگامی كه خبر این ماجرا به عبیداللّه بن زیاد رسید، پیكی نزد عمر بن سعد فرستاد كه: به من خبر رسیده است كه حسین چاه میكَند و آب بدست میآورد. به محض اینكه این نامه به تو رسید، بیش از پیش مراقبت كن كه دست آنها به آب نرسد و كار را بر حسین علیهالسلام و یارانش سخت بگیر. عمر بن سعد دستور وی را عمل نمود.
1-ملاقات امام حسین (ع )با ابن سعد
در شب هفتم امام حسین (ع) با عمر سعد ملعون ملاقات وگفتگو کردند .خولی بن یزید اصبحی چون عدوات شدیدی با امام (ع) داشت ماجرا را به ابن زیاد گزارش داد و آن ملعون نامه ای برای عمرسعد نوشت و او را از این ملاقات ها بر حذرر داشت و دستور منع آ ب را صادر کرد (الوقایع والحوادث:ج2،ص150-بحار الانوار:ج44،ص389 )
اور وکمک ، به قبیله بنی اسد رفت. اسدیان پذیرفتند وحرکت کردند ، ولی جاسوسان به عمر سعد خبر دادند واو عده ای را فرستادئ تا مانع آنها شوند .لذا در گیری رخ داد که در این میان جمعی از بنی اسد شهید وزخمی وبقیه نا گزیر به فرار شدند و حبیب به خدمت حضرت امد وجریان را عرض کرد.(بحار لانوار :ج45ص386)