صفحات: << 1 2 3 4 ...5 ...6 7 8 ...9 ...10 11 12 ... 195 >>
براى زن بزرگترين موفقيت و ارزش اين است كه معاون خوبى براى شوهر باشد و در شئون گوناگون زندگى، خشنودى همسرش را به دست آورد، و از هر گونه امورى كه موجب ناراحتى شوهر گرديد پرهيز نمايد و با سرپنجه ى تدبير و محبت و مهر، موجب آرامش خاطر شوهر شود، چنانكه به عكس براى شوهر نيز، بسيار با ارزش است كه موجب آرامش خاطر همسرش شود، و اصولا هدف از ازدواج آن است كه همسران مايه ى آرامش همديگر گردند، چنانكه در آيه 21 سورهى روم ميخوانيم:
و من آياته اَن خلق لكم من اَنفسكم ازواجا لتسكنوا اِليها
«از نشانههاى (معنوى) خدا اين كه از جنس خودتان همسرانى براى شما آفريد، تا در كنار آنها آرامش يابيد». [1]
رفتار حضرت زهرا عليهاالسلام با شوهر در عاليترين مرحله ى صفا و مهربانى بود، نه تنها هرگز خاطر شوهر را نرنجانيد، بلكه ياور مهربان و نوازشگر دلسوز براى شوهر بود، و در همهى صحنههاى زندگى، همدم و همدرد و شريك زندگى على عليهالسلام بود، در اينجا براى روشن شدن اين مطلب به نمونه هاى زير توجه كنيد:
روزی پيامبر صلى اللَّه عليه و آله نزد دخترش فاطمه عليهاالسلام آمد و ضمن احوالپرسى، پرسيد: «شوهرت را چگونه يافتى؟».
فاطمه عليهاالسلام در پاسخ گفت: «او را بهترين شوهر يافتم»…
پيامبر صلى اللَّه عليه و آله فرمود: «دخترم! شوهرت، نيكو همسرى است، در
هيچ كارى از دستور او سرپيچى نكن[3]
اميرمؤمنان على عليهالسلام در سخنى در شأن حضرت زهرا عليهاالسلام فرمود:
فواللَّه ما اَغضبتها، و لا اَكرهتها على اَمر حتى قبضها اللَّه عز و جل، و لا اغضبتنى و لا غضبت لى اَمرا:
«سوگند به خدا من زهرا عليهاالسلام را تا آن هنگام كه خداوند او را به سوى خود برد، خشمگين نكردم، در هيچ كارى موجب ناخشنودى او نشدم، او نيز مرا خشمگين نكرد و هيچگاه موجب ناخشنودى من نشد» [4-
فاطمه عليهاالسلام در يارى على عليهالسلام و همكارى با او در رنجها و دشوارىها و غمها به قدرى كوشا بود، كه وقتى پيامبر صلى اللَّه عليه و آله از على عليهالسلام پرسيد: «زهرا عليهاالسلام را چگونه يافتى؟»، على عليهالسلام بى درنگ در پاسخ گفت: نعم العون على طاعه اللَّه:«او را در راستاى اطاعت خداوند، ياورى نيكو يافتم» [5]
تواضع حضرت زهرا عليهاالسلام در خانه ى على عليهالسلام و احترام او به على عليهالسلام در حدى بود كه وقتى ماجراى فشار بين در و ديوار و بسترى شدن حضرت زهرا عليهاالسلام در رابطه با مخالفت او با خلفا رخ داد، عمر و ابوبكر چندين بار از حضرت على عليهالسلام تقاضا كردند تا واسطه شود، و آنها را به حضور حضرت زهرا عليهاالسلام بيايند و احوالپرسى كنند (و رضايت او را به دست آورند)، سرانجام على عليهالسلام ضامن شد كه آنها را نزد فاطمه عليهاالسلام ببرد.
حضرت على عليهالسلام نزد فاطمه عليهاالسلام آمد و تقاضاى آنها را مطرح كرد، ولى فاطمه عليهاالسلام به شدت، اين تقاضا را رد كرد، حضرت على عليهالسلام فرمود: «من از طرف آنها ضامن شدهام كه از تو اجازه بگيرم».
