سامانه وبلاگ مدارس
به مدرسه علمیه الزهراء(س) گلدشت خوش آمدید.

صفحات: 1 ... 41 42 43 ...44 ... 46 ...48 ...49 50 51 ... 195

  چهارشنبه 16 فروردین 1396 09:09, توسط حوزه علمیه الزهرا(س) گلدشت   , 30 کلمات  
موضوعات: نکته روز

انَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّي يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ

 خداوند سرنوشت هیچ قوم( و ملّتی) را تغییر نمی دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند!

  چهارشنبه 16 فروردین 1396 09:06, توسط حوزه علمیه الزهرا(س) گلدشت   , 13 کلمات  
موضوعات: خواندنی ها

رهبر انقلاب: کودکان شما یاد بگیرند، عادت کنند که به کتاب نگاه کنند.

  سه شنبه 15 فروردین 1396 14:39, توسط حوزه علمیه الزهرا(س) گلدشت   , 37 کلمات  
موضوعات: نکته روز

آن شاخصی که میتواند پاک بودن دل همه انسان ها را تشخیص دهد و مشخصات یک دل پاک را تعیین کند، خداوند است نه خود شخص.پس ایمان به خداو اجرای دستورات الهی و پاکی دل ملاک است

  سه شنبه 15 فروردین 1396 12:59, توسط حوزه علمیه الزهرا(س) گلدشت   , 652 کلمات  
موضوعات: روز شمار تاریخ

پروین  اعتصامی كه نام اصلی او رخشنده است در بیست و پنجم اسفند 1285 هجری شمسی در تبریز چشم به جهان گشود و در كودكی با خانواده اش به تهران آمد.
پدرش كه مردی بزرگ بود در زندگی او نقش مهمی داشت و هنگامی كه متوجه استعداد دخترش شد به پروین در زمینه سرایش شعر كمك كرد.

یوسف اعتصامی ، پدر پروین معروف به اعتصام الملك از نویسندگان و دانشمندان به نام ایران بود.
وی نخستین چاپخانه را در تبریز بنا كرد مدتی هم نماینده ی مجلس بود.

اعتصام الملك مدیر مجله ای به نام بهار هم بودكه نخستین اشعار پروین در همین مجله منتشر شد.
پروین چهار برادر داشت .

مادر پروین ، اختر اعتصامی نام داشت . او در پرورش احساسات شاعرانه دخترش نقش مهمی داشت و به دیوان اشعار او علاقه فراوانی نشان می داد.

پروین از كودكی با مطالعه آشنا شد ، خانواده او اهل مطالعه بود و وی مطالعه علمی و فرهنگی به ویژه ادبی را از لا به لای گفت وگوهای آنان در می یافت .

در یازده سالگی به دیوان اشعار فردوسی ، نظامی ، مولوی ، ناصرخسرو ، منوچهری انوری ، فرخی كه همه از شاعران بزرگ و نام آور زبان فارسی به شمار می آیند، آشنا بود و از همان كودكی پدرش در زمینه وزن و شیوه های یادگیری آن ها با او تمرین می كرد.

پروین در 18 سالگی فارغ التحصیل شد و در تمام دوران تحصیل یكی از شاگردان ممتاز مدرسه بود.البته پیش از ورود به مدرسه معلومات زیادی داشت.

پیش از ازدواج او ، پدرش با چاپ مجموعه اشعار او مخالف بود و این كار را با توجه به اوضاع و فرهنگ آن روزگاردرست نمی دانست ، اما پس از ازدواج پروین و جدائی او از شوهرش به این كار رضایت داد.

نخستین مجموعه شعر پروین حاوی اشعاری بودكه او تا پیش از 30 سالگی سروده بود و بیش از 150 قصیده قطعه غزل و مثنوی را شامل می شد.

مردم استقبال فراوانی از اشعار او كردند ، به گونه ای كه دیوان او در مدت كوتاهی پس از چاپ دست به دست میان مردم می چرخید و بسیاری باور نمی كردند كه آنها را یك زن سروده است .

اساتیدمعروف آن زمان مانند دهخدا و علامه ی قزوینی هركدام مقاله هایی درباره اشعار او نوشتند و شعر و هنرش را ستودند.

