صفحات: << 1 ... 32 33 34 ...35 ...36 37 38 ...39 ...40 41 42 ... 195 >>
منشور اخلاقی امام کاظم علیه السلام
فرازی از پیامها و سفارشات امام موسی کاظم (علیه السلام) به هشام، که حیات اخلاقی، سیاسی و اجتماعی انسان واقعی را ترسیم میکنند.
ای هشام، همانا خداوند را بر بندگان دو حجت است: 1- حجت ظاهری، 2- حجت باطنی، و اما حجت ظاهری که رسولاناند و انبیا و امامان، و اما حجت باطنی، که عقل و خرد است.
ای هشام، همانا خردمند کسی است که نه حلال او را از شکر و سپاس باز دارد، و نه حرام بر صبرش چیره گردد.
ای هشام، هرکس سهچیز را بر سهچیز مسلط گرداند، مانند آن است که هوس خود را بر نابودی عقلش کمک کرده:
1- هرکس که روشنایی اندیشه اش را با آرزوهای درازش تاریک سازد؛
2- و کسیکه شگفتیهای حکمتش را با سخنان یاوه و گزاف نابود کند؛
3- و آنکس که نور عبرتش را با شهوات نفسش خاموش سازد، گویا هوی و هوس خود را بر نابودی خردش کمک رسانده؛
4- و هر کس که عقل و خردش را نابود کند، با اینکار، دین و دنیای خود را تباه ساخته است.
ای هشام، چگونه کردارت نزد خدا پاک باشد، با آنکه دل از فرمان پروردگارت بازداشته باشی و بر علیه عقلت به طاعت هوست رفته باشی؟!
ای هشام، مردم برای طاعت خداوند آفریده شده اند، و هیچ نجاتی جز به طاعت او مقرر نیست.
ای هشام؛ بهراستی خردمندان چشم از دنیا پوشیدند و دیده به آخرت دوختند، زیرا دریافتند که دنیا، خواهانی است خواستهشده، و آخرت هم خواهان است و هم خواستهشده؛ در نتیجه هرکس که خواهان آخرت باشد، بهره خود را بهطور کامل از دنیا برگیرد. و هرکس که جویای دنیا باشد، آخرت او را طلب کند و مرگش فرا رسد، و هر دو سرا، هم دنیا و هم آخرتش را بر او تباه سازد.
ای هشام؛ آنکس که زبانش راستگوست، عملش پاک و نیکوست و آنکس که نیتش پاک باشد، روزیش افزون شود و آنکس که با برادران و خانواده اش بهخوبی برخورد کند، عمرش طولانی گردد.
ای هشام؛ آنکس که مردانگی ندارد دین ندارد، و آنکس که عاری از مردانگی است عقل ندارد، و باارزشترین مردم، کسی است که دنیا را برای خود هیچ مقام و منزلتی نداند. بهتحقیق، برای بدنهای شما بها و قیمتی جز بهشت نیست، پس آن را جز به بهشت مفروشید.
ای هشام؛ هرکس که از تعرض به آبروی مردم خودداری کند، خداوند نیز در روز قیامت از کیفر گناه او درگذرد؛ و هرکس که خشم خود را از مردم باز دارد، خدا نیز بهروز رستاخیز، خشم خود را از او باز دارد.
ای هشام؛ فرد عاقل هرگز دروغ نگوید، اگر چه مطابق میلش باشد.
ای هشام؛ بهترین وسیله تقرب بنده به خدا، پساز شناخت او، نماز است و احسان به پدر و مادر؛ و اجتناب از صفت حسادت و خودبینی و فخرفروشی.
ای هشام؛ در پی اصلاح روزگاری باش که در پیش داری، پس نظر کن که آن چه روزی خواهد بود، و پاسخی برایش مهیا کن؛ زیرا که بی شک تو بازداشت شوی و مؤاخذه گردی، و از روزگاران گذشته و مردمانش پند گیر، که بهراستی روزگار خود طولانی است و [اما برای شخص] محدود و کوتاه.
منبع: تحفالعقول، ص 361
مدیریت حوزه علمیه خواهران استان اصفهان
چگونه عبادت كنیم؟
خاشعانه”
خشوع، آن توجّه قلبى به پروردگار و داشتن حالتى است كه مناسب با عظمت خداوند است. پرستش خدا باید همراه با قلبى سرشار از احساس عظمت خدا و كوچكى و نیاز در مقابل او باشد. قرآن، در وصف مؤمنان رستگار، «خشوع در نماز» را بیان مى كند:
«الَّذِینَ هُمْ فِىصَلَاتِهِمْ خَشِعُونَ» (مؤمنون،3)
این خشوع قلبى، باید سراسر وجود اهل عبادت را فرا بگیرد. راه بدست آوردن آن، اینست كه نمازگزار، چنان عبادت كند كه گویا خدا را مى بیند و ذلت و كوچكى خویش را در برابر قدرت و عظمت او حسّ كند.