در اين هنگام حضرت زهرا عليهاالسلام در برابر على عليهالسلام در چنان شرائطى آن چنان تواضع كرد كه گفت:اِن كنت قد ضمنت لهما شيئا، فالبيت بيتك… لا اُخالف عليك بشيئى:
«اگر از طرف آنها چيزى را ضامن شدهاى، خانه خانهى تو است، و من در هيچ چيز با رأى تو مخالفت نمىكنم»
کمک به اقتصاد خانواده
حضرت امام صادق علیه السلام از پدر بزرگوارش نقل میکند :که حضرت علی علیه السلام و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در کارها و امور خانه مشورت کرده و دستوری درخواست نمودند. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند:کارهای درون خانه را فاطمه برعهده بگیرد و کارهای بیرون را علی علیه السلام. حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها می فرمایند: جز خدا کسی نمی داند چقدر دلشاد و مسرور شدم از اینکه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم کارها و امور مردانه را از امور مردانه ساقط کرد.[6]
در مورد کار آن حضرت در خانه ثعلبی از حضرت امام صادق علیه السلام روایت کرده است که روزی حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله به خانه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در آمد . فاطمه را دید که جامه پوشیده از جلهای شتر به دستهای خودآسیا می گردانید. و در آن حالت فرزند خود را شیر داد چون حضرت او را بر آن حالت مشاهده کرد آب از دیده های مبارکش روان شد . [7]
و از حیله ابو نعیم روایت شده که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها آنقدر آسیا گردانید که دستهای مبارکش آبله پیدا کرد و از اثر آسیا دستهای مبارکش پیله کرد .[8]
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها اهل کار و تلاش بود . نه تنها در مسسیر عبادت به معنای آن بلکه در جنبه مادی و اقتصادی سعی دارد به تولید بیشتری دست یابد ،در آمد زیادتری را تحصیل کند، نه بدان خاطر که از آن برای رونق دادن زندگی و خرید تجملات و زینت آلات استفاده کند، بلکه برای دست یابی به توان بیشتر جهت خدمت به مردم آن بزرگوار نخ می رشت، پارچه می بافت و گاهی هم به صورت کارمزد برای دیگران گندم آرد می کرد.[9]
اداره منزل در نبود همسر
در طول ده سال حکومت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در مدینه هفتادو پنج نبرد یا مانور نظامی که بیست وهفت غزوه و چهل و هشت سریه بود به وقوع پیوست ، حضرت علی علیه السلام به عنوان فرماندهی در تمام غزوات (به جز غزوه تبوک) وبسیاری از سریه ها شرکت جشت. گااه برخی از این ماموریت های پیاپی به خاطر فاصله زیاد جبهه ها از مدینه تا حدود دو یا سه ماه به طول می انجامید. به تحقیق می توان گفت حضرت علی علیه السلام بخش زیادی از زندگی نه ساله مشترکش با حضرت زهرا را در میدان های جهاد و یا ماموریت های تبلیغی گذراند و به دور از خانه و کاشانه خود بود درغیاب آن حضرت همسرش حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به تنهایی وظیفه سنگین اداره خانه از جمله اداره اقتصادی و تربیت فرزندان را به عهده داشت و در این راستا به نحو شایسته ای عمل می کرد تا شوی پیکارگرش با خاطری آسوده وظیفه مقدس خود را به انجام رساند.[10]
دفاع از اموال شوهر
عایشه می گوید: سائلی نزد امیرالمومنین علی علیه السلام ایستاد و در خواست کمک کرد ،آن حضرت به امام حسن و امام حسین علیهما السلام فرمود : برو نزد مادرت و بگو شش درهم پیش تو گذاشته ام ، یک درهم آن را بده ، فرستاده حضرت رفت و برگشت و گفت : مادرم می گوید :شش درهم را برای خرید آرد گذاشته ای . حضرت علی علیه السلام فرمودند: ایمان بنده صادق نیست تا اینکه وثوق و اعتمادش به آنچه در دست خداست زیادتر باشد از آنچه در دست خود اوست. فرمود به مادرت بگو شش درهم را بفرست. اینبارفرستاده رفت و برگشت و حضرت فاطمه سلام الله علیها تمام شش درهم را نزد حضرت فرستاد و حضرت علی علیه السلام آنها را به سائل داد .[11]
بى توقعى زهرا از شوهر
معمولا زنها از شوهران خود توقع دارند كه وسائل زندگى از خانهى وسيع و مركب راهوار و امكانات رفاهى ديگر را برايشان فراهم كنند، و لباس و زيور آلات زيبا و گرانبهايى را براى آنها تهيه نمايند و…
ولى حضرت زهرا عليهاالسلام هرگز چنين توقعاتى از شوهر نداشت، و در تمام حدود 9 سالى كه همسر على عليهالسلام بود حتى براى يك بار تقاضايى كه مربوط به امور مادى باشد، از شوهر نكرد، در اينجا به عنوان نمونه به دو ماجراى جالب زير توجه كنيد:
شرم زهرا از خدا
چند روزى گذشت كه به خانهى حضرت زهرا عليهاالسلام غذايى نرسيد، با اينكه بچههاى زهرا عليهاالسلام سخت در فشار گرسنگى قرار گرفتند،
و حضرت زهرا عليهاالسلام اندوخته غذايى خود را به آنها داده بود و خود گرسنهتر از آنها به سر مىبرد، ولى ماجرا را به شوهرش نگفت.حضرت على عليهالسلام نير با كمبود شديد مواجه شد، روزى صبح از فاطمه عليهاالسلام تقاضاى غذا كرد، فاطمه عليهاالسلام ماجرا را گفت.حضرت على عليهالسلام فرمود: «پس چرا به من نگفتى تا به جستجوى غذا بپردازم؟»، فاطمه عليهاالسلام در پاسخ على عليهالسلام چنين گفت:اِنى لَاَستحيى من اِلهى اَن تَكلف نفسك مالا تُقدر عَليه:
«من از خدايم شرم كردم كه شما خود را بر چيزى كه مقدورت نيست به زحمت اندازى».