پروین مدتی هم كتابداركتابخانه دانشسرای عالی تهران (دانشگاه تربیت معلم كنونی) بود.
وزارت فرهنگ در سال 1315 مدال درجه سه لیاقت را به پروین اعتصامی اهدا كرد ولی او این مدال را قبول نكرد.گفته شده است كه حتی پیشنهاد رضا خان را كه از او برای ورود به دربار و تدریس به ملكه و ولیعهد وقت دعوت كرده بود ، نپذیرفت . روحیه و اعتقادات پروین به گونه ای بودكه به خود اجازه نمی داد ، در چنین مكان هایی حاضر شود. این شاعر معاصر كه در 15 سالگی درباره ستمگران و ثروتمندان به سرودن شعر پرداخته بود ، نمی توانست به محیط اشرافی دربار قدم بگذارد و درخدمت آنها باشد.

پروین اعتصامی پس ازكسب افتخارات فراوان و درست در زمانی كه برادرش ابوالفتح اعتصامی - دیوانش رابرای چاپ دوم آن حاضر می كرد ، ناگهان در روزسوم فروردین 1320 بستری شد . پزشك معالج او بیماری اش را حصبه تشخیص داده بود ، اما در مداوای او كوتاهی كرد و متاسفانه زمان درمان او گذشت و شبی حال او بسیار بد شد و در بسترمرگ افتاد و در 15 فروردین (شب شانزده 1320 هجری شمسی ) چشم از جهان فروبست .

پیكر او را در آرامگاه خانوادگی اش در شهر قم و كنار مزار پدرش در جوار خانم حضرت معصومه (س ) به خاك سپردند.

پس از مرگش قطعه شعری از او یافتندكه معلوم نیست در چه زمانی برای سنگ مزار خود سروده بود.

این قطعه را بر سنگ مزارش نقش كردند ، آنچنان كه یاد و خاطره اش در دل مردم نقش بسته است . گزیده ای از این شعر چنین است :

این كه خاك سیهش بالین است اختر چرخ ادب پروین است ،

گرچه جز تلخی از ایام ندید ، هرچه خواهی سخنش شیرین است ،

صاحب آن همه گفتار امروز سائل فاتحه و یاسین است

آدمی هرچه توانگر باشد چون بدین نقطه رسد مسكین

 

  سه شنبه 15 فروردین 1396 09:23, توسط حوزه علمیه الزهرا(س) گلدشت   , 0 کلمات  
موضوعات: خواندنی ها

  سه شنبه 15 فروردین 1396 09:19, توسط حوزه علمیه الزهرا(س) گلدشت   , 229 کلمات  
موضوعات: خواندنی ها

آیت الله حائری شیرازی فرمودند :

شیوه برخورد با رفتارهای ناپسند کودک

فرض کنید شما ظرفی پر از شیر، از مغازه ای گرفته و می خواهید به منزل ببرید. چون این ظرف پر می باشد، بسیار آهسته و با احتیاط کامل حرکت می کنید، تا چیزی از شیر بر زمین نریزد.

اما اگر در این حال کسی آمد و به شما تنه زد، و نصف ظرف شیر بر زمین ریخت، در این هنگام، دیگر شما در حرکت، احتیاط نمی کنید و آهسته نمی روید؛ بلکه بدون هیچ هراسی، می توانید به سرعت حرکت کنید؛ چون دیگر خوف ریختن شیر وجود ندارد.

دربارۀ کودکانِ خود نیز سعی کنید کودک شما خیال کند که ظرف حیثیت و حرمت او پر می باشد و باید با احتیاط کامل رفتار کند، و تلاش کند کسی به او تنه نزند؛ امّا اگر شما آمدید و به او تنه زدید، دیگر ظرف حرمت و شخصیت او تقلیل خواهد یافت، و طبعاً دیگر نباید توقع داشته باشید که این کودک رفتارش با شما مثل سابق باشد.

پس، این نکتۀ مهم را فراموش نکنید که گاهی «تغافل» لازم است،

به این معنا که شما از عیوب فرزندانتان آگاه باشید، اما کودک شما اطلاع نداشته باشد که شما از عیوب او آگاه هستید.

 آگاه بودن شما از عیوب فرزندانتان خوب است، اما آگاه بودن ایشان از این که شما عیوب وی را می دانید، خوب و به صلاح نیست.