در حدیث است: «اُعْبُدُاللَّهَ كَاَنَّكَ تَراه» .
(مصباح الشریعه، ص8).
خدا را چنان عبادت كن كه گویا او را مى بینى.
در حدیث دیگر است: «فَصَلِّها لِوَقتِها صَلاةَ مُوَدِع» .
(بحارالانوار، ج84، ص223).
نماز را در وقتش چنان بخوان، كه گویا آخرین نماز توست و تو از نماز و دنیا خداحافظى مى كنى.
کتاب پرتوی از اسرار نماز، محسن قرائتی.
آیت الله العظمی بهجت رحمه الله علیه فرمودند :
کسی که می خواهد روزی اش فراوان شود، این ذکر را بسیار بگوید
و در آغاز و پایان هم، یک صلوات بفرستند:
اللّهُمَّ اَغنِنی بِحلالِکَ عَن حَرامِکَ،وَ بِفَضلِکَ عَمَّن سِواک.
[یعنی؛خدایا،مرا به وسیله حلالت از حرام خویش بی نیاز کن،
و با فضل و بخشش خودت، از هرچه غیر از خود بی نیاز ساز.]
کتاب گوهرهای حکیمانه، صفحه ۱۴.
فرازی از دعای ندبه؛
«أَینَ وَجهُ اللهِ الّذی إلَیهِ یَتَوَجَّهُ الاولیاءِ
؛کجاست آن وجه خدایی که دوستان و اولیای خدا به سوی او توجه می کنند!»
امام زمان، وجه خداست؛ روي خداست؛ آينه تمام نماي جمال و جلال خداست که در همه جا حاضر و ناظر است. حضور همه جانبه او در جهان هستي، از جنس حضور قيومي و همه جانبه الهي است.
مفاتیح الجنان .
اللهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفرج
امام على(علیه السلام) فرمودند:
هيچكس چيزى را در دل نهان ننمود، جز آنکه (آنچه نهان داشت) در سخنان بيانديشه اش آشكار گشت يا در صفحات چهره اش، هويدا شود.
ما اَضْمَرَ اَحَدٌ شَيْئا إِلا ظَهَرَ فِي فَلَتَاتِ لِسانِهِ وَ صَفَحاتِ وَجْهِهِ.
نهج البلاغه: الحکمة ۲۶.
گلزار بهشت است و غمی نیست در اینجا
محرمتر از این در حرمی نیست در اینجا
باغی است پر از عطر وفا شهر شهادت
گل هست، ولی خار غمی نیست در اینجا
میزان، تشخیص شورای نگهبان
حضرات آقایان فقهای شورای نگهبان را با آشنایی و شناخت تعیین کردم و احترام به آنان و حفظ مقامشان را لازم می دانم.[صحیفه امام، ج۱۸، صص۴۳۱ - ۴۳۲] شورای نگهبان، این فقهایی که در آنجا هستند، تمامشان را من از نزدیک، سال های طولانی می شناسم که باید بگویم این ها را من بزرگ کرده ام. [صحیفه امام، ج۱۷، ص۲۷۲] اعضای محترم شورای نگهبان - ایدهم الله تعالی - حافظ مصالح اسلام و مسلمین هستند. [صحیفه امام، ج۱۸، ص۴۳۱] تشخیص شورای نگهبان، مخالف قانون نیست، مخالف اسلام هم نیست، میزان است، همه باید بپذیریم.[صحیفه امام، ج۱۴، ص۳۷۷] من با نهاد شورای نگهبان صددرصد موافقم و عقیده ام هست که باید قوی و همیشگی باشد. [صحیفه امام، ج۱۹، ص۴۳]
اجتناب از توهین و تضعیف شورای نگهبان
نباید از کسی پذیرفت که ما شورای نگهبان را قبول نداریم، نمی توانی قبول نداشته باشی. مردم به این ها و به قانون اساسی رأی دادند. مردمی که به قانون اساسی رأی دادند، منتظر هستند که قانون اساسی اجرا بشود. (این طور نباشد که) هر کس از هرجا صبح بلند می شود، بگوید من شورای نگهبان را قبول ندارم، من قانون اساسی را قبول ندارم، نه! [صحیفه امام، ج۱۴، ص۳۷۷]
شورای نگهبان، قانونی است و کسی حق ندارد در مصاحبه ها و نطقها و رسانه ها به آن توهین و یا آن را تضعیف نماید.[صحیفه امام، ج۱۴، ص۲۰۱]