عجيب اينكه على عليهالسلام از خانه بيرون آمد و يك دينار از شخصى قرض گرفت و سپس براى خريدارى غذا حركت كرد، در راه «مقداد» را ديد كه او نيز بر اثر تهىدستى از خانه بيرون آمده بود، على عليهالسلام همان يك دينار را به مقداد داد و خود با دست خالى به خانه بازگشت.[12]
تقاضا نكردن زهرا حتى در حال بيمارى
حضرت زهرا عليهاالسلام سخت بيمار و بسترى شد، حضرت على عليهالسلام به او فرمود: «چه ميل دارى، بفرما تا فراهم كنم».
فاطمه عليهاالسلام: اى پسر عمو! چيزى از شما نمىخواهم.
على عليهالسلام با اصرار از او خواست، هر چه ميل دارى بفرما آماده كنم.
فاطمه: اى پسر عمو! پدرم به من سفارش كرده كه از شوهرت چيزى را تقاضا نكن، مبادا او نداشته باشد و شرمگين شود.
على: تو را به حقم سوگند مىدهم هر چه ميل دارى به من بگو فراهم نمايم.
فاطمه: اكنون كه مرا سوگند دادى، اگر انارى به دستم آيد خوب است.
حضرت على عليهالسلام از خانه بيرون رفت و پس از جستجو از خانه يكى از همسايگان تنها، يك عدد انار يافت و خريد، و به سوى خانه بازگشت، در مسير راه نالهى بيمارى را در گوشه خرابهاى شنيد، به سراغ او رفت، سر او را به بالين گرفت و از او نوازش كرد، و فرمود:
«چه ميل دارى؟» او گفت: انار، حضرت على عليهالسلام نيمى از آن انار را كمكم به دهان او نهاد و او خورد و تقاضاى بقيه انار را نيز كرد، حضرت على عليهالسلام كمكم همه آن انار را به او خورانيد، سپس با دست خالى به سوى خانه بازگشت، ولى شرمگين بود كه چگونه با دست خالى نزد زهرا عليهاالسلام برود، از درز در نگاه كرد، ديد حضرت زهرا عليهاالسلام تكيه داده و از طبق انارى كه در پيش روى او نهاده شده است مىخورد، على عليهالسلام شادمان وارد خانه شد و ملاحظه كرد كه آن انارها از انارهاى دنيا نيست، پرسيد: اين انارها از كجا بود؟
فاطمه در پاسخ فرمود: «اين طبق انار را فضه آورد و گفت شخصى اين طبق انار را داد و گفت: على عليهالسلام براى فاطمه عليهاالسلام فرستاده است»
شكر و سپاس زهرا در خانه ى على
گرچه كارهاى خانه در شرائط آن روز، براى زهرا عليهاالسلام سنگين بود، از يك سو بچهدارى، از سوى ديگر آرد كردن گندم و جو با آسياى دستى، از سوى سوم پختن نان و شستن ظرف و لباس و…
ولى وقتى كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله به او فرمود: «دخترم! به سختى دنيا به خاطر شيرينى آخرت، شتاب كن».فاطمه عليهاالسلام با جان و دل گفت: «حمد و سپاس خدا را در برابر نعمتهايش، و شكر خدا را در برابر عطاهايش» [13]
با احترام خطاب کردن همسر
یکی از رموز موفقیت در زندگی مشترک این است که در پارهای از مسائل جزئی، فراست و دقت نظر اعمال شود. چنانکه صدا کردن همسر، یک امر بسیار روزمره در زندگی خانوادگی است؛ در صورتیکه این خطاب، احترامآمیز باشد، پژواکی از محبت و صمیمیت را درپیخواهد داشت.
وجود مبارک علی(ع) وفاطمه علیهاا لسلام در رعایت این نکته نیز، الگو و سرمشق بودهاند. آن بانوی بزرگوار، نام همسر خود را با احترام یاد میکرد. گاهی وی را با کنیه «ابالحسن» میخواند و گاهی با یاد قرابت نسبی (یا ابن عم) وی را ندا میداد و گاه با لقب شریف «یا امیرالمؤمنین» او را فرا میخواند و در گاه مؤانست و بعضی از موارد دیگر نیز از سر حکمت، وی را با نام مبارکش میخواند و گاه نیز با القاب شریفه از او یاد مینمود.(14)
حضـرت امیـرالمؤمنیـن(ع) در ایـنباره میفـرمایـد: «اجملوا فی الخطاب، تسمعوا جمیلالجواب»، «خطابهایتان را زیبا کنید تا پاسخ زیبا بشنوید.» (15)
درس هایی از فرزند پروری فاطمه(س)
فاطمه عليهاالسلام درباره فرزند اين تصور و انديشه را دارد كه امانت هاى خداوند در دست پدر و مادرند و والدين در برابر حفظ و رشد اين امانت مسؤولند.