 

  سه شنبه 15 فروردین 1396 08:57, توسط حوزه علمیه الزهرا(س) گلدشت   , 28 کلمات  
موضوعات: خواندنی ها

تازه، جنگی که نکردند سلیمانی‌ها

شاعری هستم و وقتش برسد سربازم، از تن داعشیان کوه اُحُد می‌سازم

شعرخوانی آقای صابر خراسانی پیش از سخنرانی رهبرانقلاب در حرم رضوی

 

 

 

  دوشنبه 14 فروردین 1396 18:11, توسط حوزه علمیه الزهرا(س) گلدشت   , 494 کلمات  
موضوعات: احکام

سوال

آيا يکي از من از مادرم بپرسه، بگم سلام داره….دروغه؟؟
يا کسي رو تو خيابون ميبينم تعارف خشک ميکنم مثلا بفرما خونه
يا يکي ک ميدونم نميتونه بياد خونه بهش بگم تشريف بياريد خونه
يا مثلا يکي از من ميپرسه مامانت خونست،ب شوخي بگم نه
آيا اينها تعارف دروغ وحرامه؟
رهبري
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پاسخ
- قبل از پاسخ روایتی راعرض میکنیم
روزی امام صادق(علیه السلام) به همراه فرزندش اسماعیل در مجلسی بودند، یکی از دوستان آن حضرت وارد شد و سلام کرد و سپس نشست، وقتی حضرت از جای برخواستند که از مجلس خارج شوند، آن شخص نیز از جای برخواست و به اتّفاق امام( علیه السلام) به راه افتاد، در راه همراه امام بود، تا اینکه به درب خانه ی امام رسیدند، امام(علیه السلام) بدون اینکه به آن شخص تعارف کنند از او جدا شده و وارد خانه شدند، در این هنگام اسماعیل به حضرت عرض کرد: ای پدر چرا به آن شخص تعارف نکردید و نفرمودید داخل منزل شود؟! حضرت فرمود: آمدنش در خانه موردی نداشت(یعنی آمادگی پذیرش او را نداشتم) اسماعیل گفت: اگر تعارف می کردید او خودش نمی آمد. حضرت فرمود: دوست ندارم که خداوند نام من را جزء کسانی ثبت فرماید که در تعارف زیاده روی می کنند.(یعنی تعارف های دروغین می کنند)(بحارالانوار، ج72، باب العرض علی اخیک، ص457)

- اما این نکته نیز قابل ذکر است که اگر تعارف همراه دروغ و امر حرام دیگری نباشد و در عرف احترام به مؤمنین و بزرگترها محسوب شود جزء مطالب ذکر شده نمی باشد.
انسان بايد در تعارف هاي عادي هم بايد مراقب گفتار و رفتار خود باشد. گاهي فردي را به چيزي تعارف مي كنند كه به دليلي، خواهان پذيرش آن نيست كه بايد مراقب باشد تا به دروغگويي آلوده نشود. مانند روزه داري كه نمي خواهد كسي از روزه بودنش آگاه شود و در پاسخ تعارف ديگران، براي جلوگيري از ريا دروغ مي گويد يا كسي كه درباره حرام يا حلال بودن مال تعارف كننده شك دارد و چون نمي خواهد مرتكب خوردن مال حرام يا مشكوك شود، به دروغ مي گويد ميل ندارم، در حالي كه بسيار گرسنه بوده و ميل به خوردن دارد. در اين جا شخص براي ترك عملي حرام، مرتكب عمل حرام ديگر يعني دروغگويي شده است. بنابراين در تعارف ها، مراقبت از زبان، بسيار لازم است و در اين موارد نبايد پاسخي داد كه جنبه اخباري داشته باشد.

- در مواردي كه انسان خود تعارف مي كند نيز بايد مراقب باشد. مثلاً تعارف كند، در حالي كه از آن ناراضي و ناخشنود است.
- پس در تکریم مومنین ایراد نمیگیرند گرچه باید عادت کنیم براساس سیره اهل بیت حرکت کنیم تا به کمال برسیم


ضمنا حکم آیت_الله_خامنه_ای درباره حکم دروغ به شوخی این است:
* پرسش: آیا دروغ گفتن به شوخی گناه دارد؟
جواب: اگر خبری خلاف واقع بدهد و مقصودش این باشد که مخاطب آن را جدی بگیرد حرام است، اما اگر در آنچه که می گوید قصد جدی ندارد و نمی خواهد خلاف واقع مطلبی بگوید مثل این که به شوخی از زبان شخصی یا حیوانی مطلبی را نقل می کند، حرام نیست.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

کلیدواژه ها: احکام, احکام دروغ
  دوشنبه 14 فروردین 1396 09:50, توسط حوزه علمیه الزهرا(س) گلدشت   , 1693 کلمات  
موضوعات: آینه خدا