کلامِ «شورای نگهبان کذا»؛ فساد
من هشدار می دهم که تضعیف و توهین به فقهای شورای نگهبان، امری خطرناک برای کشور و اسلام است. [صحیفه امام، ج۱۸، ص۴۳۱] اگر کسی بخواهد فساد کند و به مردم بگوید که این شورای نگهبان کذا، این فساد است، یک همچو آدمی مفسد است و باید تحت تعقیب مفسد فی الارض قرار بگیرد. [صحیفه امام، ج۱۴، ص۳۷۰]
توصیه هایی به شورای نگهبان
الف. عدم انفعال از هیچ قدرتی
از شورای محترم نگهبان می خواهم و توصیه می کنم، چه در نسل حاضر و چه در نسلهای آینده که با کمال دقت و قدرت، وظایف اسلامی و ملی خود را ایفا و تحت تأثیر هیچ قدرتی واقع نشوند. [صحیفه امام، ج۲۱، ص۴۲۱]
ب. ایستادگی قاطع بر مواضع اسلام
شما روی مواضع اسلام قاطع بایستید، ولی به صورتی نباشد که انتزاع شود شما در همه جا دخالت می کنید. صحبتهای شما باید به صورتی باشد که همه فکر کنند در محدوده قانونی خودتان عمل می کنید، نه یک قدم زیاد و نه یک قدم کم.[صحیفه امام، ج۱۹، صص۴۳ - ۴۴]
ج. حرکت در محدوده قانونی خود
در همان محل قانونی وقوف کنید، نه یک کلمه این طرف و نه یک کلمه آن طرف. گاهی ملاحظه می کنید که مصالح اسلامی اقتضا می کند که به عناوین ثانوی عمل کنید، به آن عمل کنید. شما باید سعی کنید که نگویند می خواهید در تمام کارها دخالت کنید، حتی در مسائل اجرایی. البته خود، این مسائل را می دانید و عمل می کنید، ولی من تذکر می دهم. شما باید توجه داشته باشید که اگر مباحثات به مناقشات تبدیل شود و جلوی یکدیگر بایستید، اسباب این می شود که شورای نگهبان تضعیف شود و در آتیه از بین برود. [صحیفه امام، ج۱۹، صص۴۳ - ۴۴]
«دوقطبی دروغین جنگ و برجام»
هدف دشمن از این غفلت «ایجاد ضعف و تزلزل در مسئولین و القای احساس «نمیشود و نمیتوانیم»
یک. محور همیشگی شرارت
“ایران بهشدت بهدنبال سلاحهای کشتار جمعی و صادرکننده تروریست است، در حالی که یک اقلیت حاکم، آرزوی مردم ایران برای آزادی را سرکوب میکنند. …چنین دولتهایی [ایران، کره شمالی و عراق] یک محور شرارت را تشکیل میدهند. آنها برای به خطر انداختن صلح خود را مسلح میکنند…” این جملات بخشی از سخنرانی معروف و جنگطلبانه جرج دبلیو بوش در ماههای پایانی سال ۸۰ است که در آن تلاش میکرد مبانی نظری لشکرکشیهای بعدی آمریکا پس از افغانستان و چندین و چند سال جنگ خانمان سوز در منطقهی جنوب غرب آسیا را توجیه کند. رهبر انقلاب در واکنش به این مسائل، در همان برههی زمانی خطاب به مسئولین نظام، چگونگی مواجهه با دشمن را اینگونه بیان کردند: «بعضی ممکن است هیچ تهدیدی را متوجّه نظام ندانند، بگویند نه، هیچ تهدیدی متوجه نظام نیست. بعضی ممکن است تهدید را قبول کنند، اما آن را متوجّه به بخشی از نظام بدانند، نه به همه نظام؛ و خود را خارج از آن بخشِ مورد تهدید بپندارند. بعضی نیز ممکن است تهدید را جدّی بدانند، اما راه حلّ آن را تسلیم و پوزشخواهی گمان کنند….[نه] تهدید هست؛ تهدید، عمومی است. راه حلّ آن هم حفظ و افزایش “عناصر قدرت در درون نظام” است. ما عناصر قدرت فراوانی داریم.» ۸۰/۱۲/۲۷
دو. انتخابات و دوقطبیهای کاذب
