صفحات: << 1 2 3 4 5 ...6 ...7 8 9 10 11 12 ... 13 >>
امام زین العابدین(علیه السلام) فرمودند: هنگام صبح فرشتگان روز برای آمدن و فرشتگان شب برای رفتن شتاب دارند. برا اینکه هم آیندگان نماز صبح را با حضرت رسول(صلی الله علیه و آله و سلم) بگزارند و هم روندگان، پیامبر این نماز را به صورت اصلی باقی نهاد و چیزی به آن نیفزود.
نماز صبح هم مشهود فرشتگان شب است که می روند و هم فرشتگان روز که می آیند. هم مسلمانان این نماز را شاهدند و هم فرشتگان شب و روز
پ ن : ص 24 کتاب اسرار نماز علی محمد باقی
آیا نمی بینی کسی که در پرداخت قرض ها و بدهی هایش دچار وسواس نمی شود و سه بار پرداخت نمی کند؟
اما بیشتر مردم را می بینی که در وضو گرفتن و پاک کردن اعضا وسواس دارند که آیا آب به محل وضو رسیده یا نه؟
و بیش از سی مرتبه می شویند و این همان وجه اختلاف این دوست و چه بسا وجوه دیگری نیز دارد.(ص 24 کتاب اسرار نماز نوشته علی محمد باقی)
پاراگرافی که از این کتاب به دلم نشت این بود. واقعا وسواس داریم!!!!
چه در وضو
چه در ادای نماز
اگه اسرار نماز را متوجه می شدیم اینگونه نبود
واقعیت !!!!!!!!!
نوزدهمین روز از ماه فروردین برای منجمان مسلمان اهمیت ویژه ای داشته است. روزی که خورشید 19 درجه در برج حمل (فروردین) باشد. آن ها می گویند این روز خاص بنا به محاسبات نجومی، روزی خوش یمن و بابرکت است و البته در ساعت های خاصی در این روز، بهترین موقعیت خورشید در کهکشان در سال است. [سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ج 2، ص 1053.] در روایات نیز، شرف شمس، در برج حمل دانسته شده است: وَ الْکَوَاکِبُ فِی مَوَاضِعِ شَرَفِهَا … وَ الشَّمْسُ فِی الْحَمَلِ وَ الْقَمَرُ فِی الثَّوْر.[مجلسی، بحارالانوار، ج 54،، ص 227.]
شرف الشمسی که سنگ نیست
در باور عامیانه، «شرف الشمس» نگین انگشتری زردرنگ است که بعضیها به نیت گشایش در کارها به دست میکنند. اما در واقع شرف الشمس سنگ نیست. بلکه دعایی منسوب به امام علی (علیه السلام) است [ مجلسی، زادالمعاد، ص 567.] که در روز نوزدهم فروردین با آدابی خاص مینویسند و نقشی رمزگونه را پشت انگشتر عقیق زردرنگ حک میکنند.
خواندن دعای شرف الشمس چه آدابی دارد؟
برای دعای شرف الشمس خواص بسیاری ذکر شده که گره گشایی از مشکلات و برآورده شدن حاجت از مهم ترین آنهاست. برای گرفتن حاجت در روز 19 فروردین 2 رکعت نماز حاجت بخوانید و 100 صلوات بفرستید. سپس دعا و حرز آن را بر روی کاغذ یا نگین نوشته.
بسم الله الرّحمن الرّحیم
اَللّهُم اِنّی اَسئَلُکَ بِالهاءِ مِنْ اِسمِکَ الْاَعظَم و بالثَلآثِ العِصّیِ و بالالَفِ المُقَّّوِم و بِالمِیمِ الطَمیس الاَبتَر و بالسِّلمِ و بالاَربَعَه الَتِی ه ِی کالکَفِ بِلا مُعصَم و بِالهاءِ المَشقُوقَه و بالواوِ المُعظَّم صوره اِسمکَ الشَّریفِ الاَعظَم اَن تُصَلِیَ علی سَیِّدِنا مُحمَّدِ وَ آلِهِ بعدد حروف ماجری بِالقلم و اَن تَقضِی حاجَتِی.
اشکال حرز شرف الشمس چه معنایی دارند؟
حرز شرف شمس که روی نگین و یا عقیق حکاکی میشود، آداب خاصی دارد، شامل پنج اسم اعظم خداوند است که آنها را کلمات مبارکه «الله؛ جمیل؛ رحمن؛ مومن؛ نور» گفتهاند و به جای نقش از پنج حرف اول آنها به صورت «ا.ج.ر.م.ن» میتوان استفاده کرد. این نقش 13 حرف دارد 4 حرف از تورات 4 حرف از انجیل و 5 حرف از قرآن کریم است. تصویر جدول یا لوح شرف شمس هم در زیر آورده شده که خواص یکسانی را با نقش حرز دارد.