چرا باز هم اقتصاد، چرا باز هم تولید؟
 

در مسابقه‌ی اقتصاد جهانی، توان تولید یک ملت است که حرف آخر را می‌زند. این جمله به‌معنای کم ارج دانستن سایر ابعاد مانند علم و فرهنگ و سیاست نیست، زیرا قدرت تولید، گرچه ابتدا در شمایل اقتصاد خود را نشان می‌دهد، اما به‌محض ورود به‌سایر عرصه‌ها، آن مناسبات را نیز دگرگون و همساز می‌کند. مرحوم جلال درست تشخیص داده بود که فارق میان غرب و سایر ممالک، اهل تولید بودن یا مصرف کننده بودن است زیرا اقتصاد تولیدمحور، روحی تازه بر سایر جوارح اجتماع می‌دمد:
اول: اقتصاد طفیلی غرب یا شرق، نمی‌تواند سیاست مستقل از غرب یا شرق را پشتیبانی کند بلکه سیاستمدار را به زبونی و دریوزگی می‌کشاند. در تجارب جهانی، کشوری را سراغ نداریم که بدون ایستادن بر پای تولید ملی خود، پرچم و گردن مردمانش افراشته مانده باشد و هر چه تولیدات یک کشور، جهانگشاتر شده‌اند، سیاستمدارانش نیز اقتدار بیشتری در مذاکرات یافته‌اند. بی‌جهت نیست که غرب حاضر است محصول را با قیمت کمتر در اختیار ما بگذارد بدون آنکه اجازه دستیابی به فناوری و توان تولیدش را بدهد.

دوم: در باب تولیدات مادی فرهنگی نیز کمابیش چنین است، ملتی که در تولید و محصولات مصرفی خود، احساس هویت مستقل کنند و نام کشورشان روی کالاها با افتخار حک شود، «ما» ی جمعی قوی‌تر و اعتماد به نفس ملی بهتری دارند و بر هر تولید مادی از جمله کالای فرهنگی نیز تواناتر خواهند بود. صدور فرهنگ از طریق سریال‌های سابقا ژاپنی و اخیرا کره‌ای، پیامد قدرت اقتصادی ۴۰ سال پیش ژاپن و ۲۰ سال اخیر کره است.
در مسابقه‌ی اقتصاد جهانی، توان تولید یک ملت است که حرف آخر را می‌زند. این جمله به‌معنای کم ارج دانستن سایر ابعاد مانند علم و فرهنگ و سیاست نیست، زیرا قدرت تولید، گرچه ابتدا در شمایل اقتصاد خود را نشان می‌دهد، اما به‌محض ورود به‌سایر عرصه‌ها، آن مناسبات را نیز دگرگون و همساز می‌کند.

سوم: از سوی دیگر چون توان تولید جز با علم و فن نمی‌تواند دوام داشته باشد، ملت اهل تولید، در بلندمدت باید اهل علم نیز باشند و تولید، علم را نیز در پی خود می‌کشاند تا با نوکردن علم و فن، مزیت‌های اقتصادی‌اش را از دست ندهد. اگر به درستی فرموده‌اند که علم، سلطان است، اقتصاد قائد سلطان است یعنی افسار در دست اوست. در اقتصاد غیرمولدی که مانند برخی کشورهای حوزه‌ی خلیج فارس از صدقه سری پول نفت، رونق هست اما توان تولید نیست، خبری از پیشگامی در علم هم نیست و در مقابل اقتصاد مولدی را سراغ نداریم که با گرمای علمی همراه نباشد. توان تولید بالاتر آلمان و انگلیس و فرانسه در میان سایر کشورهای اروپایی، به‌وضوح از تفاوت دمای محیط‌های علمی‌شان قابل شناسایی است و هر کشوری که حتی در میان کشورهای در حال توسعه، قوت علمی دانشگاه‌های چین یا مالزی را در آغاز جهش اقتصادش با امروز مقایسه کنید.

اینگونه است که نام‌گذاری اقتصادی سال آن هم بر مدار تولید، گرچه حاوی پیامی روشن از جهت سیاستگذاری اقتصادی مسئولان و رفتار اقتصادی ما مردم است اما شریان آب حیات تولیدمحوری، قلمروهای دیگر اجتماع را نیز سرسبز خواهد ساخت.
 


نسبت اقتصاد مقاومتی و تولید
در مسابقه سروری و پیشرفت که میان ملت‌ها درگرفته است، میدان‌دار عصر جدید، اقتصاد است و در مسابقه‌ی اقتصاد، توان تولید یک ملت حرف آخر را می‌زند. توان تولید، حتی نسبت به شاخص‌های متعارف اقتصادی، قبله نمای بهتری محسوب می‌شود، مثلا نرخ رشد اقتصادی بالا، اگر به یمن قدوم سرمایه‌های سیال خارجی در بازارهای بورس یا به برکت صادرات بیشتر نفت خام باشد، از منظر متعارف، کاملا مقبول و مایه‌ی شعف است اما با عینک توان تولید، اگر نگوییم وجه تهدیدی آن برجسته‌تر است، دست کم قابل تمجید نیست، زیرا این رشد، مقاومتی و پایدار ارزیابی نمی‌شود، این رشد حاکی از ارتقاء توان تولید نیست.