او فرزنددارى را شأن كوچكى نمى دانست كه امر اداره آن ها را به ديگران واگذارد. و يا با احساس حقارت از بچه دارى بدنبال مشاغل پر سر و صداى بيرون رود. او خانه را مركز انسان سازى مى شناسد و فرزندان را ثمره باغ وجود كه در خور هرگونه اعتنا هستند. فاطمه عليهاالسلام اين ديدگاه را درباره تربيت دارد كه غفلت از آن موجب صدمه اى عظيم براى فرد و جامعه است و صدماتى غير قابل جبران را در پى دارد، بويژه در دوران خردسالى كه كودك همانند شاخه ترى قابل انعطاف است. بدين نظر او خود را وقف زندگى فرزندان و سازندگى و تربيت آنها مى كند. همچنين او سخن پدر را بياد دارد كه فرموده بود:« فرزندان خود را بزرگ بشماريد و آنها را نيكو تربيت كنيد (اَكْرِمُوا اَوْلادَكُمْ وَ اَحْسِنُوا آدابَهُمْ )» و مى داند نوع ادب و تربيت آنها مسؤوليت آور است.( اَدّبوا اَوْلادكم فانَكُم مَسْؤولُون )(16)
درس های فاطمه(س) به فرزندانش:
فاطمه عليهاالسلام سعى دارد كه اخلاق اسلامى را عملاً به فرزندان بياموزد. اخلاقى كه در آن جرأت و شجاعت، عفو در عين قدرت، گذشت و ايثار باشد. فاطمه عليهاالسلام به فرزندان درس محبت داد، درس نيكوكارى داد، درس وفادارى به هدف مشروع داد و همچنين درس رشادت، خلوص، تعاون، حرّيت، احسان، صفا تقوى و همه درسهائى كه انسانيت به آنها مفتخر است.
اخلاق فاطمه عليهاالسلام اخلاق الهى بود، اخلاق سرافرازى و احساس غرور بخاطر بندگى خدا بود، اخلاق عزتمندى و جلال و شكوه خداوندى بود، فرزندانش همان ها را گرفتند و در مسير زندگى حال و آينده خود بكار بستند. در دوران اسارت خاندان فاطمه عليهاالسلام بعد از واقعه كربلا ديديم كه چگونه در عين اسارت احساس سرافرازى داشتند و لقمه نان دونان را نخوردند و حتى اجازه نداد فرزندان و كودكانشان نيز در عين گرسنگى از آن صدقات استفاده كنند.
فاطمه عليهاالسلام به فرزندان خود عملاً ياد داد كه چگونه خداى را بندگى كنند و چگونه مطيع و تسليم اوامر او باشند. و اين كار از راه تمرين عملى عبادت بود. زيرا فاطمه عليهاالسلام خود عابده اى بى مانند و در مقام وجودش پرستش كرده و فرزندانش، چه بسا كه در نيمه هاى شب شاهد حالات او بودندروح عبادت چنان در وجود فرزندانش ريشه دوانده بود كه هيچ گامى برنمى داشتند جز بر اساس قاعده و ضابطه عبادت. آنها بدرجه اى از رشد عبادى رسيده بودند كه زينب در شب يازدهم ماه محرم، آنخم در حالى كه برادران و عزيزان، و حتى فرزندان خود را در واقعه كربلا از دست داده، يكه و تنهاست در برابر آن همه مصائب، خيمه هاى آتش زده ولى صاحب را شاهد است نماز شب می خواند.
او كوشيد محيط خانه را ميدانى سازد براى عمل كردن تعاليم اسلام و تحقق بخشيدن به آرمانهاى مقدس نبى اكرم صلى اللَّه عليه و آله. به فرزندان آمادگى فكر و تعقلى داد و كوشيد حياتشان را عقيدتى سازد. درس متانت در عين جهاد، درس قناعت، در عين وفور، درس تحمل در عين توان پيشروى، درس ايثار در عين نيازمندى شخصى، درس نظم در عين دشوارى و گرفتارى، درس حق دوستى و حق طلبى در عين تحمل مرارتهاى ناشيه از آن… اينها همه از مسائلى هستند كه فاطمه عليهاالسلام آنها را به فرزندان خود آموخت.(17)
«اين مايه افتخار جامعه اسلامى زنان است كه الگوئى چون فاطمه عليهاالسلام دارند كه معصومه است و محصوره از گناه و مايه ننگ است براى آنها كه با وجود فاطمه عليهاالسلام بدنبال الگوئى ديگرند و از او سر برتافته و يا قدرش را نشناخته اند. »
پی نوشتها:
1. سوره روم، آیه ی 21.
2. كشف الغمه، ج 1 ص 491.
3 . كشف الغمه، ج 1، ص 492.
4 . بحار الانوار، ج43، ص117.
5.شیخ الاسلامی ،سید حسن،مسند فاطمه زهرا سلام الله علیها،به ترجمه حیدر علی،چاپ اول1383،ص 453
.6 شیخ عباس قمی ، منتهی الآمال ص 255
7 .بحار الانوار ، محمد باقر مجلسی ، ج43،ص31
8 .علی قائمی ، در مکتب فاطمه علیهاالسلام چاپ پنجم ف ص224
9 .شفیعه محشر یا مظلومه پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم ،سید عبدالله انصاری ، ص152
10. مسند فاطمه الزهرا علیهاالسلام سید حسن شیخ الاسلامی ، ص58 و 59
11 . اقتباس از کشف الغمه، ج 2، ص28و27.