شایعه!!!!!!!
1. با وجود «اسم اعظم» دانستن شرفالشمس و منصوب کردن آن به حضرت علی(ع) ، قدیمیترین مطالب در این باره حداکثر به ۴ قرن پیش باز میگردد و هیچ نشانی از آن در کتابهای متقدم به ویژه کتب اربعه شیعه یافت نمیشود !
2. بزرگان دین بهترین شاخص در این امورند و اگر انجام کاری مستحب بود ، حداقل یکبار از سوی ائمه اطهار (ع) و علما باید انجام میشد و لذا عملی که مطلقاً توسط ایشان انجام نشده ، ریشه در خرافات دارد.
3. پرهیز از امور خرافی، توکل بر خداوند متعال و توجه به هدایت و ارشادات حضرات معصوم(ع) از جمله مسائلی هستند که ما را از توسل به مسائل غیر واقعی بینیاز میکنند .
4. خرافات، مخرب واقعیتهاست به دلیل آنکه اصل و مبدأ خرافه از سوی کسانی است که برای دستیابی به منافع دنیوی خویش، چیزی شبیه حق را در میان مردم مطرح میکنند و وقتی انسانها به امور شبیه حق مشغول شوند در نتیجه از حقایق باز خواهند ماند.
www.farsnews.com/newstext.php?nn=13920119000677
دراویش چه کسانی هستند؟ فرقه اهل حق از چه سالی به وجود آمده است؟
سابقه ایجاد فرقه دراویش به قرن هشتم بر میگردد.
بسیاری شاه نعمت الله ولی، عارف کرمانی را ابداع کننده فرقه اهل حق می دانند، عارفی که روش و راه تازه ای در تصوف ایجاد کرده بود و از ۵ سالگی با عرفان آشنا شده بود، نعمت الله ولی جزو کسانی که ریاضت بسیاری کشیده بود و حتی کربلا را به عنوان یکی از مناطق ریاضت خود انتخاب کرده بود.
دراویش کیستند؟
به طور کلی دراویش متعلق به فرقه اهل حق هستند. اهل حق خودشان را یکی از فرقه های وابسته به شیعه به شمار می آورند.
طوایف اهل حق نام های مختلفی دارند: اهل حق، اهل سر، یارسان، نصیری، علی اللهی.
از نشانه های ظاهری و خاص اهالی حق می توان به «شارب» بودن آنها اشاره کرد.
شارب به کسی گفته می شود که موی سبیل خود را نمیزنند، تا بلند شود و لب بالا را بپوشاند. آنان «شارب» را معرف مسلک حقیقت میدانند، و معتقدند که شاه ولایت علی (ع) نیز شارب خود را نمیزده است.
از ظاهر اهالی حق که بگذریم مذهب آنها، مجموعه ای است از آراء و عقاید که تحت تاثیر افکار اسلامی، زرتشتی و یهودی و مسیحی و مهرپرستی و مانوی و هندی و افکار فلاسفه قرار گرفته است. دین آنها سرشار از اسرار است و عقایدشان آمیخته ای از اعتقادات «مانوی» ، و ادیان کهن «ایرانی» ، و مذهب «اسماعیلی» ، و «تناسخ هندی» و دیگر ادیان سری است.
اهالی این فرقه چه فکر می کنند؟
گنابادی نعمت اللهی نام فرقه دیگری از اهالی حق است. آن ها خود را فرقه ناجیه می داند و داعیه این را دارند که تنها راهی که از اسلام واقعی مانده آنها هستند. سیر سلوک حقیقی را مختص خود دانسته و بقیه مسلمانان همه راه را به خطا رفته اند.
آنها خود را جانشین و نائب حضرات معصومین دانسته و به صورت کنایه وار در برخی از کتب و سخنانشان حتی خود را تا حد ائمه معصومین رسانده اند. آنها لفظ صوفیه را وارد فرقه شیعیان کرده اند و به همین ترتیب از لفظ تصوف، صوفی و مولی تفسیر به خود کردند.
بیشتر این دراویش در شهرستان گناباد از توابع استان خراسان رضوی ساکن هستند.