ماجرا از اینجا آغاز می‌شود که بدانیم هر اقتصاد، صورت یا ظاهری دارد و نیز باطنی. معیارهای اقتصادی نیز به یک تقسیم، معیارهای حاکی ازصورت اقتصادند و معیارهای راوی باطن اقتصاد. اقتصاد مقاومتی به‌جهت عنصر محوری خود یعنی «مقاوم» بودن، نگاه به باطن اقتصاد دارد، همانگونه که مقاوم بودن، چشم به باطن یک سازه یا ساختمان دارد نه آب و رنگ آن. معیار مقاوم بودن ساختمان با معیار زیبایی، می‌تواند دو ارزیابی متفاوت از یک بنا به دست دهد، در اقتصاد مقاومتی نیز ما محتاج تمایز بین معیارهای تحول صورت و تحول باطن هستیم. چنانچه معیار ما در اقتصاد، سرعت پیشرفت بود، ورود گسترده شرکت‌های خارجی می‌توانست در کوتاه‌ترین زمان ممکن، پیشرفت‌های بخش صنعت و نفت و غیره را به‌دنبال داشته باشد. اگر معیار ما رفاه ظاهری بود، صادرات بیشتر نفت خام و تزریق تمام درآمدهای آن به کشور (مانند عربستان و سایر کشورهای نفتی) می‌توانست درآمد سرانه و رفاه موقت جامعه را افزایش دهد اما زمانی که معیار را مقاوم بودن، قرار می‌دهیم تنها آن دسته از معیارهای صوری (مثل سرعت رشد اقتصاد، درآمد سرانه یا رفاه) برای ما مقبول می‌افتد که با بهبود مقاومت سازه اقتصاد ایران همراه باشد. بدین ترتیب گونه‌هایی از رشد اقتصاد، مطلوب و انواع دیگری از رشد اقتصاد، نامطلوب شمرده می‌شود.


 
معیارهای اقتصاد مقاومتی
حال پرسش این است که اگر به‌دنبال رصد کردن تحول در بطن اقتصاد مقاومتی، هستیم، معیارهای باطنی کدامند که باید معیارهای ظاهری را با آنها بسنجیم؟ به‌نظر می‌رسد توان تولید داخلی و دور ماندن از کرانه‌های خطرناک وابستگی، دو پایه‌ای هستند که نشان می‌دهند سازه‌ی اقتصاد از درون در حال مقاوم شدن یا غیرمقاوم شدن است. اعداد و ارقام اقتصاد ایران نشان می‌دهد جز در زمینه‌ی اتکای درآمدهای ارزی و منابع بودجه به نفت، فاصله‌ی ما از کرانه‌های خطرناک وابستگی زیاد است و ما اساسا اقتصادی وابسته به خارج محسوب نمی‌شویم (چه با شاخص درجه بازبودن اقتصاد یعنی سهم تجارت، چه با شاخص سهم بازارهای مالی خارجی و سرمایه‌های خارجی) البته آمارهای رسمی در خصوص وابستگی ما به قاچاق کالا چیزی نمی‌گویند! در این حوزه عمدتا مساله نه در کمیت وابستگی بلکه در کیفیت است مثل تمرکز تجاری در مبادی واردات یا مقاصد صادرات که به کشورهای معدودی وابسته هستیم. در این بخش راه برون‌رفت، خیلی دشوار نیست مثلا متنوع سازی طرف‌های تجاری به‌صورتی که وابستگی ما به هر کدام، از حدی بیشتر نشود. البته تفاخر و ارزش شدن کالاهای وارداتی مصرفی، روند رو به وخامتی یافته که باید از اکنون به فکر علاج تدریجی آن بود.
توان تولید داخلی و دور ماندن از کرانه‌های خطرناک وابستگی، دو پایه‌ای هستند که نشان می‌دهند سازه‌ی اقتصاد از درون در حال مقاوم شدن یا غیرمقاوم شدن است. اعداد و ارقام اقتصاد ایران نشان می‌دهد جز در زمینه‌ی اتکای درآمدهای ارزی و منابع بودجه به نفت، فاصله‌ی ما از کرانه‌های خطرناک وابستگی زیاد است و ما اساسا اقتصادی وابسته به خارج محسوب نمی‌شویم