12 .ریاحین الشریعه، ج1، ص178
13.مجله کتاب زنان ، ارمان پذیری خانواده در مکتب فاطمه ،شماره 26
14. غرورالحکم ، ،ص 435
15. در مکتب فاطمه ،علی قائمی ،ص 125
16. در مکتب فاطمه ،علی قائمی ،ص 128و129
17. کتاب عوالم ،ج 11، ص 175
در آستانه شهادت صدیقه طاهره فاطمه الزهرا (سلام اله علیها)
مراسم معنوی گرامیداشت شهیدتفحص شده شهر گلدشت از شهدای دفاع مقدس شهید اسداله خدادادی
باحضور پیکر پاک شهید
روز یکشنبه29/11/96 ساعت 11تا 12 حوزه علمیه الزهراگلدشت برگزار خواهد شد .
حضور نورانی شما عزیزان ضمنادای دین به ساحت مقدس شهدامرهمی
بر دل پر درد خانواده شهیدخواهد بود
رهبر انقلاب در خصوص محبتی که شهید چمران به امام راحل داشت، میفرمایند: “بین شهید چمران و امام خمینی (ره) از قدیم یک رابطه عاطفیای وجود داشت، مرحوم چمران در جلسه که قرار بود به نخست وزیر وقت گزارش بدهد، گفت که حضور امام، تصمیم امام و پیام امام آنقدر موثر بود و برق آسا، که به مجرد اینکه پیام امام رسید کاّنه برای همه ما آن فشارها به پایان رسید، ضد انقلاب روحیه خود را از دست داد و ما نشاط پیدا کردیم، حمله کردیم و حلقه محاصره دشمن را شکستیم، آنجا نخست وزیر وقت خشمگین شد و به مرحوم چمران توپید، که ما این همه تلاش کردیم، تو چرا همه اینها را به امام مستند میکنی!
هیچ ملاحظهای نمیکرد، منصف بود، با اینکه میدانست گلهمندی ایجاد خواهد کرد، امام میگفت".
حضور طلاب حوزه علمیه الزهرا گلدشت در
همایش فاطمی دهه فجر استان اصفهان 96
بسم الله الرحمن الرحیم
« وَ الْفَجْرِ وَ لَیالٍ عَشْرٍ »
يوم الله 22 بهمن يادمان حماسه پيروزي، روز استحكام پايههاي انقلاب، روز تجديد ميثاق با آرمانهاي حضرت امام (ره)، روز بيعت مجدد با رهبر معظم انقلاب و روز اداي احترام به مقام شهداي سرافراز و همه ايثارگراني است كه در پيروزي انقلاب و حفظ دستاوردهاي آن، مشاركت داشتهاند.
22 بهمن ماه یادآور عظمت و قدرت ملت مسلمان و آزاده ایران است که علیرغم میل ابرقدرتهای غرب و شرق نوکر بیچون و چرای استکبار جهانی را از کشور بیرون راندند و در برابر تمام توطئهها و دسیسههای دشمنان کینهتوز و فریبکار انقلاب اسلامی با قدرت ایستادند و مانع نابودی نهال نو رس انقلاب شدند و اکنون چهار دهه از آن دوران با شکوه و پرافتخار میگذرد و همچنان ملت شریف و انقلابی ایران اسلامی قدرتمندتر و باانگیزهتر از همیشه در برابر هجمه فشارها و دشمنیهای مستکبرین ایستادهاند.
حماسه آفرینیهای ملت ایران در راهپیماییهای باشکوه 22 بهمن که هرسال با شکوه و عظمتی بیشتر از سال گذشته با نقش آفرینی ویژه نسل جوان و نوجوان کشور برگزار میگردد نشان دهنده رویش متوقف ناشدنی جوانههای انقلاب اسلامی و پربارتر شدن شجره طیبه ی نظام مقدس اسلامی و خط و نشانی برای دشمنان کینهتوز، فرصت طلب و ظالم کشور و ملت قهرمان ایران است که سالهاست امیدوارند زمان ریزشها و افول انقلاب اسلامی فرابرسد تا بر پیکر ایران اسلامی بتازند و نظام مقدس اسلامی را سرنگون کنند.
مراقبت و هوشمندی در قبال دشمن به ویژه در دوره تاریخی حاضر از ضرورتهای حتمی و فراروی آحاد ملت ایران و مدافعین انقلاب اسلامی است، در شرایطی که جبهه دشمن بویژه آمریکای حیلهگر و دغل باز در صدد است با همراهی برخی مرعوبان داخلی با بزک کردن چهره خود و عملیاتی ساختن راهبرد “نفوذ” با سناریوهای مختلف در حصار اراده و تصمیمات کشور رخنه و موریانهوار سست کردن اذهان نظام را دنبال نماید، برآحاد ملت و مسئولین کشور فرض است با هوشیاری و هوشمندی به رسالت خطیر تاریخی و انقلابی خود در قبال این توطئه بزرگ عمل کرده و دشمن قدار را در این صحنه مأیوس کند.