یک غذا خوری بین راهی بر سردر ورودی اش با خط درشت نوشته بود:
«شما در این مکان غذا میل بفرمایید، ما پول آنرا از نوه ی شما دریافت خواهیم کرد»
راننده ای با خواندن این تابلو، اتومبیلش را فورا ” پارک کرد و وارد رستوران شد و ناهار مفصلی را سفارش داد و نوش جان کرد. بعد از خوردن غذا، سرش را پایین انداخت که بیرون برود. ولی دید پیش خدمت با صورت حسابی بلند و بالا جلویش سبز شده است …
با تعجب پرسید: «مگر شما ننوشته اید پو ل غذا را از نوه ی من خواهید گرفت؟»
پیش خدمت با خنده جواب داد: « چرا قربان، ما پول غذای امروز شما را از نوه تان خواهیم گرفت ولی این صورت حساب مربوط به پدر بزرگ مرحوم شماست …! »
✴️نتيجه اخلاقی :
اين داستان حقيقتی را در قالب طنز بيان میکند که کاملا مصداق دارد …
ممکن است ما کارهایی را انجام دهيم که آيندگان مجبور به پرداخت بهای آن باشند …
” انتخاب ها را جدی بگیریم … در قبال آیندگان مسئولیم …! “
قَالَ النَّبِيُّ صلّی الله علیه و آله:
مَا تُصُدِّقَتْ لِمَيِّتٍ فَيَأْخُذُهَا مَلَكٌ فِي طَبَقٍ مِنْ نُورٍ سَاطِعٍ ضَوْؤُهَا يَبْلُغُ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ، ثُمَّ يَقُومُ عَلَى شَفِيرِ الْخَنْدَقِ فَيُنَادِي: «السَّلَامُ عَلَيْكُمْ يَا أَهْلَ الْقُبُورِ، أَهْلُكُمْ أَهْدَى إِلَيْكُمْ بِهَذِهِ الْهَدِيَّةِ»، فَيَأْخُذُهَا وَ يَدْخُلُ بِهَا فِي قَبْرِهِ، فَيُوَسَّعُ عَلَيْهِ مَضَاجِعُهُ.
(جامع الأخبار، ص169)
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمودند:
وقتی برای میّت، صدقه ای داده می شود، فرشته ای آن را گرفته و در سبدی نورانی قرار می دهد که نور آن به هفت آسمان می رسد. سپس در کنار گودال قبر می ایستد و این گونه ندا می کند: سلام بر شما ای اهل قبور، بستگان شما برایتان هدیّه ای فرستاده اند. پس میّت آن هدیه را گرفته و وارد قبر می کند، و قبر او وسعت می یابد.
این روزها که زمزمهی یار می کنم
خیلی هوای
دیدن دلدار می کنم
در ماه مغفرت نشد آقا ببینمت
بر بی لیاقتی خود اقرار می کنم
یک بار هم نشد بنشینم کنار تو
از بس که بر معاصی ام اصرار می کنم
این «تحبسُ الدّعا» شدنم؛ بی سبب که نیست
از بس که رو به سفره ی اغیار می کنم
گفتم به خود که حداقل ای کریم شهر
یک شب کنار سفره ات افطار می کنم
فهمیده ای به درد تو آقا نمی خورم
زیرا خلاف امر تو رفتار می کنم
استاد فاطمی نیا :
آنچه بايد از ماه رمضان حاصل شود ، تقواست.
اين گونه نباشيم كه فقط در ماه رمضان اطاعت خدا را بكنيم و در غير آن ترك طاعت كنيم!
بعضي فقط در ماه رمضان نماز ميخوانند، خوش اخلاق هستند، دل نميشكنند ! يا مثلا فقط در اين ماه با حجاب مناسب هستند!
عزيزان من قرآن كه فرمود “كتب عليكم الصيام” براي اين است كه در اين ماه ملكه ي تقوا برايمان حاصل شود ، نه اينكه فقط يك ماه رمضان عبادت كنيم و مابقي ايام را به حال خودمان باشيم!
سعي كنيد تا ميتوانيد نورهاي كسب شده در اين ماه را با گناه نكردن حفظ كنيد
اولياء الله كه به آن مقامات عاليه رسيدند در اثر حفظ همين انوار بود!
اللّٰھـُــم ؏جِّل لولیک الفَرَج
تقديم به همسران سربازان گمنام امام زمان و لباس شخصی ها
نه خورده اسم همسرت به سر درِ همايشي
نه مانده چهره اي از او به صفحه ي گزارشی
براي او كه انتخابش اقتدار ميهن است
تفاوتي نميكند وطن فروش و داعشی
فقط به فكر امنيت، فقط به فكر عزت است
بدون اعتنا به رنگ و دسته و گرايشی
چه پشت مرزهايمان چه در وطن هميشه او
به يك اشاره مي رود بدون هيچ پرسشی
تويي كه قول داده اي به او كه در نبودنش
كسي نه بشنود ز تو شكايتي نه خواهشی
چه سربلند مانده اي در آزمون انتظار
بدون اينكه كودكت ببيند از تو لرزشی
چه درد ها كشيده اي ز طعنه هاي ديگران
چه حرف ها شنيده او ، به جرم كار ارزشی
هميشه گفته اند تو شبيه كوه ، محكمي
ولي نديده هيچ كس كه دور از او چه می كشی….
شاعر: نفیسه سادات موسوی