معیار اصلی که سال‌ها نشانگر ضعف اقتصاد مقاومتی ماست، معیار دوم یعنی توان تولید داخلی است و اینکه حتی در بخش‌های متعددی که تولید داخل داریم، وابستگی به خارج موجب اثرپذیری تولیدات داخل از فشارها و تحریم‌ها می‌شود. مساله اینجاست که با یک فشار خارجی رشد مثبت تولید جای خود را نه به توقف بلکه به رشد منفی می‌دهد. اینجا نقطه‌ای است که از آن تمام رونق فعالان اقتصاد و درآمد ملی و رفاه خانوارهای ایرانی آسیب‌پذیر است و با اصلاح آن (یعنی تولید داخلی که قدرت رقابت صادراتی داشته باشد) وابستگی درآمدهای ارزی و بودجه به نفت نیز که پیشتر گفته شد، تاحد زیادی بهبود خواهد یافت. از این جهت است که تاکید بر توان تولید داخلی، می‌تواند بهترین معیار تحول باطنی اقتصاد مقاومتی تلقی شود. آنگاه است که اگر معیارهای ظاهری مثل رشد اقتصادی و تکنولوژی و رفاه، موجب ضربه خوردن به توان تولید داخلی باشد، به‌مثابه‌ی ساختمانی است که شیوه زیباسازی آن دارد از توان مقاومتش در برابر زلزله می‌کاهد.

اقتصاد ایران در سالی که گذشت (۱۳۹۵) توانست در خصوص معروف‌ترین شاخص‌های اقتصاد کلان یعنی نرخ رشد اقتصاد  و نرخ تورم، عملکرد قابل قبولی را کسب نماید: نرخ رشد حدود ۸ درصد (با احتساب افزایش فروش نفت) و نرخ تورم تک رقمی. اینها دستاوردهای کم ارزشی نیستند اما زمانی درخور ستایش‌اند که با معیارهای باطنی اقتصاد مقاومتی یعنی پایداری و مقاوم بودن سازه اقتصاد ایران همراه باشند. رشد اقتصاد اگر مرهون نفت باشد و نپاید، دلبستگی را نشاید. اکنون زمانی است که باید آستانه انتظار و توقع را بالاتر از شاخص‌های ظاهری اقتصاد ایران قرار داد. ملاک، افزایش بی‌وقفه توان تولید ملی است. البته چنانکه رهبر معظم انقلاب در نخستین بند از نکات ده گانه‌ی سخنرانی اول فروردین سال گذشته متذکر شدند، تقویت تولید ملی در رشته فعالیت‌های مزیت‌دار کشور معنا دارد و به‌معنای لزوم تولید تمام محصولات مصرفی در داخل نیست.
 


و اما نقش اشتغال
در این میان، اشتغال چه جایگاهی دارد؟ اشتغال از نقاط کلیدی و چهارراه دو شاهراه اقتصادی – اجتماعی محسوب می‌شود: در منطق اجتماعی، شیوع بیکاری به‌معنای محدوده‌ی قرمز و خطر کرامت فرد و خانواده، نماگرهای سلامت اخلاقی و روانی، ناهنجاری اجتماعی و حتی خطر در مقبولیت سیاسی است. همچنین اشتغال‌زایی از نقاط ضعف دهه‌ی اخیر عملکرد اقتصاد ایران به‌شمار می‌رود و به اذعان مراکز تحقیقاتی کشور یک چالش بالقوه مهم پیش رو در سال‌های آتی خواهد بود. به بیان دیگر رشد اقتصاد کشور، رشدی نبوده که متناسب با آن اشتغال‌زایی ایجاد کرده باشد. این چالش با یک ابتکار و چرخش سیاستی می‌تواند به فرصت تبدیل شود زیرا کشور به لحاظ پتانسیل‌های انسانی معطل و پس‌اندازهای راکد و سرمایه‌های غیرمولد، دارای مزیت است. اما جدا از تمام ملاحظات فوق، میان اشتغال با هدف تولید داخل چه پیوندی وجود دارد؟