تردیدی نیست که ملت ایران یوم الله 22 بهمن را “فرصتی مبارک” برای تجدید پیمان با آرمانها و ارزشهای انقلاب اسلامی، امام و شهدای تاریخ ساز، بیعت دوباره با ولی فقیه زمان و مقام معظم رهبری امام خامنهای عزیز و نمایش توانمندیهای سرشار خود به جبهه گسترده بدخواهان نظام که تغییر ماهیت انقلاب و نظام جمهوری اسلامی را هدف گذاری کردهاند قلمداد و این پیام قاطع و معنا دار را به آنان می دهد که ملت ایران همچنان پای انقلاب اسلامی و ولایت و رهبری ایستاده است.
مدیران، اساتید، طلاب و کارکنان مدیریت حوزه علمیه خواهران استان اصفهان ضمن بیعت مجدد با ولی امر مسلمین جهان حضرت آیت الله العظمی خامنه ای دامت برکاته با حضور در راهپیمایی وحدت بخش و دشمن شکن روز 22 بهمن در صف های فشرده و با مشت های گره کرده، دوشادوش مردم غيور و ولايت مدار ايران اسلامی و با اتکاء به فرامين الهی و رهايی بخش فرمانده معظم کل قوا ،حضرت آيت الله امام خامنه ای (حفظ الله) حمايت بی دريغ خود را از نظام مقدس جمهوری اسلامی ايران و تمامی مظلومان جهان با خلق حماسه حضور اعلام خواهند کرد و با اين حضور ،دل امام زمان (عج) و نايب بر حقش مقام معظم رهبری را شاد و خواب را بر استکبار جهانی حرام خواهند کرد.
شخصيت زهراي اطهر، در ابعاد سياسي و اجتماعي و جهادي، شخصيت ممتاز و برجستهيي است؛ به طوري كه همهي زنان مبارز و انقلابي و برجسته و سياسي عالم ميتوانند از زندگي كوتاه و پرمغز او درس بگيرند. زني كه در بيت انقلاب متولد شد و تمام دوران كودكي را در آغوش پدري گذراند كه در حال يك مبارزهي عظيم جهاني فراموش نشدني بود. آن خانمي كه در دوران كودكي، سختيهاي مبارزهي دوران مكه را چشيد، به شعب ابيطالب برده شد، گرسنگي و سختي و رعب و انواع و اقسام شدتهاي دوران مبارزهي مكه را لمس نمود و بعد هم كه به مدينه هجرت كرد، همسر مردي شد كه تمام زندگيش جهاد فيسبيلالله بود و در تمام قريب به يازده سال زندگي مشترك فاطمهي زهرا و اميرالمؤمنين(عليهماالسلام)، هيچ سالي، بلكه هيچ نيم سالي نگذشت كه اين شوهر، كمر به جهاد فيسبيلالله نبسته و به ميدان جنگ نرفته باشد و اين زن بزرگ و فداكار، همسري شايستهي يك مرد مجاهد و يك سرباز و سردار دايمي ميدان جنگ را نكرده باشد.
پس، زندگي فاطمهيزهرا(س)، اگر چه كوتاه بود و حدود بيست سال بيشتر طول نكشيد؛ اما اين زندگي، از جهت جهاد و مبارزه و تلاش و كار انقلابي و صبر انقلابي و درس و فراگيري و آموزش به اين و آن و سخنراني و دفاع از نبوت و امامت و نظام اسلامي، درياي پهناوري از تلاش و مبارزه و كار و در نهايت هم شهادت است
اين، زندگي جهادي فاطمهيزهراست كه بسيار عظيم و فوقالعاده و حقيقتا بينظير است و يقينا در ذهن بشر ـ چه امروز و چه در آينده ـ يك نقطهي درخشان و استثنايي است.
منبع:
سخنراني مقام معظم رهبری در ديدار جمع كثيري از بانوان كشور
۱- فاطمه (علیها السلام) از نگاه امام امیرالمؤمنین علیه السلام
حضرت على علیه السلام در پاسخ به ادعاهاى بىاساس معاویه مبنى بر فضایل امویان در نامهاى مىنویسد: «… دو سید جوانان اهل بهشت از ماست و «صبیه النار» از شماست، کودکانى که نصیب آنان آتش گردید. بهترین زنان جهان از ماست. و «حمالهالحطب» آنکه هیزم کشد براى دوزخیان از شماست. این فضلیتها از ماست و آن فضیلتها از شماست…» و در شعرى که به ایشان منسوب است، مىفرماید: «من به فاطمه و فرزندانش مباهات مىکنم! آن گاه به رسول خدا صلى الله علیه و آله افتخار مىکنم در آن هنگام که فاطمه را به همسرى من درآورد.»
۲- فاطمه (علیها السلام) از نگاه امام حسن مجتبى علیه السلام
امام حسن علیه السلام در موارد بسیارى از مادرشان سخن گفتهاند. من جمله: «شبى دیدم مادرم در محراب به نماز ایستاده است و تا طلوع خورشید مشغول رکوع و سجود بود و شنیدم براى یکایک مردان و زنان دعا مىکرد و آنان را نام مىبرد ولى براى خود چیزى نخواست. عرض کردم: مادر! چرا همان گونه که براى دیگران دعا مىکنى، براى خود دعا نمىکنى؟ فرمود: فرزندم! اول همسایه بعد از آن خانه.» الجار ثم الدار.