حال سؤال این است که مهمترین عنصر قدرت کشور چیست؟ «مهمترین عنصر قدرت ما، مردم هستند و بزرگترین عاملی که این مردم را در صحنه و فعّال نگه میدارد، ایمان و اتّحاد آنهاست.» ۸۰/۱۲/۲۷ انتخابات را میتوان یکی از اصلیترین جلوههای حضور و اتحاد مردم دانست. از طرف دیگر، «یکی از ترفندهایی که [دشمنان] اخیراً یاد گرفتهاند و دارند اعمال میکنند، ایجاد دوقطبیهای کاذب است؛ دوقطبیهای دروغین است.» ۹۴/۱۲/۵ نقشه دشمن برای انتخابات امسال نیز اینبار شکل جدید و البته کمی پیچیدهتر به خود گرفته است: ترکیبی از همین دو ترفند “تهدید” و “دوقطبی دروغینِ” یا جنگ یا برجام. «چه در دورهی دولت قبلی آمریکا، چه در دولت فعلی آمریکا، یکی از ترفندهای دشمن این بوده است که مرتّب تهدید کنند به جنگ؛ و [اینکه] گزینهی نظامی روی میز است. آن مسئول اروپایی هم، میگوید که جنگ در ایران حتمی بود؛ اگر برجام نبود، حتماً جنگ بود؛ دروغ محض! چرا میگویند جنگ؟ برای اینکه ذهن ما برود به جنگ [امّا] جنگ واقعی چیز دیگر است؛ جنگ واقعی جنگ اقتصادی است» ۹۵/۱۱/۲۷ در حالیکه «یکی از وسایل تشویق و امید دادن به دشمن برای تهاجم و حمله، این است که ما به مشکلات جامعه نرسیم.» ۸۲/۲/۲۲ هدف دشمن از این غفلت هم «ایجاد ضعف و تزلزل در مسئولین و القای احساس «نمیشود و نمیتوانیم» با استفاده از تاکتیکهای جنگ روانی است.» ۹۶/۱/۲۰
سه. شجاعت مسئولان! اما نه فقط در جنگ نظامی
در این بین، «برای یک کشور بدترین موقعیّت این است که مسئولین کشور از اخم و تهدید و تشر دشمن بترسند؛ اگر ترسیدند، در واقع در را برای ورود او و دخول او و تجاوز و تعرّض او باز کردهاند. کار را با عقل و با منطق و با حکمت باید انجام داد، در این تردیدی نیست، امّا با شجاعت باید انجام داد؛ با ترسیدن، با دلهره، با تحتتأثیر تشر و بداخلاقی و اخم و گرهِ ابروان قدرتمندان صاحب قدرت در دنیا قرار گرفتن، تحت تأثیر اینها واقع شدن، اوّل بدبختی است.» ۹۶/۱/۳۰
مسئول و مدیر تراز انقلاب اسلامی، فردی است که با شنیدن تهدید یا تشر دشمن، نه تنها عقبنشینی نکرده و نمیترسد، بلکه با اعتماد و حسنظن به وعدهی الهی، خود را برای نحوهی درست مواجهه با مشکلات و تهدیدات و حل انها آماده میکند: «[در یکی از جنگها] خبر میدادند که دشمن به صورت متراکم در انتظار شماست؛ بترسید! در پاسخ به این هشدار و بیمدهی اینها میگفتند: «حسبنا الله و نعم الوکیل»؛ خدا برای ما بس است و پشتیبانی او برای ما کافی است. البته «حسبنا الله و نعم الوکیل» را در پستوی اتاق و داخل بسترِ راحت نمیشود گفت. ما نه کاری بکنیم، نه تلاشی بکنیم، نه حرکتی بکنیم، … بعد هم بگوییم: «حسبنا الله و نعم الوکیل»! نه، خدای متعال آدمی را که در راه او مجاهدت نمیکند، کفایت نخواهد کرد. این کفایت مربوط به میدان جنگ است. ما امروز در یک میدان نبردیم؛ اگرچه نه نبرد نظامی. … اینجاست که آدم میگوید: «حسبنا اللَّه و نعم الوکیل» ۷۹/۴/۱۹.
منبع:http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=36252
<< 1 ... 32 33 34 ...35 ...36 37 38 ...39 ...40 41 42 ... 195 >>