اشتغال از جمله شاخص‌های خروجی یک نظم و از جمله معیارهای ظاهر عملکرد سیستم است. در موقعیتی که اولا رونق اقتصادی بیشتر، ثانیا قیود به‌کار افتادن استعدادهای انسانی کمتر و محیط سهل‌تر، و ثالثا تناسب میان نیروی کار و نیازهای بازار وجود داشته باشد، کمتر بیکاری را تجربه خواهد کرد. اقتصاد ایران به لحاظ خروج از رکود احتمالا وضع بهتری نسبت به سال‌های گذشته در پیش دارد، اما درخصوص دو عامل دیگر یعنی عدم تناسب مهارت‌های نیروی کار و قیدوبندهای کسب‌وکار، ناکارآمدیم. عدم نقش‌آفرینی جدی مردم در اقتصاد ایران، تاحدی ناشی از این دو مانع است. البته رونق اقتصاد می‌تواند ناشی از نیروهای برونزا باشد و مثلا زمانی که شرکت‌های خارجی بر اقتصاد ملی مسلط هستند یا اقتصاد به یک اقتصاد نفتی صرفا خدماتی تبدیل شود، ممکن است اشتغال بالایی نیز ایجاد شود. آن هنگام که هم معیار باطنی یعنی توان تولید داخلی و هم معیار ظاهری یعنی اشتغال، بهبود را نشان دهند، آنگاه می‌توان از جهت نمایی صحیح نظام اقتصادی اطمینان خاطر داشت.
 

منبع: http://farsi.khamenei.ir

  دوشنبه 14 فروردین 1396 09:37, توسط حوزه علمیه الزهرا(س) گلدشت   , 551 کلمات  
موضوعات: آداب, آینه خدا

دعاى روز دوشنبه‏

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يُشْهِدْ أَحَداً حِينَ فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ‏ وَ لاَ اتَّخَذَ مُعِيناً حِينَ بَرَأَ النَّسَمَاتِ‏ لَمْ يُشَارَكْ فِي الْإِلَهِيَّةِ وَ لَمْ يُظَاهَرْ فِي الْوَحْدَانِيَّةِ كَلَّتِ الْأَلْسُنُ عَنْ غَايَةِ صِفَتِهِ وَ الْعُقُولُ عَنْ كُنْهِ مَعْرِفَتِهِ ‏وَ تَوَاضَعَتِ الْجَبَابِرَةُ لِهَيْبَتِهِ وَ عَنَتِ الْوُجُوهُ لِخَشْيَتِهِ وَ انْقَادَ كُلُّ عَظِيمٍ لِعَظَمَتِهِ‏ فَلَكَ الْحَمْدُ مُتَوَاتِراً مُتَّسِقاً وَ مُتَوَالِياً مُسْتَوْسِقاً (مُسْتَوْثِقاً) وَ صَلَوَاتُهُ عَلَى رَسُولِهِ أَبَداً وَ سَلاَمُهُ دَائِماً سَرْمَداً اللَّهُمَّ اجْعَلْ أَوَّلَ يَوْمِي هَذَا صَلاَحاً وَ أَوْسَطَهُ فَلاَحاً وَ آخِرَهُ نَجَاحاً وَ أَعُوذُ بِكَ مِنْ يَوْمٍ أَوَّلُهُ فَزَعٌ وَ أَوْسَطُهُ جَزَعٌ وَ آخِرُهُ وَجَعٌ‏ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ نَذْرٍ نَذَرْتُهُ وَ كُلِّ وَعْدٍ وَعَدْتُهُ وَ كُلِّ عَهْدٍ عَاهَدْتُهُ ثُمَّ لَمْ أَفِ بِهِ‏ وَ أَسْأَلُكَ فِي مَظَالِمِ عِبَادِكَ عِنْدِي فَأَيُّمَا عَبْدٍ مِنْ عَبِيدِكَ أَوْ أَمَةٍ مِنْ إِمَائِكَ‏ كَانَتْ لَهُ قِبَلِي مَظْلِمَةٌ ظَلَمْتُهَا إِيَّاهُ فِي نَفْسِهِ أَوْ فِي عِرْضِهِ‏ أَوْ فِي مَالِهِ أَوْ فِي أَهْلِهِ وَ وَلَدِهِ أَوْ غِيبَةٌ اغْتَبْتُهُ بِهَا أَوْ تَحَامُلٌ عَلَيْهِ بِمَيْلٍ أَوْ هَوًى أَوْ أَنَفَةٍ أَوْ حَمِيَّةٍ أَوْ رِيَاءٍ أَوْ عَصَبِيَّةٍ غَائِباً كَانَ أَوْ شَاهِداً وَ حَيّاً كَانَ أَوْ مَيِّتاً فَقَصُرَتْ يَدِي وَ ضَاقَ وُسْعِي عَنْ رَدِّهَا إِلَيْهِ‏ وَ التَّحَلُّلِ مِنْهُ‏ فَأَسْأَلُكَ يَا مَنْ يَمْلِكُ الْحَاجَاتِ وَ هِيَ مُسْتَجِيبَةٌ لِمَشِيَّتِهِ وَ مُسْرِعَةٌ إِلَى إِرَادَتِهِ‏ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تُرْضِيَهُ عَنِّي بِمَا (بِمَ) شِئْتَ وَ تَهَبَ لِي مِنْ عِنْدِكَ رَحْمَةً إِنَّهُ لاَ تَنْقُصُكَ الْمَغْفِرَةُ وَ لاَ تَضُرُّكَ الْمَوْهِبَةُ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ‏ اللَّهُمَّ أَوْلِنِي فِي كُلِّ يَوْمِ إِثْنَيْنِ نِعْمَتَيْنِ مِنْكَ ثِنْتَيْنِ سَعَادَةً فِي أَوَّلِهِ بِطَاعَتِكَ‏ وَ نِعْمَةً فِي آخِرِهِ بِمَغْفِرَتِكَ يَا مَنْ هُوَ الْإِلَهُ وَ لاَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ سِوَاهُ.