۳- فاطمه (علیها السلام) از نگاه امام حسین علیه السلام
در روز عاشورا، در آن هنگام که لشکر دشمن امام حسین علیه السلام را احاطه کرد. ضمن خطبه مفصلى فرمودند: «مرا بین کشته شدن و ذلت مخیر کردهاند و من هرگز تن به پستى نمىدهم. خدا و رسول مرا از چنین کارى باز مىدارند. همچنین نیاکان پاک و دامنهاى مطهر و پاکیزه اجازه چنین پذیرشى را به من نمىدهند.» در یک کلام، امام حسین علیه السلام دلیل پایمردى و مقاومتخویش را تربیت الهى فاطمه علیها السلام مىداند.
۴- فاطمه (علیها السلام) از نگاه امام سجاد علیه السلام
امام سجاد علیه السلام مىفرماید: «وقتى که قیامت فرا رسد، منادى ندا مىدهد: در این روز، ترس و اندوهى به خود راه ندهید. همه خوشحال از این عفو عمومى سربالا مىبرند. فاطمه علیها السلام وارد محشر مىشود و گفته مىشود کسانى که به آیات ما ایمان آوردند و مسلمان شدند به جز مسلمانانى که دوستدار اهلبیت هستند، همگى سرها را بزیر اندازند. آن گاه اعلام مىشود: این است فاطمه دختر محمد صلى الله علیه و آله. او و همراهانش به سوى بهشت مىروند. خداوند فرشتهاى را خدمت وى مىفرستد و مىگوید: حاجتت را از من بخواه!فاطمه عرض مىدارد: پروردگارا! حاجت من آن است که مرا و کسانى را که فرزندان مرایارى کردند، مورد عفو قرار دهى.»
۵- فاطمه (علیها السلام) از نگاه امام محمدباقر علیه السلام
امام باقر علیه السلام در قسمتی از روایتی مىفرماید: «به خدا سوگند! اى جابر در آن روز (روز قیامت) فاطمه(سلام الله علیه) شیعیان و دوستانش را همانند پرندهاى که دانه خوب را از دانه بد جدا مىکند، از بین جمعیت جدا مىکند.(وبا خود به بهشت می برد)»
6- فاطمه (علیها السلام) از نگاه امام جعفر صادق علیه السلام
سید هاشم بحرانى روایت دیگرى ازامام صادق علیه السلام نقل مىکند که: «نبوت هیچ پیامبرى تکمیل نشد مگر این که به فضیلت
آن حضرت اقرار نموده، محبت او را دارا باشد.» و همچنین در ذیل آیه شریفه «اناانزلناه فىلیلهالقدر» ; مىفرماید: منظور از «لیله» فاطمه و منظور از «قدر» خداوند است. هرکس فاطمه را آن گونه که سزاوار است، بشناسد، «لیلهالقدر» را درک کرده است.»
۷- فاطمه (علیها السلام) از نگاه امام موسى کاظم علیه السلام
امام کاظم علیه السلام مىفرماید: «همانا فاطمه، صدیقه و شهیده است.»
۸- فاطمه (علیها السلام) از نگاه امام رضا علیه السلام
امام رضا علیه السلام از پدران بزرگوار خود از رسول خدا صلى الله علیه و آله نقل مىکند که پس از ازدواج على و فاطمه علیهما السلام خداوند عزوجل فرمودند: «اگر على علیه السلام را نمىآفریدم براى دخترت فاطمه همتا و همسرى در روى زمین یافت نمىشد.»
۹- فاطمه (علیها السلام) از نگاه امام جواد علیه السلام
زکریا بن آدم نقل مىکند: «در محضر امام رضا علیه السلام بودم که امام جواد علیه السلام در حالى که بیش از چهار سال از عمرش نگذشته بود، وارد شد. وقتى نشست دستش را روى زمین قرار داد و سر به آسمان بلند نمود و مدتى طولانى به فکر فرو رفت. امام رضا علیه السلام فرمود: جانم فدایت! چرا این چنین در اندیشهاى؟ پاسخ داد: به جهتستمهایى که نسبتبه مادرم فاطمه علیها السلام انجام دادند.»
۱۰- فاطمه (علیها السلام) از نگاه امام هادى علیه السلام
امام هادى علیه السلام در مورد علت نامگذارى حضرت صدیقه طاهره علیها السلام به «فاطمه» ، از رسول خدا صلى الله علیه و آله نقل مىکند: «دخترم فاطمه را بدان جهت فاطمه نامیدند که خداوند عزوجل او و دوستانش را از آتش جهنم به دور نگه مىدارد.»