 

 

روز دوشنبه روز امام حسن و امام حسين (عليهما السلام) است در زيارت امام حسن عليه السلام مى‏گويى:‏

السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ رَسُولِ رَبِّ الْعَالَمِينَ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ‏ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا حَبِيبَ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا صِفْوَةَ اللَّهِ‏ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا أَمِينَ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ‏ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا نُورَ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا صِرَاطَ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا بَيَانَ حُكْمِ اللَّهِ‏ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا نَاصِرَ دِينِ اللَّهِ‏ السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَاالسَّيِّدُ الزَّكِيُّ السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْبَرُّ الْوَفِيُ‏ السَّلاَمُ عَلَيْك َأَيُّهَاالْقَائِمُ الْأَمِينُ السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَالِمُ بِالتَّأْوِيلِ‏ السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْهَادِي الْمَهْدِيُ‏ السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الطَّاهِرُ الزَّكِيُ‏ السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا التَّقِيُّ النَّقِيُّ السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْحَقُّ الْحَقِيقُ‏ السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الشَّهِيدُ الصِّدِّيقُ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ.‏

 

 

 زيارت حضرت امام حسين عليه السلام:‏

اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ‏ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ سَيِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ‏ أَشْهَدُ أَنَّكَ أَقَمْتَ الصَّلاَةَ وَ آتَيْتَ الزَّكَاةَ وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ عَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصاً وَ جَاهَدْتَ فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ حَتَّى أَتَاكَ الْيَقِينُ‏ فَعَلَيْكَ السَّلاَمُ مِنِّي مَا بَقِيتُ وَ بَقِيَ اللَّيْلُ وَ النَّهَارُ وَ عَلَى آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ‏ أَنَا يَا مَوْلاَيَ مَوْلًى لَكَ وَ لِآلِ بَيْتِكَ سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَكُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَكُمْ‏ مُؤْمِنٌ بِسِرِّكُمْ وَ جَهْرِكُمْ وَ ظَاهِرِكُمْ وَ بَاطِنِكُمْ‏ لَعَنَ اللَّهُ أَعْدَاءَكُمْ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ وَ أَنَا أَبْرَأُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى مِنْهُمْ‏ يَا مَوْلاَيَ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ يَا مَوْلاَيَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ هَذَا يَوْمُ الْإِثْنَيْنِ وَ هُوَ يَوْمُكُمَا وَ بِاسْمِكُمَا وَ أَنَا فِيهِ ضَيْفُكُمَا فَأَضِيفَانِي وَ أَحْسِنَا ضِيَافَتِي فَنِعْمَ مَنِ اسْتُضِيفَ بِهِ أَنْتُمَا وَ أَنَا فِيهِ مِنْ جِوَارِكُمَا فَأَجِيرَانِي فَإِنَّكُمَا مَأْمُورَانِ بِالضِّيَافَةِ وَ الْإِجَارَةِ فَصَلَّى اللَّهُ عَلَيْكُمَا وَ آلِكُمَا الطَّيِّبِينَ.‏

 

ذکر روز دوشنبه

 

1 ... 41 42 43 ...44 ... 46 ...48 ...49 50 51 ... 195

محتواها

کاربران آنلاین

  • فطرس

پخش زنده اماکن متبرکه

پخش زنده حرم

آمار

  • امروز: 1404
  • دیروز: 1057
  • 7 روز قبل: 11457
  • 1 ماه قبل: 57701
  • کل بازدیدها: 1060395
Online User