۱۱- فاطمه (علیها السلام) از نگاه امام حسن عسکرى علیه السلام
امام حسن عسکرى علیه السلام از امام على علیه السلام، از رسول خدا صلى الله علیه و آله نقل مىکند که: «آن هنگام که خداوند آدم و حوا را آفرید، آنان در بهشتب ه خود مباهات مىکردند. آدم به حوا گفت: خداوند هیچ مخلوقى بهتر از ما نیافریده است. خداوند به جبرئیل فرمود: این دو بندهام را به فردوس برین ببر! زمانى که وارد فردوس شدند، چشمانشان به بانویى افتاد که جامهاى زیبا از جامههاى بهشتى در برداشت و تاجى نورانى بر سرگذاشته و دو گوشواره درخشان به گوشش آویخته بود و بهشت از پرتو نور چهرهاش درخشان بود. حضرت آدم به جبرئیل گفت: حبیبم جبرئیل! این بانو که از زیبایى چهرهاش بهشت نورانى گشته، کیست؟ گفت: او فاطمه دختر محمد صلى الله علیه و آله پیامبرى از نسل تو است که در آخرالزمان خواهد آمد. گفت: این تاجى که برسردارد، چیست؟ پاسخ داد: شوهرش علىبن ابیطالب علیه السلام است. گفت: این دو گشواره که بر دو گوش او است چیست؟ پاسخ داد: دو فرزندش حسن و حسین مىباشند. آدم گفت: حبیبم! آیا اینان پیش از من آفریده شدهاند؟ گفت: بلى، اینان در علم مکنون خداوند چهارهزار سال پیش از آن که تو آفریده شوى، وجود داشتند.»
۱۲- فاطمه (علیها السلام) از نگاه امام مهدى (عج)
حضرت بقیهالله (عج) فرمودند: «دختر رسول خدا فاطمه علیها السلام براى من سرمشق و الگوى نیکویى است.» امام مهدى علیه السلام که با ظهور خویش عالم را متحول مىسازد، حضرت فاطمه علیها السلام را الگوى عملى و حکومتى خویش مىشمرد و این، حکایت از مقام عظماى بانوى عالم، حضرت زهرا علیها السلام دارد.
با تشکر از معاون فرهنگی سرکار خانم جمشیدیان و همکار ایشان سرکار خانم محمدی
و کلیه طلاب و فارغ التحصیلانی که در طرح ایده و اجرایی نمودن یاری نمودن
اجرتان با حضرت زهرا(سلام الله علیها)
عن ابی الحسن - علیه السّلام - قال: اِنَّ فاطمةَ - سلام الله علیها - صدیقةٌ شهیدةٌ.
امام کاظم - علیه السّلام - فرمود: همانا فاطمه (س) زنی بسیار راستگو بود که به شهادت رسید. (1)
حضرت زهرا (س) پس از رحلت پیامبر (ص) ، هیچگاه دست از مبارزه نکشیدند، حتی در بستر بیماری به ایراد خطبه و انزجار از کسانی پرداختند که امامت و رهبری را به انحراف کشاندند. سکوت و قهر حضرت زهرا (س) با خلیفه مسلمانان، که تازه بر مسند قدرت تکیه زده بود، موجب رسوایی او نزد مردم میشد. پس از غصب «فدک» و ایراد خطبه، غاصبان درصدد کسب رضایت حضرت زهرا (س) برآمدند تا در میان مردم، مصداق حدیث «اِنّ اللّهَ یَغضبُ لِغضبکِ»(2) نشوند. اما سکوت و قهر حضرت فاطمه (س) آنها را برای همیشه تاریخ، مصداق این حدیث نبوی ساخت. این رفتارها نیز اگرچه ظاهری عاطفی دارند، اما دارای معنایی عمیق میباشند. هرچند پرداختن به تمام رفتارهای حضرت در این نوشتار ممکن نیست، اما متون تاریخی و احادیث نشان میدهند که رفتارهای سیاسی ایشان در چند قالب بودند:
الف. ایراد خطبه و مبارزه با بدعت در سیره و سنّت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله در قالب تقاضای «فدک» و مشی احتیاج و نظرخواهی از مهاجر و انصار؛
ب. ایراد شعار پرمحتوای فراق رسول الله صلی لله علیه وآله و اعلام نگرانی از آینده مسلمانان و شکستن ارزشهای موجود در جامعه؛(3)
ج. عدم گفتوگو با ابوبکر و عمر برای رسوا کردن آنها در مقابل مردم هنگام بیماری، در قالب سکوت؛
د. انزجار از غاصبان حکومت و مردم منفعل که در قالب وصیّت سیاسی نمود یافته است.
این رفتارها، که دارای پیامدهای کوتاه مدت و بلند مدتی برای غاصبان حکومت بودند، باعث شدند بسیاری از حقایق به فرهنگ شیعه منتقل شوند؛ زیرا از تمام این رفتارها و متن وصیّت سیاسی ایشان و بخصوص خطبههای گوهربار ایشان، میتوان دریافت که سیاست حاکم بر زمان ایشان، سیاست خشونت، فشار، خفقان و به تسلیم وادار کردن و همچنین لگد مال کردن حقوق افراد بود و در واقع، آنچه حضرت را رنج میداد محو سیاست اسلامی و جایگزین شدن سیاست شیطانی مبتنی بر دروغ و عوام فریبی بود.
______________________________
1. اصول کافی، ج 1، ص 458.
2. محمدباقر مجلسی، پیشین، ج 37، ص 70، روایت 38، ب 50.
3. حسین بشیریه، جامعه شناسی سیاسی، چ پنجم، تهران، نشر نی، 1376، ص 58.